قطار بندرعباس -مشهد با تاخیر ۸ ساعته به مقصد رسید (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴) ۲ فوتی و ۵ مصدوم بر اثر واژگونی خودرو در ارتفاعات پیرانشهر (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴) چند توصیه مهم و اثرگذار برای تقویت حافظه در فصل امتحانات آمارهای رسمی فاش کرد: ایران تک‌فرزندی شد تمدید مهلت ثبت‌نام آزمون صلاحیت حرفه‌ای روانشناسان و مشاوران اولین پیوند مثانه در جهان با موفقیت انجام شد یافته‌های جدید دانشمندان درباره فراموشی | سالمندان کنجکاو کمتر به آلزایمر مبتلا می‌شوند افراد مسلح یک روحانی در ایرانشهر را به گروگان گرفتند (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴) برنامه‌ریزی‌ها برای زاگرس باید بلندمدت باشد برنامه آموزش و پرورش خراسان رضوی برای اوقات فراغت دانش‌آموزان در تابستان ۱۴۰۴ تشدید تنش آبی کشور در ماه‌های آینده تعلیق ۲۲۵ واحد متخلف فروش مجازی فراورده‌های سلامت‌محور آیا رژیم گرفتن به معنای مدام گرسنه ماندن است؟ ورود نیمی از زائران ایرانی به عربستان اقدام ‌بهنگام برای بارداری بهترین روش مقابله با ناباروری است | هر چیزی به فصلش تلف‌شدن یوز ایرانی چه خطری برای محیط زیست دارد؟ دستگیری یک قاتل در سرخس ۲۱ سال پس از ارتکاب قتل آموزش محیط زیست در اولویت‌های یونسکو در ایران انتقاد نماینده مجلس از سازمان محیط زیست | حفاظت از اکوسیستم‌ها یک وظیفه حیاتی است حضور سه قلاده یوزپلنگ آسیایی در مرز مشترک خراسان‌ رضوی و سمنان + فیلم هشدار دامپزشکی خراسان‌ رضوی درباره خطر شیوع سویه جدید تب‌‌برفکی مهلت ثبت نام سرویس مدارس در سال ۱۴۰۴ اعلام شد زاگرس با چه چالش‌هایی مواجه است؟ توصیه‌های تغذیه‌ای به دانشجویان و دانش‌آموزان برای امتحانات یاری مجلس برای حل تعارضات قانونی رشته‌کوه زاگرس پزشک مشهدی، دانشمند برگزیده سازمان بهداشت جهانی | گفت‌وگوی شهرآرانیوز با پروفسور «مجید غیور مبرهن» بیش از ۱۲۰۰ دامنه عرضه فراورده‌های سلامت‌محور در فضای مجازی شناسایی شد مربیان قرآنی در دورترین نقاط کشور، به عنوان رابطان قرآن تربیت می‌شوند آلودگی ترکیبی هوای مشهد وضعیت فقر یادگیری در کشورهایی با درآمد متوسط و پایین
سرخط خبرها

پس از یک سال؛ کرونا در آینه رسانه

  • کد خبر: ۵۹۳۰۲
  • ۰۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۴
پس از یک سال؛ کرونا در آینه رسانه
بهروز فرهمند - روزنامه‌نگار
یک ضرب المثل ایرانی می‌گوید سلمانی‌ها وقتی بیکار می‌شوند، سر یکدیگر را می‌تراشند. حالا شاید این حکایــــــت ما جمـــاعت رسانه‌ای باشد که وقتی از سوژه‌های مردم، کمی فارغ می‌شویم، قلم بر ما نهیب می‌زند که چه نشـــسته‌ای؟
 
وقتش آیا نرسیده است که کمی هم درباره خانواده رسانه‌ای خودت بنویسی؟

خاصه که سررسید تقویم به ما می‌گوید پارسال -شاید- در همین روز‌ها بود که سروکله آن مهمان ناخوانده و بدشـــگون در زندگی ما -فرزندان حضرت آدم (ع) - پیدا شد و چنین می‌شود که ناگهان تو ســــــوژه‌ای را بر روی میــــــز و پیش چشمانت می‌بینی که باید قلمی اش کنی و آن، چیزی نیست جز اینکه رسانه‌های ایرانی در همین یک سال با ویروس سمج و مردمان جامعه کرونازده، چه کردند؟

رسانه‌های ایرانی می‌گویم و همه گونه‌های آن -از دیداری و شنیداری تا چاپی و نوشتاری و کوچک یا بزرگ و رسمی یا غیررسمی- را مراد می‌کنم.

کرونا که آمد، همه را غافلگیر کرد و ما رسانه‌ها نیز از همان زمره بودیم. تا آمدیم به خودمان بجنبیم، ما هم مانند مسئولان تصمیم ساز و پزشکان و درمانگران که در خط مقدم رویارویی بودند، به ورطه آزمون و خطا افتادیم و گاهی نیز «کاسه چه کنم، چه کنم» در دست گرفتیم.

