مهتاب علی نژاد|شهرآرانیوز؛ مدتها پیش ویدئویی دیدم از یک گزارش اجتماعی. در این ویدئو گزارشگر از مردم میپرسید: آیا احساس خوشبختی میکنید؟ جوابها متفاوت بود: نه، بله، نمیدانم. شما بگو خوشبختی چیست تا من ببینم احساسش میکنم یا نه. کسی هم با تعجب پرسید: خوشبختی؟! و آه کشید و رفت. طی چند روز اخیر که اخبار شوکهکننده قتل و مصائب آسیبهای ارتباطات درونخانوادگی اذهان عمومی را مشوش کرده است، من به تعریف خوشبختی بسیار اندیشیدم. آمار اخبار ناگوار در حوزه خانواده و در جامعه سنتی رو به مدرن ایران گهگاه میشود و حال باید چه قضاوتی دراینباره کرد؟
آیا دنیا دیگر جای بدی است؟
چه بخواهید چه نخواهید در تلاطم پیچیدگیهای زندگی اجتماعی و ارتباطات بین فردی در معرض اخبار متعددی از خشونت قرار میگیرید. پیچیدگیهای ارتباطات انسانی آسیبهای متعددی را به همراه دارد که اگر شما برای زندگی کردن در حجم مشکلات آمادگیهای اولیهای را در خودتان ایجاد نکرده باشید، ممکن است در گردآب مشکلات مستأصل شوید. ممکن است در شوک شنیدن خبرهای ناگهانی، معنا و چرایی زندگی کردنتان را گم کنید و ناامید شوید. ممکن است همهچیز در نظرتان تیره شود و شما به درون یک حفره سیاه از تاریکیهای یأس فردی و اجتماعی پرتاب شوید.
اگر چنین شود آیا انرژیای برایتان باقی میماند که صبح روز بعد از خواب بیدار شوید و به زندگیتان ادامه دهید؟ وقتی خبر فروپاشی مهر مادرانه در یک مادر را میخوانید با خودتان چه فکر میکنید؟ فکر میکنید چه میشود که یک مادر از مادرانگیاش دست میکشد یا مثلا فکر میکنید دنیا دیگر جای بدی است و نمیشود در آن زندگی کرد؟ فایده این زندگی چیست یا نکند شما هم روزی از مادرانگی دست بکشید؟ ممکن است ضمن نقد مادرانی که از مادرانگیهایشان دست کشیدهاند به این بیندیشید که چه میشود که یک زن در فراز و فرودهای زندگی احساس نارضایتی میکند و خودش را از رضایت از زندگی و احساس خوشبختی داشتن دور میبیند؟
زنانی را میشناسم که در واکنش به تلخکامیهای اخیر فضاهای اجتماعی، از خود پرسیدهاند: من میخواهم چهگونه مادری باشم؟ آیا خوشبخت هستم؟ آیا موفق شدهام در مادری کردن؟ اگر شما یکی از افراد مصاحبهشونده در گزارش مربوط به تعریف خوشبختی بودید، چه پاسخی برای گزارشگر داشتید؟ اگر احساس خوشبختی میکنید، آیا این احساس واقعی است یا فقط یک سراب از خوشبختی را در افق زندگیتان مشاهده میکنید و وقتی به آن میرسید، از آب حیاتبخش موفقیت که مقدمه احساس خوشبختی کردن است اثری نمییابید؟
من چگونه مادری هستم
یک زن به عنوان یک انسان اجتماعی همیشه در معرض انتظارات اجتماعی قرار دارد و مطابق با عملکردش نسبت به وظایفی که جامعه برای او تعریف کرده است، وظایفی که در مواردی مانند مادرانگی کردن و پرورش نسل به زن بودن او مربوط است، خودش را ارزیابی میکند. اگر در مسیر برآورده کردن انتظارات خودش از زندگیاش و انتظارات جامعه از او احساس موفقیت و رضایتمندی داشته باشد، خودش را انسانی خوشبخت قلمداد میکند. من یک زن خوشبختم، چون مادر خوبی هستم و فرزندان خوبی پرورش دادهام. من یک زن خوشبخت هستم، چون توانستهام به اهدافم برسم. جدا از اینکه با توجه به امکانات و شرایط زندگی شخصیتان به کدامیک از انتظاراتی که جامعه از شما داشته است کدام وظیفه اجتماعی محولشده به خود را پذیرفته باشید، برای شکوفایی، پیشرفت و امید داشتن به زندگی نیاز دارید تا از راهی که میپیمایید احساس رضایت داشته باشید.
