سمیرا شاهیان - خانم میان سالی روی مبلهای راحتی بیمارستان در انتظار زایمان عروسش نشسته است. مریم محمدی میخندد و از تاریخهای رُندی میگوید که در مناسبتهای مهم زندگی پسرش رقم خورده است؛ «عروسی اش هم ۶/۶/۹۶ بود. تاریخ تولد بچه اش هم رُند شده: ۸/۸/۹۸». مادربزرگِ امیرمحمد، تسبیح به دست گرفته است و صلوات میفرستد. او میگوید: ما مثل جوانها فکر نمیکنیم. ما میگوییم هر وقت خداوند صلاح بداند، مبارک است. مهم این است که بچه سالم باشد.
یک تاریخ به اصطلاح لاکچری خانمهای باردار و همراهانشان را به بیمارستانهای شهر کشانده است. آمده اند تا تولدی خاص برای بچه شان رقم بزنند. یکی تاریخ تولد اولین فرزندش را با تاریخ سالگرد ازدواجشان هماهنگ کرده و دیگری عدد روز و ماه تولد فرزند اولش را با دومی جفت وجور کرده است. مسئول بخش زایمانِ بیمارستان مهر، وقتِ سر خاراندن ندارد. ۳ نوزاد به دنیا آمده اند و حدود ۱۲ خانم باردار هم در نوبت وضع حمل هستند. پرستارهای بخش هم در سریعترین حالت ممکن، مشغول رتق و فتق امور هستند. یکی پشت ایستگاه پرستاری، مشغول ثبت ولادت هاست و دیگری میرود که بیماری را برای ورود به اتاق عمل آماده کند. دیگری هم قصد دارد آمپول بیمار را تزریق کند. رفت و آمدهای پرستارها، تختهای پُر، کیفهای ردیف شده نوزادان که روی صندلیها چیده شده اند و گواهیهای ولادت که هنوز مُهر بیمارستان رویشان خشک نشده است، همه و همه خبر از ازدحامی غیرمتعارف دارد؛ ازدحامی که به دنبال قطارشدن عدد ۸ روی تقویم ایجاد شده است.
خودم ۴/۴ و پسرم ۸/۸
یکی از خانمهای بستری شده، هانیه است. پرستارش مشغول آماده کردن پوشش او برای رفتن به اتاق عمل است. قطرههای عرق روی پیشانی و قدمهای سنگینی که برمی دارد، از افزایش وزن ماه آخر بارداری اش حکایت دارد. با این حال در چهره اش اضطرابی پیدا نیست. همین که متوجه میشود خبرنگار هستم، حدس میزند برای چه آمده ام. بدون اینکه سؤالم را بپرسم، لبخندی میزند و خوش حالی اش را این طور بیان میکند: من و همسرم دوست داشتیم تاریخ تولد فرزندمان رند باشد؛ بخاطر همین دوشنبه گذشته که برای آخرین مراحل کنترل و تعیین وقت زایمان به دکترم مراجعه کردم، ۸/۸/۹۸ را برای سزارینم نوشت. آنجا بود که از اعلام این تاریخ خوش حال شدم. این مادر جوان درحالی که آرام آرام به سمت اتاق عمل قدم برمی دارد، با ذوق میگوید: تاریخ تولد من ۴/۴/۷۳ است. تا قبل از مشخص شدن تاریخ تولد بچه ام، همیشه به مادرم میگفتم کاش در ۴/۴/۷۴ یا ۳/۳/۷۳ به دنیا میآمدم، حالا بچه ام متولد ۸/۸/۹۸ شده است.
اصراری برای زایمانِ امروز ندارم!
فریادهای یکی از خانمهایی که موعد زایمانش نزدیکتر شده، آزارم میدهد. در بخش زایمان تعدادی از خانمها در انتظار خالی شدن اتاق عمل هستند. کمی فاصله میگیرم و به ورودی بخش میروم. مسئول بخش پشت میزش نشسته و مشغول صدور گواهی تولد است. در دقایقی که منتظر او هستم، با خانم بارداری هم صحبت میشوم که تازه از راه رسیده است. خیلی آرام خم میشود تا دمپاییهای مخصوص بخش را به پا کند. علاقهای ندارد نامی از او در گزارش بنویسم. معلوم است حضورم خیلی برایش خوشایند نیست. این را میشود از پاسخ هایش به خوبی فهمید: «حالا معلوم هم نیست امروز بشه یا نه». با اینکه جنین، ۴۰ هفته اش تمام شده است، میگوید: خوب است که تاریخ تولد فرزندم رند باشد!
سهیلا افتخاری، مسئول بلوک زایمان بیمارستان مهر، از درخواستهای متعددی میگوید که آنها را کلافه کرده است؛ «از صبح تا حالا که ساعت ۱۲ است ۲۳ تا زایمان داشتیم؛ درصورتی که در تاریخهای معمولی و سایر روزهای عادی سال، تا این ساعت فقط ۸ تا زایمان انجام میدادیم. با این وضعی که من میبینم، تا شب تعداد زایمانهای بیمارستان به بالای ۳۰ مورد میرسد. ضمن اینکه زایمانهای طبیعی هم خبر نمیکند و ممکن است با مراجعه بیماران دیگر به آمار افزوده شود.»