بخشی از آن آزمون وخطا چه بسا طبیعی بود و به ماهیت مرموز و ناشناخته مهـــمان ناخوانده ما برمی گشت.
هرچند واقعیـــت  این است که رسانه‌های کشور ما مشکل اساسی و ریشه‌ای تری دارند؛  اینکه در هنگام بحران‌ها نمی‌دانند چگونه اطلاع رسانی کنند تا هم عطش خبری جامعه سیراب شود و هم به مخاطب بحران زده که حال وروز طبیعی خـــودش را ندارد، کمک کنند تا آرامـــش نسبی خودش را بازیابد.

اهل رســـانه، بی گمان طبیب و درمانگر نیستند، اما از این واقعیت آگاهند که جامعـــه در شرایط طبیعی نیســـت و باید به کمک پزشکان و روان پزشکان و پرستار‌ها شتافت و به قدر توان و بضاعت، از روی دوش ایشان باری برداشت.

چنین بود که در بازه یک ساله، ما رسانه‌ها گاه، مرگ‌ها و تابوت‌ها را پشت سر هم ردیف کردیم و در جایگاه «تیتر یک» نشاندیم تا هم اطلاع رسانی کنیم و هم مخاطب را بترسانیم و بیم دهیم، شاید با این آرزو که ترس، مراقبت و پیشگیری به دنبال بیاورد و آدم‌های بی خیال را کمی سر عقل.

گاهی نیز شمار دوباره جان یافته‌ها و چیره شدگان بر کرونا را برجســـته کردیم تا امید ببخشیم و با زبان بی زبانی بگویـــیم: «رفیق! نگران نباش، در انتهای این تونل تاریک، همچـــنان نوری هست».

ما از یک ســـو باید مردم را درباره خطر‌ها و آسیب‌های کرونا آگاهی می‌بخشیدیم و چه بسا هراس را نیز کمی چاشنی کار کردیم و ازسوی دیگر، جامعه نیازمند آرامش بود (و همچنان نیز هست) که این نیاز، به اهل رسانه یادآوری می‌کند مبادا از آن طرف بام بیفتند و تیتر‌های درشت هشـــداردهنده، موجـــب پریشان احوالی هموطنان شود و روان نازک و بارهاترک خورده شـــان را بخراشد. درواقع، کار رسانه‌ها در روزگار کرونازده، چیزی بود شبیه راه رفتن روی یک بند نازک.

این روزهــــــا که به پشت سرمان نگاه می‌کنیم، شاید بد نباشد از خودمان بپرسیم: «می توانستیم، راه گشاتر و حرفه ای‌تر از آن باشیم که تاکنون بوده ایم؟»

بی شک، پاسخ «بله» است. اما چگونه؟

پاسخ به همان مشکل ریشه‌ای بازمی گردد؛ همــــــان که باید بدانیم کارکرد رسانه در روزگاری که همه چیزش عادی و طبیعی است، با رسانه در جامعه بحران زده -مانند طاعون و جنگ و سیل و قحطی و کرونا- تفاوت‌هایی دارد که رویکرد‌های رسانه‌ای را دستخوش تغییر می‌کند و ازآن تفاوت‌ها نباید چشم پوشید.

به سخن دیگر، همان گونه که برای مبتلا نشدن به کرونا از شیوه نامه‌ای بهره می‌گیریم که ماسک زدن و دست شستن و ضدعفونی کردن و ده‌ها بند دیگر را یادآوری می‌کند، رسانه نیز به پروتکل یا شیوه نامه‌ای مدون و مکتوب، نیاز دارد که به آدم‌های رسانه بگوید؛ در هنگامه بحران‌ها چگونه بنویسند و چگونه ننویسند تا مانند آبی باشند بر آتش بحران، نه اینکه آن را گسترده‌تر کنند و مردم را درمانده تر.

در این میان، کیست که نداند رسانه‌های حرفه‌ای دنیا سال هاست از چنین شیوه نامه‌هایی بهره مندند و بی گمان، ما رسانه‌های ایرانی هم می‌توانیم تجربه زیسته‌های حرفه‌ای خودمان را از همان روز‌های نخست آمدن کرونا تا به امروز که از دستاورد بشر در ساخت واکسن آن سخن می‌گوییم، بازخوانی کنیم. از سر عبرت، به آزمون و خطای خود بنگریم و تندروی‌ها و کندروی‌های رسانه‌ای را بر ترازوی نقد بگذاریم تا خروجی و برایند این ارزیابی ها، نگارش و تدوین شیوه نامه‌ای کاربردی شود که در بزنگاه خطر و دامگه حادثه، عصای دست جامعه ایرانی باشد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->