تکمیل بیش از ۸۵ درصد سهمیه حج ۱۴۰۴ آغاز مرحله دوم اعزام‌های عمره در ماه‌های رجب و شعبان (۱۰ دی ۱۴۰۳) اعزام ۹۰۰ زائر خراسانی در لیلةالرغائب به عتبات عالیات | آغاز مرحله دوم عمره مفرده از روز ۹ دی ۱۴۰۳ طلوع خورشید در خطه خراسان | به‌مناسبت ورود امام هشتم (ع) به توس و روز مشهد تشرف ۱۵۰ نفر از شیعیان خارجی به حرم مطهر رضوی قرآن راهنمای بصیرت است | مفهوم‌شناسی بصیرت و برکات آن در گفت‌وگو با عضو مجلس خبرگان رهبری مشهد متعلق به کل جهان اسلام است حرف بد از ادبیات مردمان دور باد! جامعه امروز، آماده فعالیت بیشتر زنان است سوگند خداوند برای رستگاری ما | درس‌های سوره شمس با یازده سوگند برای اهل تدبر در قرآن به‌نام غیرت ناب مدافعان حرم | گزارش شهرآرانیوز از مراسم تشییع پیکرهای مطهر شهدای مشهدی مدافع حرم در مشهد + فیلم آیت‌الله علم‌الهدی: جوهره اصلی مقاومت، ایمان به خداست | ترویج فحشا، راهبرد دشمن برای تضعیف غیرت انقلابی تولیت آستان قدس رضوی: آموزه‌های قرآن را در زندگی عینیت دهیم آثار اجرای عدالت در کلام فاطمه‌زهرا (س) تلاش با چاشنی علم و عشق | با چه کار‌هایی می‌توانیم به امام عصر (عج) نزدیک شویم نشست ادبی «کلمات ملکوت» در مشهد برگزار شد بخش عمده‌ای از شعر فارسی، شعر آیینی است برفی که بر رکوع نشست «حیات» شهیدان در قرآن
سرخط خبرها

«دعای عدیله» چیست؟ + متن دعا، ترجمه و صوت

  • کد خبر: ۷۸۰۵۴
  • ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۴
  • ۵
«دعای عدیله» چیست؟ + متن دعا، ترجمه و صوت
وقت خواندن دعای عدیله در طول عمر است تا این اعتقادات در جان شخص تثبیت شود، خواندن این دعا بر بالین محتضر نیز سفارش شده بخصوص اگر شخص محتضر هم بتواند آنرا بخواند و تکرار کند.

شهرآرانیوز - دعای عَدیلَه دعایی است که در آن یک دوره عقاید شیعه بیان شده است. بنابر محتوای این دعا، شخص مومن، عقاید خود را با توصیفی که قرائت می‌کند، در حالت سلامت نزد خداوند به امانت می‌گذارد و از او می‌خواهد که در هنگام مرگ آن‌ها را به او بازگرداند تا با ایمان صحیح از دنیا برود. خواندن این دعا نزد محتضر نیز سفارش شده است. به اعتقاد حاجی نوری این دعا از معصومین روایت نشده و از نوشته‌های علماست که خواندن آن به امید ثواب و تثبیت اعتقادات حق اشکالی ندارد.

این دعا با شهادت به وحدانیت خدا آغاز می‌شود و اینکه تنها دین مقبول نزد خدا اسلام است: شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ الْمَلائِکةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قَائِما بِالْقِسْطِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ. اقرار می‌کنیم به اینکه خدایا من بنده‌ای هستم که در مقابل الطاف بیکران تو کوتاهی کرده‌ام. خدایی که موانع تکلیف را برطرف کرد تا همه بتوانند واجبات الهی را انجام دهند و راه ترک حرام را نیز آسان کرد.

