گروه ورزش/شهرآرانیوز ، اینگونه به نظر میرسید که مسئولان فدراسیون والیبال پس از صحبت های فرهاد قائمی مبنی بر وجود داشتن مافیا در تیم ملی و هیچ کاره بودن آلکنو سرمربی تیمملی بلافاصله در مورد ماجرای افشاگری فرهاد قائمی و تصمیمات دور از انتظار، ولی قاطع آلکنو، حداقل اعلام موضع کنند و با روشنگری و یا حداقل صدور بیانیهای از خود دفاع نمایند. اما این اتفاق به جز چند مورد گفت و گوی چند پهلو و انفعالی از سوی دبیرکل و سرپرست تیم ملی، با سکوت پشت سر گذاشته شد و همه به نوعی دچار شوک و برق گرفتگی عجیبی شده بودند؟!
بازیکن پرجنب و جوش سابق والیبال با آن همه سابقه درخشان که به دعوت داورزنی لبیک گفته و با عهدشکنی از خداحافظی چند ماه پیش به اردو آمده بود، به جز خط خوردن و تحمل نگاه تحقیر آمیز هم تیمیهای سابقش، طاقت از کف داد و بغصش ترکید و از سر درد دست به افشاگری زد و حرفهایی زد که همه اش شاید درست و مورد تائید ما نباشد، اما باید قبول کرد این اتفاق ناشی از سرخوردگی شخصیتی بود که کارد را به استخوان قائمی رساند و هر چه دل تنگش بود، گفت.
اگرچه از دید ما و خیلی از اهالی والیبال، از نظر زمانی و مکانی شاید این حرفها با توجه به شرایط این روزهای تیم ملی، خوب و مناسب نبوده باشد، ولی از مشکلات قدیمی پرده برداری کرد که در سالهای اخیر بطور جسته و گریخته از آن همواره بطور غیر علنی صحبت میشد، ولی هرگز هیچ کس با صراحت و شهامت، فرهاد قدرت اعتراف و گفتن اش را پیدا نکرد!
موضوعی که درست از سر دلسوزی، پرداختن به آن را در این مقطع زمانی به صلاح والیبال ندانستیم، ولی اعتقاد راسخ داریم که هرگز نباید براحتی از کنار برخی حرفها رد شد و حتما در موقع مناسب اش، نیازمند کالبد شکافی همراه با جزئیات و مصادیق بیشتر هست.