حالا ۳ نوزاد را آورده اند و پتوهای رنگی شان را دورشان پیچیده اند. پروندههای تولدشان را روی بدن کوچک و نحیفشان گذاشته اند و پرستارها با زبانی شیرین، قربان صدقه شان میروند.
این بخش حال و هوای متفاوتی دارد، طعم مَلَسی که بین شوق و اضطراب است؛ بیم و امید، درد و بی دردی. تختهای نوزادان را به حرکت درمی آورند و راهی شان میکنند تا برای اولین بار چشمشان به چشم مادرانشان بیفتد.
توالی هشتها در سال ۸۹ و ۹۸
خانم افتخاری ۲۸ سال سابقه مامایی دارد. او در شلوغیهای این روز خاص که عدد ۸، سه بار پشت سر هم آمده است، میگوید: اوضاع کار ما در تاریخهای رُند به همین ترتیب است. حتی در گذشته که وضع حمل فقط به طور طبیعی بود، خانمها برای تولد فرزندشان در تاریخهای خاص اصرار داشتند؛ یعنی میگفتند بیایید برای ما آمپول فشار بزنید تا زایمان کنیم. حالا هم که سزارین متعارف شده، خانمهای باردار حاضرند زودتر از موعد عمل جراحی شوند.
سارا هم آمده تا ۱۲ روز زودتر از تاریخ وضع حمل، بچه اش را به دنیا بیاورد. از او که در تب و تاب زایمان دومش است، علت اصرارش را میپرسم. او نیز میخندد و میگوید: پسر اولم ۸/۸/۸۹ به دنیا آمد؛ برای همین دوست داشتم این بچه ام هم در تاریخ ۸/۸/۹۸ به دنیا بیاید.
او با اینکه از تحقق این اتفاقِ عددی، شور و شوق دارد، توضیحی برای اصرارش ندارد و بیان میکند: هنوز ۱۲ روز تا موعد طبیعی زایمانم فرصت دارم، اما خطری جنین را تهدید نمیکند. دکتر هم گفته است ۲ هفته زودتر مانعی ندارد و جنین کامل است.
اصرار عجیب برای تاریخ رُند
مسئول بلوک زایمان معتقد است یک ساعت هم نباید تاریخ تولد را جابه جا کنند، اما درخواستهای زنان باردار چیزی غیر از آن است. او نقبی به سالهای گذشته میزند و تعریف میکند: در تاریخ ۸/۸/۸۸ بیمارستان به شدت شلوغ بود. در ۶/۶/۹۶ و همچنین ۵/۵/۹۵ که ۳ عدد ۵ پشت سر هم قرار داشت، هم این طور پرازدحام بود. برخی بیماران با اصرار هایشان اعصابمان را خُرد میکنند. ما این ازدحام را اصلا دوست نداریم؛ چون معتقدیم نباید تعداد زایمانها و سزارینها در یک روز، از حدی بیشتر شود، ولی وقتی مادران میروند در مطبها اصرار میکنند، پزشکانی که به این هم زمانی مراجعهها توجه ندارند، درخواست بیمارانشان را قبول میکنند. او نکتهای را به صحبت هایش اضافه میکند و میگوید: هرچقدر هم درخواستها برای هماهنگ کردن این موضوعهای فانتزی زیاد باشد، پزشکها سلامت جنین را فدای تاریخ نمیکنند. اگر زمان زیادی به تاریخ زایمان یکی از مراجعان مانده باشد، بدون شک با همه اصرارها بازهم بستری اش نمیکنیم؛ چون این اقدام برای سلامت جنین مناسب نیست، ولی اگر یکی، دو روز زودتر بیایند و برگه پزشک داشته باشند، مخالفتی
نمیکنیم.
آماده باش بیمارستانها
خانم افتخاری به جنبههای دیگرِ زایمان در تاریخهای خاص یا لاکچری اشاره و بیان میکند: آماده باش بخش زایمان بیشتر بیمارستانها از زمان ورود به تاریخ خاص، یعنی از ساعت ۱۲ شب شروع میشود؛ به طوری که در تاریخهای خاصِ هر سال مجبوریم آمادگی مان در بلوک زایمان را بیشتر کنیم. تعداد کارکنان بیشتری را فراخوان میکنیم و ابزارها و سِتهای استریل جراحی را افزایش میدهیم. به غیر از فضای فیزیکی بخش که امکان توسعه اش برای یک روز را نداریم، حدود ۴۰ درصد به همه ظرفیت هایمان اضافه میکنیم. حالا فکرش را بکنید سال آینده در تاریخ ۹/۹/۹۹ چه میشود؟! خدا به خیر بگذراند.