اقرار به اینکه ایمان داریم خداوند رسولانش را فرستاد تا عدل را محقق کنند و نعمت‌های خدا را برای بندگانش روشن نمایند. ایمان به پیامبر خاتم و قرآن نازل شده بر او، ایمان به وصی او که در روز غدیر، پیامبر او را نصب کرد. ایمان به تک تک ائمه تا امام زمان که انتظارش را می‌کشیم. با بودن او دنیا برقرار است به برکت او هست که آسمان و زمین روزی می‌خورند. به واسطۀ او زمین پر از عدل و داد خواهد شد. کلام‌شان بر من حجت است و تبعیت از آن‌ها واجب. مودت آن‌ها لازم است و پیروی از آن‌ها نجات بخش و مخالفتشان هلاک کننده. سوال قبر حق است، برانگیخته شدن از قبور حق است، ...

در پایان اظهار می‌کنیم که این اعتقادات را نزد خدا به ودیعه گذاشته‌ایم و او بهترین امانتداران است و از او درخواست می‌کنیم در هنگام مرگ این اعتقادات را به ما برگرداند و به او پناه می‌بریم از اینکه در آن لحظات از ایمان به کفر روگردان شویم: اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِک مِنَ الْعَدِیلَةِ عِنْدَ الْمَوْتِ.

 

تعداد بازدید : 890

 

شَهِدَ اللَّهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ، وَالْمَلائِكَةُ وَاُولُوا الْعِلْمِ قآئِماً بِالْقِسْطِ،
گواهى دهد خدا كه همانا معبودى جز او نيست و فرشتگان و دانشمندان نيز گواهى دهند كه  عدل و داد بدو پايدار است
 
لااِلهَ ‏اِلاَّ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ، اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ ‏الْإِسْلامُ، وَاَنَا الْعَبْدُ الضَّعيفُ الْمُذْنِبُ‏
و معبودی جز او كه عزيز و فرزانه است نيست و همانا دين نزد خدا اسلام است و من بنده ناتوان گنه كار
 
الْعاصِى الْمُحْتاجُ الْحَقيرُ، اَشْهَدُ لِمُنْعِمى‏ وَخالِقى‏ وَرازِقى‏ وَمُكْرِمى‏، 
نافرمان نيازمند كوچكم گواهى دهم براى نعمت دهنده و آفريننده و روزى ده و اكرام كننده ‏ام 
 
كَما شَهِدَ لِذاتِهِ، وَشَهِدَتْ لَهُ الْمَلائِكَةُ، وَاُولُوا الْعِلْمِ مِنْ عِبادِهِ، 
چنانچه‏ او براى خود گواهى داده و فرشتگان و دانشمندان از بندگانش براى او گواهى داده ‏اند
 
بِاَنَّهُ‏ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ، ذُو النِّعَمِ وَالْإِحْسانِ، وَالْكَرَمِ وَالْإِمْتِنانِ، قادِرٌ اَزَلِىٌّ،
كه معبودى نيست جز او آن صاحب نعمت و احسان و كرم و بخشش و توانا ازلى
 
عالِمٌ اَبَدِىٌّ، حَىٌّ اَحَدِىٌّ، مَوْجُودٌ سَرْمَدِىٌّ، سَميعٌ بَصيرٌ، مُريدٌ كارِهٌ،
داناى جاويدان زنده يگانه موجود هميشگى شنواى بيناى با اراده با كراهت 
 
 مُدْرِكٌ‏ صَمَدِىٌّ، يَسْتَحِقُّ هذِهِ الصِّفاتِ، وَهُوَ عَلى‏ ما هُوَ عَلَيْهَ فى‏ عِزِّ صِفاتِهِ،
درك كننده ‏اى‏ كه نيازمند نيست و شايسته اين اوصاف است و او در عين آنكه بى نياز از اين صفات است‏
 
 كانَ‏ قَوِيّاً قَبْلَ وُجُودِ الْقُدْرَةِ وَالْقُوَّةِ، وَكانَ عَليماً قَبْلَ ايجادِ الْعِلْمِ وَالْعِلَّةِ،
پيش از پيدايش نيرو و قدرت نيرومند بوده و پيش از ايجاد علم و علت‏
 
لَمْ يَزَلْ سُلْطاناً اِذْ لا مَمْلَكَةَ وَلامالَ، وَلَمْ يَزَلْ سُبْحاناً عَلى‏ جَميعِ الْأَحْوالِ،
دانا بوده هنگامى كه نه كشورى بوده و نه مالى او سلطنت و پادشاهى داشته هميشه در همه احوال منزه و بى ‏نياز بوده‏
 
