۶۰ درصد دوربین‌های ثبت تخلفات جاده‌ای کشور ناکارآمد هستند انفجار تریلی حامل سوخت در جاده فریمان_تربت‌جام (۲۳ فروردین ۱۴۰۴) | حریق اطفا شد + فیلم ارتقای میانگین نمرات امتحانات نهایی در دوره متوسطه، به عنوان یکی از اهداف برنامه هفتم توسعه نزدیک به ۱۱ کیلوگرم مواد مخدر صنعتی در گمرک دوغارون کشف شد (۲۳ فروردین ۱۴۰۴) استرداد متهم کلاهبردار ۱۰ هزار میلیاردی به کشور ما همه‌مون پزشکیم! صدور ۱۷.۷ میلیون جریمه رانندگی در نوروز ۱۴۰۴ | بازگشت نرخ عادی جریمه‌ها زمان صدور احکام حقوقی جدید بازنشستگان کشوری مشخص شد صدور احکام حقوقی فرهنگیان بر اساس ضرایب جدید افزایش ایمنی و سلامت اردو‌های دانش‌آموزی با بخشنامه جدید وزیر آموزش و پرورش صدور هشدار سطح زرد هواشناسی در پی پیش‌بینی رگبار باران در برخی نقاط خراسان رضوی (۲۳ فروردین ۱۴۰۴) جزئیات مرحله سوم همسان‌سازی حقوق بازنشستگان کشوری اعلام شد | ۳۵۰ هزار وام قرض‌الحسنه در سال ۱۴۰۴ به بازنشستگان پرداخت می‌شود پذیرش دانشجوی افسری در فرماندهی انتظامی تهران آغاز شد شبکه اختلاس در مجموعه شرکت مس منهدم شد رئیس گروه مبارزه با بیماری‌های واگیر دانشگاه علوم پزشکی مشهد: روند بیماری‎های تنفسی رو به کاهش است زمانِ بازپرداخت هزینه‌های بیمه تکمیلی بازنشستگان کشوری اعلام شد تپش قلب همراه با رنگ پریدگی نیاز به مراجعه سریع به پزشک دارد  بانوی مرگ مغزی در مشهد به ۳ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۳ فروردین ۱۴۰۴) درباره رشته ناشناخته پزشکی «پیشگیری و اجتماعی» | پیش از درمان، مهم‌تر از درمان پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (۲۳ فروردین ۱۴۰۴) | رگبار باران در برخی نقاط استان پاییز امسال دیرتر آغاز می‌شود + علت دستگیری سارقان موتورسیکلت و خودرو توسط پلیس مشهد | شگرد تکراری سارقان سیاه رو ثبت سالانه ۵۰ هزار عقرب‌گزیدگی در کشور کودکان ایرانی ۲ تا ۵ دندان پوسیده دارند آغاز پرداخت معوقات ۷‌ماهه بازنشستگان و مستمری‌بگیران تأمین‌اجتماعی از امروز (شنبه، ۲۳ فروردین ۱۴۰۴) چگونه پرخوابی فصلی را رفع کنیم؟  پیش‌بینی بارش باران بهاری در ۱۵ استان طی امروز (۲۳ فروردین ۱۴۰۴) آیا بین آسیب شنوایی و خطر نارسایی قلبی ارتباطی وجود دارد؟ موج خفیف عفونت‌های تنفسی در ابتدای بهار ۱۴۰۴
سرخط خبرها

یک قطره خون!

  • کد خبر: ۶۱۹۱۸
  • ۱۳ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۵
یک قطره خون!
الهام ظریفیان - روزنامه نگار
تلفن را با سر و شانه می‌چســــباندم به گوشـــم و مثل مسخ شده‌ها تکرار می‌کردم: «جدی؟! ... وای... بیچاره سنی هم نداشت که...!» چاقو در یک دستم بود و پیاز از وسط برش خورده در دست دیگرم. جمله‌های بعدی از دهانم خارج می‌شدند: «زن و بچه شم نذاشتن برن تشییع جنازه ش؟!... بیا... کی از آینده ش خبر داره...؟! بردن چالش کردن، روش هم آهک ریختن... تمام!»
 
تلفن گاهی از بین سر و شانه ام سر می‌خورد و می‌افتاد روی صفحه صاف ام دی اف روی اوپن که خط‌های قهوه‌ای کج ومعوجش به طرز ناشیانه‌ای سعی داشتند از چوب تقلید کنند. در دلم می‌گفتم: «اَه...؟!» دستم را داخل پلاستیک می‌کردم، تلفن را برمی داشتم و دوباره با استخوان شانه ام آن را کنار گوش نگه می‌داشتم.
 
بعد برای اینکه پی حرف را گرفته باشم، می‌گفتم: «تو رو خدا شمام رعایت کنین... هیچ جا نرین... هیچ کس رو هم راه ندین...!» تقریبا کار هر روزم بود. سوپ را با شلغم و سیر و آویشن و ریشه جوز و کلی ادویه جات دیگر بار می‌گذاشتم. بعد می‌رفتم سراغ لیموشیرین و پرتقال. به اندازه‌ای که یک لیوان آب بدهد، دوسه تایشان را می‌چلاندم. روزی سه بار به همه دستگیره‌ها الکل می‌پاشیدم.
 
کلی کار‌های دیگر هم بود که حالا وقتی بهشان فکر می‌کنم، نفسم می‌گیرد و فکر می‌کنم خواب در خواب شده ام. بعد وحشت زده دنبال یک قطره خون می‌گردم، اما پیدایش نمی‌کنم که بگویم: «چیزی نیست... خون خواب رو باطل می‌کنه...»
دید و بازدید‌های عیدمان به لطف تماس‌های تصویری پیام رسان‌های مجازی بود و گاهی سوپ و آشی که برای هم می‌فرستادیم و قبل از آوردن به خانه ظرفش را با الکل ضدعفونی می‌کردیم.
 
زندگی مان شده بود دربه در گشتن دنبال یک شیشه الکل و یک بسته ماسک و یک قوطی ویتامین دی هزار! نه آجیل عیدی، نه دید و بازدیدی که به هوای نزدیک شدن ساعت پخش «نقی» تا آخر شب طول بکشد و نه حتی خندیدن به جوک‌هایی درباره تعداد ماچ‌های میهمانان در دید و بازدید‌های عید!
 
حالا با اینکه خیلی‌ها می‌گویند ما دیگر «سِر» شده ایم و آن همه حساسیت‌ها و وحشت‌ها کم رنگ شده اند، من هنوز هم فکر می‌کنم خواب در خواب شده ام. خونی هم در کار نیست. انگار دیگر هیچ خونی در رگ هایمان پیدا نمی‌شود.
 
شاید من هم یک جور‌هایی سِر شده ام که دیگر صبح‌ها بین راه رادیو را روشن نمی‌کنم تا خبر‌های اقتصادی را بشنوم، پسرکی را که پشت چراغ با دستمال چرکش رد‌های خاکستری روی شیشه می‌اندازد، نمی‌بینم و ظهر‌ها به هوای سرزدن به کتاب فروشی یک چهارراه بالاتر راهم را کج نمی‌کنم.
 
حتما سِر شده ام که هرچه حساب و کتاب می‌کنم و چرتکه می‌اندازم، باز هم هرماه یکی دو قسطم کم می‌آید و هرروز پلاستیک خریدهایم سبک‌تر می‌شود. حتما سِر شده ام که هرچه در خواب به خودم می‌گویم «توی خوابی!» بیدار نمی‌شوم.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->