شما به عنوان یک زن ممکن است تصمیم بگیرید مادر شوید؛ بنابراین بنا به وظایف متناسب با انتخابتان از شما انتظار میرود. برای نمونه، اگر پذیرفتهاید که مادر شوید، جامعه از شما انتظار دارد مادر شایستهای باشید و برای این شایسته قلمداد شدن معیارهایی را به شما نشان میدهد. علاوه بر آن، شما به عنوان یک انسان رشدیافته و بر اساس تجربههای خودتان از مادرتان و زندگیای که تاکنون داشتهاید، معیارها و ایدئالهایی را برای اینکه مادرانگی را به بهترین شکل ممکن انجام دهید برای خودتان تعریف میکنید.
در این مسیر، اگر تعریف درستی از موفقیت داشته باشید، رضایتمندی و به دنبال آن احساس خوشبختیای که در زندگی خواهید داشت واقعی است، اما چنانچه تعریفی که از موفقیت دارید متناسب با شرایط، امکانات و جامعهای که در آن زندگی میکنید نباشد، خوشبختی شما صرفا یک سراب است و زمانی که شکاف بین این سراب خوشبختی و خوشبختی واقعی را تجربه کنید، به یک نوع نومیدی فردی و اجتماعی میرسید و انگیزه تعریف هدفهای جدید را از دست میدهید.
امید به زندگی در آن جریان ایجاد میکند
زندگی آدمی به این شکل است که اگر امید به زندگی در او جریان داشته باشد، با دستیابی به یک هدف، هدف جدید دیگری برای خودش تعریف و تلاش برای رسیدن به آن هدف جدید را آغاز میکند. همین تعریفهای جدید پس از هر دستیابی به هدف قدیمی است که شما را در مسیر زندگی پویا و رو به جلو نگه میدارد و برای بیدار شدن هر روز انگیزه و انرژی میبخشد. مثلا شما در ابتدای ازدواج هدف فرزندآوری و مادر شدن را برای خود تعریف میکنید. زمانی که مادر میشوید، هدفتان در مادرانگی شایسته بودن و تربیت فرزند خوب است. زمانی که فرزندتان بهاصطلاح از آب و گل درمیآید، هدفتان کمک به استقلال دادن به او میشود.
بعد هدفهای دیگری در پی آن در راستای مادرانگی کردن تعریف میکنید. مثلا او را به خانه بخت بفرستید، مادربزرگ مهربان و مفیدی باشید و سایر اهدافی که طبق زندگی فردیتان در مسیر مادرانگی تعریف میکنید. اکنون بیندیشید چه شکافها و گسستهایی میتوانند شما را در این مسیر از پا دربیاورند و پس از تلاشهای بسیار، از تلاشی که داشتهاید راضی نباشید، احساس شکست کنید یا خوشبختی را از خود دور ببینید.
شما یک مادر امروزی هستید
اولین احتمال این است که ممکن است موفقیت در مادرانگی را به طور صحیح تعریف نکرده باشید. مثلا اینطور آموخته باشید که تربیت صحیح فرزند یعنی فرزندی که دقیقا همانگونه زندگی کند که شما صحیح میدانید و برای خودتان آنگونه خواستهاید. در حالی که شما فرزند زمانه خود بودهاید و فرزند شما در زمانهای دیگر زندگی میکند و خواستههای دیگری از زندگی دارد که ممکن است با اهداف شما مطابقت نداشته باشد. آیا در چنین شرایطی باید احساس نارضایتی داشته باشید؟ این به هدفی بستگی دارد که برای خودتان در مسیر مادری کردن تعریف کردهاید.
رضایت داشتن یا نداشتن نهایی شما به تعریفهای ذهنی اولیهتان درباره آن هدف برمیگردد. پس در ابتدای پذیرفتن نقش مادری یا در هر نقطه از مادرانگیهایتان که هستید، چه فرزندتان کودک است چه نوجوان یا جوان یا حتی بزرگسال، از خودتان بپرسید: تعاریف اولیهای که برای مادر موفق بودن دارید یا داشتهاید عقلانی هستند یا بودهاند؟ آیا شما مهارت مادری کردن را مطابق زمانهای که فرزندتان در آن زندگی میکند یاد گرفتهاید؟ شما یک مادر امروزی هستید؟ برای تعیین معیارهای صحیح مادر موفق بودن به زمانهای که در آن مادرانگی میکنید، به امکانات زندگی شخصیتان و به عرف جامعه توجه داشته باشید. واقعبینانه اندیشیدن را فرابگیرید.