وُجُودُهُ قَبْلَ الْقَبْلِ فى‏ اَزَلِ الْأزالِ، وَبَقآئُهُ بَعْدَ الْبَعْدِ مِنْ غَيْرِ اِنْتِقالٍ‏
هستى او پيش از هر پيشى در ازل ازلها بوده و ماندنش بعد از هر بعدى است بدون تغيير و زوال‏
 
وَلا زَوالٍ، غَنِىٌّ فِى الْأَوَّلِ وَالْاخِرِ، مُسْتَغْنٍ فِى الْباطِنِ وَالظَّاهِرِ،
بى‏ نياز است در آغاز و انجام و مستغنى است در نهان و آشكار 
 
 لا جَوْرَ فى‏ قَضِيَّتِهِ، وَلامَيْلَ فى‏ مَشِيَّتِهِ، وَلا ظُلْمَ فى‏ تَقْديرِهِ،
هيچ ستمى‏ در داوريش نيست و هيچ انحراف و اعوجاجى در مشيتش نخواهد بود و هيچ ظلمى در اندازه ‏گيرى او وجود ندارد، 
 
 وَلا مَهْرَبَ مِنْ‏ حُكُومَتِهِ، وَلا مَلْجَاَ مِنْ سَطَواتِهِ، وَلا مَنْجا مِنْ نَقِماتِهِ،
راه گريزى از حكمش و پناه گاهى در برابر حملات و يورشش نيست و وسيله نجاتى از انتقام و غضبش وجود ندارد 
 
 سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ‏ غَضَبَهُ، وَلايَفُوتُهُ اَحَدٌ اِذا طَلَبَهُ، اَزاحَ الْعِلَلَ فِى التَّكْليفِ،
رحمت او برغضبش پيشى گرفته و هر كه را بخواهد از دستش بدر نرود در تكاليف خود موانع را از پيش پا برداشته 
 
 وَسَوَّى‏ التَّوْفيقَ بَيْنَ الضَّعيفِ وَالشَّريفِ، مَكَّنَ اَدآءَ الْمَاْمُورِ،
و در توفيق انجام آنها ميان ناتوان و توانا را يكسان كرده به هر چه دستور داده قدرت انجام آن را داده
 
 وَسَهَّلَ سَبيلَ‏ اجْتِنابِ الْمَحْظُورِ، لَمْ يُكَلِّفِ الطَّاعَةَ اِلاَّ دُوْنَ الْوُسْعِ والطَّاقَةِ،
 و هر چه را قدغن كرده راه اجتنابش را آسان كرده و تكليفى نكرده جز به مقدار وسع و طاقت
 
 سُبْحانَهُ ما اَبْيَنَ كَرَمَهُ، وَاَعْلى‏ شَاْنَهُ، سُبْحانَهُ ما اَجَلَّ نَيْلَهُ، وَاَعْظَمَ اِحْسانَهُ، 
 منزه باد او كه‏ چقدركرم‏ و بزرگواريش‏ آشكار و شأن‏ و مرتبه‏ اش بلند است منزه باد كه چه اندازه عطايش ارجمند و احسان‏ و بخشش‏ بزرگ است‏
 
بَعَثَ‏ الْأَنْبِيآءَ لِيُبَيِّنَ عَدْلَهُ، وَنَصَبَ الْأَوْصِيآءَ لِيُظْهِرَ طَوْلَهُ وَفَضْلَهُ، 
پيمبران را فرستاد تا عدل و دادش را آشكار سازد و اوصياء را به جانشينى آنها منصوب داشت تا كرم و فضلش را ظاهر كند 
 
وَجَعَلَنا مِنْ اُمَّةِ سَيِّدِ الْأَنْبِيآءِ، وَخَيْرِ الْأَوْلِيآءِ، وَاَفْضَلِ الْأَصْفِيآءِ، وَاَعْلَى الْأَزْكِيآءِ،
و (از فضل او است كه) ما را از امت سيد پيمبران و بهترين اولياء و برترين برگزيدگان و والاترين پاكيزگان‏
 
مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، امَنَّا بِهِ وَبِما دَعانا اِلَيْهِ، وَبِالْقُرْآنِ الَّذى‏ اَنْزَلَهُ عَلَيْهِ، 
محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم قرار داد ايمان آورديم به او و به آنچه ما را بدان خواند و به قرآنى كه ‏خدا بر او نازل فرمود 
 
وَبِوَصِيِّهِ الَّذى‏ نَصَبَهُ يَوْمَ الْغَديرِ، وَاَشارَ بِقَوْلِهِ هذا عَلِىٌّ اِلَيْهِ،
و به وصيش كه در روز غدير او را (به جانشينى خود) منصوب فرمود و به گفتارش كه فرمود: «اين على است» و به او اشاره كرد 
 
وَاَشْهَدُ اَنَّ الْأَئِمَّةَ الْأَبْرارَ، وَالْخُلَفآءَ الْأَخْيارَ بَعْدَ الرَّسُولِ الْمُخْتارِ،
و گواهى دهم كه امامان نيكوكار و جانشينان برگزيده پس از پيامبر مختار عبارتند از: 
 
 عَلِىٌ‏ قامِعُ الْكُفَّارِ، وَمِنْ بَعْدِهِ سَيِّدُ اَوْلادِهِ الْحَسَنُ بْنُ عَلِىٍّ، ثُمَّ اَخُوهُ السِّبْطُ
«على» زبون كننده كافران و پس از او بهترين فرزندانش حسن بن على سپس برادرش سبط
 
التَّابِعُ لِمَرْضاتِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ، ثُمَّ الْعابِدُ عَلِىٌّ، ثُمَّ الْباقِرُ مُحَمَّدٌ،
رسول گرامى پيرو آنچه موجب خوشنودى خدا بود حسين، سپس(آن‏امام) عابد على،سپس(حضرت)باقرمحمد،
 
 ثُمَ‏ الصَّادِقُ جَعْفَرٌ، ثُمَّ الْكاظِمُ مُوسى‏، ثُمَّ الرِّضا عَلِىٌّ، ثُمَّ التَّقِىُّ مُحَمَّدٌ،
سپس (امام) صادق جعفر، سپس (حضرت) كاظم موسى، سپس امام رضا على، سپس تقى (كه نامش) محمد است، 
 
 ثُمَ‏ النَّقِىُّ عَلِىٌّ، ثُمَّ الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ. الْحَسَنُ، ثُمَّ الْحُجَّةُ الْخَلَفُ الْقآئِمُ‏
سپس‏ على النقى، سپس زكى عسكرى (حضرت) حسن سپس فرزند خلف او حجت قائم‏
 
الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ، الْمُرجَى الَّذى‏ بِبَقائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيا، وَبِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرى‏،
منتظر مهدى آن مايه اميدى كه به بقاى او دنيا باقى مانده و به بركت او خلق روزى خورند
 
وَبِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَالسَّمآءُ، وَبِهِ يَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً،
و به وجود او زمين و آسمان پابرجا مانده و بدست او خداوند زمين را پر از عدل و داد كند
 
 بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً، وَاَشْهَدُ اَنَّ اَقْوالَهُمْ حُجَّةٌ، وَامْتِثالَهُمْ فَريْضَةٌ،
 پس از آنكه از ظلم و ستم پر شده باشد و گواهى دهم كه گفتارشان (براى ما) حجت و دليل است و فرمانبرداريشان واجب 
 
وَطاعَتَهُمْ مَفْرُوضَةٌ، وَمَوَدَّتَهُمْ لازِمَةٌ مَقْضِيَّةٌ، وَالْإِقْتِدآءَ بِهِمْ مُنْجِيَةٌ،
و پيرويشان فرض و محبت و دوستيشان لازم و حتمى است و اقتداء كردن به ايشان موجب نجات‏
 
وَمُخالَفَتَهُمْ مُرْدِيَةٌ، وَهُمْ ساداتُ اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعينَ، وَشُفَعآءُ يَوْمِ‏ الدّينِ، 
و مخالفتشان سبب هلاكت است و آنهايند بزرگان و آقايان همه اهل بهشت، و شفيعان روز جزا  
 
