ماجرای شلیک «گوویندا» هنرپیشه بالیوود به پای خودش + جزئیات نسخه سینمایی «وفا» در شبکه سه + زمان پخش جایزه ۱۰ هزار دلاری جشنواره بنیاد فرهنگ آمریکا برای «چمدان» اکران «زودپز» رامبد جوان از فردا (۱۱ مهر ۱۴۰۳) «خوراک ایرانی» در راه شبکه نمایش خانگی «شور عاشقی» از جشنواره مذهب امروز ایتالیا جایزه گرفت برای لبنان و مقاومت بی پایانش آموزش داستان‌نویسی | من‌های دیگر (بخش اول) اهدای جایزه اسکار فرانسه به «جولیا رابرتز» پایان فیلمبرداری «فرانکنشتاین» گی‌یرمو دل تورو بعد از ۹ ماه ضیافت موسیقی و ادبیات | مرور شماره‌های تازه چند مجله فرهنگی‌هنری «فرشته حسینی» بهترین بازیگر جشنواره فیلم اوترانتو شد مدیران چهار بخش جشنواره تئاتر کودک‌ونوجوان معرفی شدند + اسامی آلبوم موسیقی «ناتمام» مجازی شد فلسطین در راه جشنواره فیلم شارجه ۲۰۲۴ معرفی مدیران بخش ویژه جشنواره تئاتر خراسان رضوی (رضوان) نقش آفرینی کیلین مورفی در نسخه سینمایی «پیکی بلایندرز» صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۳ فیلم‌های مستند راه‌یافته به جشنواره فیلم‌کوتاه تهران معرفی شدند
سرخط خبرها

حسین زاهدی نامقی، هنرمندی متواضع و فروتن بود

  • کد خبر: ۸۳۲۳۰
  • ۱۷ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۲
حسین زاهدی نامقی، هنرمندی متواضع و فروتن بود
حمیدرضا سهیلی - پیشکسوت تئاتر

حسین زاهدی نامقی، صبح روز جمعه در سکوت و تنهایی بار سبک زندگی غریبانه‌اش را بر زمین گذاشت و رفت. انگار دیروز بود که در جمعه‌ای دیگر سیدرضا کمال علوی رفت و در سالگرد آن هجرت، رفتنی دیگر از جامعه هنر شهر رقم خورد. رفتن‌هایی که انگار معمولی شده‌است و دیگر کسی را تکان نمی‌دهد.

های‌و‌هویی از جانب هنرمندان برای تنهایی و غربت و حمایت نکردن هنرمندان در زمان زنده بودنشان سر می‌گیرد و چند غروب که بگذرد این های‌و‌هوار هم جای خود را به روزمرگی می‌دهد و حسین عزیز هم مثل سیدرضا و حسن حامد و احمد حلوی و دیگران جای خود را به خاطره‌ها می‌سپارد.

حسین‌زاهدی به مرد آرام تئاتر مشهد مشهور بود. مردی مستقل و تنها که در تنهایی درویش‌گونه خود می‌نوشت، تحقیق می‌کرد و کتاب‌هایش را به چاپ می‌رساند. او به کسی کاری نداشت، از کسی هم توقع کاری نداشت و در تنهایی خود هنرش را تجلی می‌داد. ولی چه خوب و شایسته بود که برای حضور پربارش در عرصه نمایش، خصوصا تلاشی که برای تئاتر کودک و نوجوان انجام داد، از او تجلیل درخوری می‌شد.

افسوس که همیشه دیر می‌شود و آهش بر دل مسئولان می‌ماند. حسین زاهدی از اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه فعالیت خود را در زمینه نویسندگی و کارگردانی و در مواردی بازیگری در تئاتر مشهد آغاز کرد. در اوایل انقلاب در اجرای اپرای نمایشی «جشن خون» همکاری داشت و بعد از آن بیشتر به تحقیق و نگارش پرداخت.

چند نمایشنامه، تحقیق، مقاله و چندین جلد کتاب حاصل تلاش او در عرصه فرهنگ و هنر است. او سال‌های زیادی گوشه انزوا برگزید و کمتر در محافل هنری حضور پیدا کرد. در دیداری که به بهانه بزرگداشتش با او در منزل داشتیم، با آنکه از چهره خندان و گفته‌های پر از شعف و شادمانی‌اش می‌توانستی به راحتی عمق خوشحالی او از این دیدار و از اینکه هنوز از یاد نرفته و دوستان بیادش هستند، را بفهمی، باز با همان تواضع و فروتنی که شاخصه اخلاقی او بود، خود را کوچک‌تر از آن می‌دانست که مورد تکریم و احترام قرار بگیرد. اما این حرفش هرگز فراموشمان نمی‌شود و امیدواریم مسئولان نیز بشنوند و از یاد و تکریم هنرمند فراموش نکنند که با لبخندی بر لب گفت: (امشب سر راحت بر زمین می‌گذارم که پیش خانواده‌ام روسپید شدم).

او ثابت کرد که هنرمند برای محبوبیت و معروفیت نیاز به تبلیغ و جار و جنجال ندارد، هنرش او را پرآوازه خواهد کرد حتی اگر در چشم‌ها و در برابر دید نباشد. حسین با قلمش ثابت کرد در اوج تنهایی و انزوا می‌توان همچنان محبوب و مشهور بود. حسین‌زاهدی نه تنها درد و رنج هنرمند بودن را به دوش کشید بلکه قبل از انقلاب اسلامی نیز مدتی رنج و شکنجه زندان و اسارت را هم تحمل کرده بود. او پس از آزادی، در یک سخنرانی در سالن هلال احمر و با حضور برخی از هنرمندان به سختی‌هایی که کشیده بود و دردی که در درونش داشت اشاره کرد و به‌سختی گریست. روح این هنرمند تنها و دل‌سوخته شاد باد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->