روی یکی از تختهای وسطی نشسته است. نگاهی به من که روبه رویش ایستاده ام، میاندازد. میگوید: از تاریخ زایمانم رد شده است. دکتر گفته جنین ۴۰ هفته و ۵ روزش شده است و باید هرچه زودتر به دنیا بیاید. من دوست داشتم تاریخ تولد فرزنم ۸/۸/۹۸ باشد.
هماهنگی برای رحم اجارهای سادهتر است
مسئول بلوک زایمان بیمارستان مهر به نکتهای اشاره و بیان میکند: برخیها میخواهند تاریخ تولد نوزاد را با تاریخ تولد خودشان هماهنگ کنند. برخی هم مایلاند سالگرد ازدواجشان را با تاریخ تولد بچه به یک روز برسانند؛ به ویژه آنهایی که درمان نازایی هستند یا برای بچه دار شدن از رحم اجارهای کمک میگیرند. تجربه ما میگوید که مردم خیلی به این تاریخها توجه میکنند، ولی در عین حال برخی پزشکها زیر بار این حرفها نمیروند و روال خودشان را برای بیمار انجام میدهند.
افتخاری به درصد تولدهای دختر و پسر هم گریزی میزند و میگوید: حول وحوش ۵۱ به ۴۹ درصد است. یک روز تعداد دخترها بیشتر است و پسرها کمتر و روز دیگر برعکس، ولی در نهایت درصد جنسیتی برابر است.
تولد بچهام لاکچری شد
به بیمارستان رضوی میرویم. اینجا هم در راهروها با همراهان بیماری روبهرو میشویم که هرکدام به شیوهای دقایق چشمانتظاری را سپری میکنند.
با هماهنگی قبلی وارد بلوک زایمان میشوم و بالای سر مادری میروم که حدود نیمساعت است دردانهاش را در آغوش گرفته است.
او میگوید: تاریخ تولد بچهام لاکچری شد. بعد میخندد و از پرستار میپرسد حالا این پسر لاکچریام چند کیلو هست؟ پرستار هم جواب میدهد: ۳ کیلو و ۷۰۵ گرم.
او ادامه میدهد: یک روز این اتفاق میافتد و این روز هم خدا را شکر قسمت ما شد تا دخترمان در این تاریخ به دنیا بیاید..
میگفتند عدد ۷ مقدس است
محبوبه کمالی، مسئول بخش بلوک زایمان بیمارستان رضوی است. او ۱۹ سال سابقه دارد و از تولد نوزادان در تاریخهای خاص و ایام ولادت امامان معصوم (ع) تجربهها و خاطرات زیادی دارد. او میگوید: از صبح هشتم آبان، ۷ سزارین و ۲ زایمان داشتهایم، اما تا روز بعد به تعدادشان اضافه خواهد شد. روزهایی که تاریخ رُند است، درخواستهایمان زیاد است و این درخواست بیشتر ویژه نوزادان سزارینی است. آنها که زایمان طبیعی دارند، چون با درد به بیمارستان میآیند، خیلی نمیتوانند برای تولد نوزادشان برنامهریزی کنند. کمالی هم به تمهیداتی اشاره میکند که بخش زایمان برای تاریخهای خاص و رُند میاندیشد؛ «در چنین ایامی بیمارستان واقعا شلوغ میشود و باید نیروی بیشتری به کار بگیریم. یعنی شیفتهایی با عنوان شیفت سایه داریم که در روزی مثل هشتم آبانماه آنها را فعال میکنیم. در روزهای عادی ۴ یا ۵ سزارین داریم، ولی امروز تا ظهر بیش از این تعداد انجام شده است. به علاوه برای زایمان هم در لحظه به ما مراجعه میکنند. او به مادری که امروز درگیر اصرارهایش بوده است، اشاره و بیان میکند: همین امروز بیماری داشتیم که با وجود نرسیدن زمان زایمانش، خیلی اصرار داشت بچهاش را به دنیا بیاورد. کلی با او صحبت کردیم که هر چقدر جنین در رحم باقی بماند، برای سلامت جنین بهتر است و خدا را شکر توانستیم او را راضی کنیم. همچنین در سالهای قبل هم مثل ۷/۷/۹۷ خاطرم هست دو، سه مادر میخواستند در هفته سیوششم بارداری به دلیل رُندی تاریخ، سزارین شوند. میگفتند عدد ۷ مقدس است. بعضیها تاریخ زایمانشان را تغییر نمیدهند، اما از ما میخواهند در گواهی تولد، تاریخ رُند را ثبت کنیم، اما به دلیل اینکه ثبت آمار تولد «در لحظه» اتفاق میافتد، این کار از عهده ما خارج است.
بررسیهای ما نشان داد تا ساعت ۲۰ روز گذشته (چهارشنبه) در بیمارستان پاستور ۱۵ نوزاد متولد شدهاند و این در حالی بود که همین آمار در روز سه شنبه، تنها ۴ نوزاد بود. این آمار برای بیمارستان سینا نیز روز گذشته و سه شنبه به ترتیب ۳۰ و ۹ مورد تولد بود.