وَاَئِمَّةُ اَهْلِ الْأَرْضِ عَلَى الْيَقينِ، وَاَفْضَلُ الْأَوْصِيآءِ الْمَرْضِيّينَ،
و پيشوايان مردم روى زمين بطور قطع و يقين و هم چنين برترين اوصياء پسنديده ايشانند
 
وَاَشْهَدُ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ، وَمُسآئَلَةَ الْقَبْرِ حَقٌّ، وَالْبَعْثَ حَقٌّ، وَالنُّشُورَ حَقٌّ،
و گواهى دهم كه مرگ حق است و سؤال و جواب در قبر حق است و برانگيخته شدن حق‏ است‏ و زنده‏ شدن‏ پس‏ از مرگ حق است‏
 
وَالصِّراطَ حَقٌّ، وَالْميزانَ حَقٌّ، وَالْحِسابَ حَقٌّ، وَالْكِتابَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةَ حَقٌّ،
و صراط حق است و ميزان حق است و حساب حق است و كتاب (نامه اعمال) حق است و بهشت حق است
 
وَالنَّارَ حَقٌّ، وَاَنَّ السَّاعَةَ اتِيَةٌ لارَيْبَ فيها، وَاَنَ‏اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِى‏الْقُبُورِ، 
و دوزخ حق است و براستى قيامت آمدنى است و شكى در آن نيست و حتماً خداوند در ميان گورها مردگان را برانگيزد 
 
اَللّهُمَ‏ فَضْلُكَ رَجآئى‏، وَكَرَمُكَ وَرَحْمَتُكَ اَمَلى‏، لا عَمَلَ لى‏ اَسْتَحِقُّ بِهِ الْجَنَّةَ،
خدايا فضل تو را اميد دارم و كرم و رحمتت آرزوى من است عملى كه بدان سزاوار بهشت‏ باشم ندارم 
 
وَلا طاعَةَ لى‏ْ اَسْتَوْجِبُ بِهَا الرِّضْوانَ، اِلاَّ اَنِّى اِعْتَقَدْتُ تَوْحيدَكَ وَعَدْلَكَ،
و نه طاعتى كه بدان مستوجب رضوان گردم جز آنكه من به يگانگى و عدل و داد تو معتقد هستم‏
 
وَارْتَجَيْتُ اِحْسانَكَ وَفَضْلَكَ، وَتَشَفَّعْتُ اِلَيْكَ بِالنَّبِىِّ وَآلِهِ مَنْ اَحِبَّتِكَ،
و به احسان و فضل تو اميدوارم و شفيع گردانم به درگاهت پيغمبر و خاندانش را كه محبوب توأند
 
وَاَنْتَ اَكْرَمُ الْأَكْرَمينَ، وَاَرْحَمُ الرَّاحِمينَ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى‏ نَبِيِّنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ‏ اَجْمَعينَ، الطَّيِّبينَ الطَّاهِريْنَ، 
و تو بزرگوارترين كريمانى و مهربان ترين مهربانانى و درود خدا بر پيامبر ما محمد و آل‏ پاك و پاكيزه‏ اش همگى باد 
 
وَسَلَّمَ تَسْليماً كَثيراً كَثيراً، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِىِ‏ الْعَظيمِ، 
و سلام مخصوص او بسيار بسيار و جنبش و نيرويى نيست‏ جز به خداى والاى بزرگ 
 
اَللّهُمَّ يااَرْحَمَ‏ الرَّاحِمينَ، اِنّى ‏اَوْدَعْتُكَ يَقينى‏ هذا، وَثَباتَ‏ دينى‏، 
خدايا اى مهربان ترين مهربانان من اين يقينم را (كه عرضه داشتم) و استقامت‏ در دينم را نزد تو به وديعت نهادم 
 
وَاَنْتَ خَيْرُ مُسْتَوْدَع ٍ، وَقَدْ اَمَرْتَنا بِحِفْظِ الْوَدآئِعِ، فَرُدَّهُ عَلَىَّ وَقْتَ‏
و تو بهترين امانت دارانى و خودت ما را به امانت‏ دارى دستور داده ‏اى پس اى خدا اين امانت را هنگام‏
 
