سعادتمند | شهرآرانیوز؛ عصر پنجم مرداد ۱۳۵۹ خورشیدی خبری روی درگاه خبرگزاریهای خارجی قرار گرفت که نگاهها را دوباره سمت ایران برد و واکنشها درباره این خبر که «شاهمرد»؛ کوتاه، اما گذشته از پس قصهای بلند. «اطلاعات» تنها روزنامهای است که با چاپ یک شماره فوقالعاده و رایگان در عصر این روز، به این رویداد واکنش نشان داد. در اخبار مهم این شماره آمده است: «دفتر ریاستجمهوری مصر طی اطلاعیه اعلام کرد بامداد امروز شاه مرده است. خبرگزاری میدلایست (خاورمیانه) و خبرگزاری رسمی مصر در قاهره هم خبر مردن شاه را تأیید کردند. ضمنا خبرگزاری اسوشیتدپرس خبر داد به دنبال مردن شاه مخلوع ایران، تلفنهای بیمارستان معادی مصر بهکلی قطع گردیده است. بنگاه خبری ایران در ساعت ۳ بعدازظهر امروز (۱۵:۳۰) خبر مردن شاه را تأیید نمود.»
صبح ششم مرداد، اما بدون استثنا تیتر یک همه جراید کاغذی کشور تحلیل مرگ شاه است و بس. برای نمونه روزنامه جمهوری اسلامی تیتر «آمریکا شاه را کشت» را برای خود برگزید و به موضوع طبیعی نبودن مرگ او پرداخت. در این میان برخی روزنامهها نظیر کیهان و اطلاعات هم مرگ شاه را به موضوع محاکمه چند گروگان آمریکایی که در آن دوران یکی از مهمترین خبرهای روز بوده است، ربط دادند و نوشتند: «مرگ شاه هیچ تغییری در وضع گروگانها به وجود نمیآورد.»
ماجرا از این قرار است که از ۱۳ آبان ۱۳۵۸ یکی از شروط آزادی جاسوسان سفارتخانه آمریکا که در بند دانشجویان انقلابی بودند، استرداد شاه خائن برای اقامه دادگاه محاکمه او بود، اما آمریکاییها از این اقدام خودداری و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز از عملیشدن این درخواست جلوگیری کردند. آمریکاییها امیدوار بودند که با مرگ شاه تغییری در تصمیمات مقامات ایران به وجود بیاید و کورسوی امیدی برای آزادی آنها گشوده شود که البته چنین نشد.
اما روزنامه خراسان که چند خبرنگار خود را به خیابانهای مختلف شهر فرستاده بود، واکنش مردم مشهد به این خبر را در روزنامه صبح ۶ مرداد با تیتر «مشهد مرگ پسر رضاخان را جشن گرفت» اینطور مخابره کرد: «اطراف فلکه حرم مطهر، پارکها و تفریحگاهها یکپارچه نشاط و شادی و جشن و پایکوبی بود. انعکاس مرگ محمدرضا بهصورت جشنی عظیم در مردم ما بازتاب اعمال ننگین ۳۶ سال حکومت جابرانه وی میباشد.» در ادامه این گزارش آمده است: «با انتشار خبر مرگ محمدرضاشاه پهلوی در کشور موجی از شادی و سرور تمامی مردم ما را در بر گرفت.
اولینبار در ساعت ۳:۱۵ بعدازظهر رادیو بیبیسی این خبر را به جهانیان اعلام کرد. به محض انتشار این خبر، شور و ولوله عجیبی در میان مردم به وجود آمد. جوانان موتورسوار مشهدی که در تمام ایام تظاهرات و اوج مبارزات استقلالطلبانه مردم همیشه پیشتاز و خبررسان سریعالسیری بودند، پس از دریافت این خبر با روشننمودن موتورسیکلتهای خود در خیابانها به راه افتادند و مژده مرگ طاغوت زمان، هیتلر ثانی، را بین مردم مشهد پخش کردند.
روشنشدن چراغ اتومبیلها و بهصدادرآمدن بوقها تماما نشان از خبر فوقالعادهای میداد که هر بیننده و رهگذری را متوجه میساخت. جوانی شانزدهساله درحالی که با یک دست موتورسیکلت میراند، پلاکاردی در دست دیگرش حمل میکرد که روی آن با خط درشت نوشته بود: «شاه مرد» و بهسرعت از لابهلای اتومبیلها و پیچوخم کوچهها میگذشت تا همشهریانی را که از ماجرا باخبر نبودند، آگاه سازد. خبر مرگ محمدرضاشاه پهلوی، خونآشام قرن، بهسرعت در شهر مشهد منتشر شد و از ساعت ۶ بعدازظهر خبر مذکور چندبار از رادیو پخش شد. مردمی که مشتاقانه انتظار مرگ وی را میکشیدند و به انتظار بازگشت و محاکمه وی بودند، به خیابانها ریختند و به جشن و پایکوبی پرداختند.
بسیاری از مردم مشهد یکدیگر را در بغل گرفته و از فرط خوشحالی به روبوسی و مصافحه پرداختند. عدهای هم نقل و شیرینی روی سر دیگران و بالای اتومبیلها میپاشیدند. عدهای دیگر از مردم درحالیکه رادیوهای یکموج در دست داشتند، گوش به صدای جمهوری اسلامی ایران بودند تا بلکه بار دیگر این خبر مسرتبخش را با گوش خود از رادیو بشنوند. بسیاری از مغازهداران به علامت شادی چراغهای فوقالعاده مغازهشان را روشن کرده بودند. تعداد زیادی اتومبیل و وانتبار درحالیکه مملو از جمعیت بودند، در خیابانها به حرکت درآمدند و با شعارهای مختلف شادی و شعف خود را ابراز میداشتند.
پیرمردی ۶۵ ساله درحالیکه شیشهای محتوی گلاب را به سر و روی مردم میپاشید، گفت سرانجام این فرعون زمان همچون همپالگی اش یعنی فرعون مصر به درک واصل شد. گزارش خبرنگاران ما از سطح شهر مشهد حاکی است مردم به همراه زائران حضرت رضا (ع) پس از اجرای برنامه افطار روز چهاردهم ماه رمضان مجددا به خیابانها ریختند تا تفریح و شادی خود را کامل کنند. در چندین نقطه شهر گروههای زیادی از جوانان گرد هم آمدند و با نواختن ضرب و ساز به رقص و پایکوبی پرداختند.»
ازدحام جمعیت مقابل مسجد گوهرشاد و جلو منزل آقای شیرازی و ادامه این جشن مردمی هم خبر دیگری است که این روزنامه درباره آن نوشته است: «در بعضی نقاط مردم مانند چهارشنبهسوری آتش افروخته و از روی آن میپریدند و به روح نفرینشده شاه متوفی لعنت میفرستادند. گروه بیشماری از مردم آن شب را بیدار ماندند و تا سحر به شادی و سرور مشغول بودند.»