حُضُورِ مَوْتى‏ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ
مرگ به من برگردان به رحمتت اى مهربانترين مهربانان
 
مؤلف گويد: كه ‏دردعاهاى مأثوره است:
 
اَللّهُمَ‏ اِنِّى‏ اَعُوذُ بِكَ مِنَ الْعَديلَةِ عِنْدَ الْمَوْتِ.
خدايا به تو پناه برم از عديله در وقت مرگ
 
و عديله عِنْدَ الْمَوْت يعنى عدول كردن از حقّ به باطل در وقت مردن و آن چنان است كه شيطان نزد محتضر حاضر شود و وسوسه كند و او را در تشكيك اندازد تا آنكه او را از ايمان بيرون كند و از اين جهت است كه در دعاها استعاذه از آن شده و جناب فخر المحقّقين (ره) فرموده كه هر كه خواهد از آن سالم بماند استحضار كند اَدِلّه ايمان و اصول خمسه را با اَدِلّه قَطْعِيَّه و صفاى خاطر و بسپرد آن را به حقّ تعالى كه در وقت حضور موت به او رَدّ فرمايد به اين طريق كه بگويد بعد از عقايد حقّه:
 
اَللّهُمَّ يا اَرْحَمَ الرَّحِمينَ، اِنّى‏ قَدْ اَوْدَعْتُكَ يَقينى‏ هذا، وَثَباتَ دينى‏،
خدايا اى مهربانترين مهربانان من به تو سپردم يقين خود و استقامت در دينم را
 
وَاَنْتَ خَيْرُ مُسْتَوْدَعٍ، وَقَدْ اَمَرْتَنا بِحِفْظِ الْوَدائِعِ، فَرُدَّهُ عَلَىَّ وَقْتَ‏ حُضُورِ مَوْتى‏،
و تو بهترين امانت دارانى كه به ما دستور امانت‏دارى داده‏ اى پس آن امانت را هنگام‏ مرگم به من بازگردان.
 
پس برحسب فرمايش آن بزرگوار خواندن اين ‏دعاى شريف عديله و استحضار معنى آن در خاطر براى سلامت جُستن از خطر عديله عِنْدَ الْمَوْت نافع است و امّا اينكه اين‏ دعا مأثور است يا از مُنشأت علماء است خِرّيت صناعت عِلم حديث و روايت و جامع شَمْلِ اخبار ائمه ‏عليهم السلام عالم متبحّر خبير و محدّث ناقد بصير شيخنا الأكرم و المحدّث الأعظم مولانا الحاجّ ميرزا حسين النّورى نَوَّرَ اللَّهُ مرقده فرموده وَاَمَّا دُعآءُ الْعَديلَةِ الْمَعْرُوفَةِ فَهُوَ مِنْ مُؤَلَّفاتِ بَعْضِ اَهْلِ الْعِلْمِ لَيْسَ بِمَاْثُورٍ وَلا مَوْجُودٍ فى‏ كُتُبِ حَمَلَةِ الْأَحادِيثِ وَنُقَّادِها؛ دعاى عديله معروف از نوشته‏ هاى بعضى از اهل علم است و از معصومين علیهم السلام روايت نشده‏ است و در كتابهاى حاملان حديث و نقّادان روايت موجود نيست.
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۰
0
1
سلام بسیار عالی ممنون از شما در پناه حق
شیدا
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۴/۰۳
0
1
خییییییلیییی سپاسگزارم
خیرهردوعالم نصیبتون بشه ان شاالله
شيدا عظيمي
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۹
0
1
تشكر فراوان از مديريت محترم سايت و ساير عزيزان
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۰۵ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۶
0
0
باسلام
خدای مهربان چقدر راههای نجات از شر شیاطین برایمان قرار داده ولی متاسفانه اکثر ما تعقل وتفکر وتشکر نمیکنیم
اکثر هم لایعقلون ولایشکرون
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۱ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
0
0
الله اکبر
چقدر زیباااااا
آدم مدهوش میشه از زیبایی و لطافت این دعا

خدا خواهشاً من هم هدایت و آدم و عاقبت بخیر کن
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->