ادبیات کودک و نوجوان - صفحه 36

ادبیات کودک و نوجوان
| شهرآرانیوز
پدر می‌گوید جنگ شده است و دشمن در حال نزدیک شدن به شهر ماست.
پدر می‌گوید جنگ شده است و دشمن در حال نزدیک شدن به شهر ماست.
کد خبر: ۱۲۶۵۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۳۰

دخترک پاهایش را در بغل می گیرد. موهای بلندش را حتی شانه نزده.
دخترک پاهایش را در بغل می گیرد. موهای بلندش را حتی شانه نزده.
کد خبر: ۱۲۳۹۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۸

همه ما دوست داریم مانند فرزندان امام حسین(ع) مهربان باشیم. طیبه ثابت، شاعر کودک و نوجوان با شعر «سقای کوچک» دراین‌باره می‌گوید.
همه ما دوست داریم مانند فرزندان امام حسین(ع) مهربان باشیم. طیبه ثابت، شاعر کودک و نوجوان با شعر «سقای کوچک» دراین‌باره می‌گوید.
کد خبر: ۱۲۵۴۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۴

هر سال ماه محرم و‌ صفر که می‌رسد، تکیه می‌شود جای همه‌ی اهل محل.
هر سال ماه محرم و‌ صفر که می‌رسد، تکیه می‌شود جای همه‌ی اهل محل.
کد خبر: ۱۲۵۴۹۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۴

در این پادکست داستان «پرواز بازی» اثر «کلر ژوبرت» را با صدای «طیبه ثابت» و «سارا دستمالچیان» می‌شنویم.
در این پادکست داستان «پرواز بازی» اثر «کلر ژوبرت» را با صدای «طیبه ثابت» و «سارا دستمالچیان» می‌شنویم.
کد خبر: ۱۱۵۵۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۳

با آنکه ترکیب چهره ی بابا با آن ماسک گل دار خیلی خنده دار بود، من حالی داشتم که اگر کارد می زدی، خونم درنمی آمد.
با آنکه ترکیب چهره ی بابا با آن ماسک گل دار خیلی خنده دار بود، من حالی داشتم که اگر کارد می زدی، خونم درنمی آمد.
کد خبر: ۱۲۳۹۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۳

بچه‌مگس روی یک پرتقال خوش‌بو نشست.
بچه‌مگس روی یک پرتقال خوش‌بو نشست.
کد خبر: ۱۲۳۹۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۹

در این شهر چیزی رشد نمی کرد. همه چیز خراب بود و هیچ کس حتی لبخند نمی زد.
در این شهر چیزی رشد نمی کرد. همه چیز خراب بود و هیچ کس حتی لبخند نمی زد.
کد خبر: ۱۲۳۹۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۲

بادکنک‌ها که تمام شدند، بچه‌ها شروع کردند به باد کردن هر چیزی که دم دستشان بود و همه را به دست من می‌دادند تا گره بزنم!
بادکنک‌ها که تمام شدند، بچه‌ها شروع کردند به باد کردن هر چیزی که دم دستشان بود و همه را به دست من می‌دادند تا گره بزنم!
کد خبر: ۱۲۳۵۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۸

در این پادکست داستان «تکه قند سفید» اثر «لیلا خیامی» را با صدای «طیبه ثابت» و «سارا دستمالچیان» می‌شنویم.
در این پادکست داستان «تکه قند سفید» اثر «لیلا خیامی» را با صدای «طیبه ثابت» و «سارا دستمالچیان» می‌شنویم.
کد خبر: ۱۱۵۵۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۶

در این پادکست داستان «بوم بوم» اثر «کلر ژوبرت» را با صدای «طیبه ثابت» و «سارا دستمالچیان» می‌شنویم.
در این پادکست داستان «بوم بوم» اثر «کلر ژوبرت» را با صدای «طیبه ثابت» و «سارا دستمالچیان» می‌شنویم.
کد خبر: ۱۱۵۵۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۱

بعضی‌ها باورهای عجیبی دارند مثل اینکه اگر از زیر نردبان رد شوی، بدشانسی می‌آوری!
بعضی‌ها باورهای عجیبی دارند مثل اینکه اگر از زیر نردبان رد شوی، بدشانسی می‌آوری!
کد خبر: ۷۵۶۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۳۱

در این پادکست داستان «گروه سرود مزرعه» اثر «لیلا خیامی» را با صدای «طیبه ثابت» و «سارا دستمالچیان» می‌شنویم.
در این پادکست داستان «گروه سرود مزرعه» اثر «لیلا خیامی» را با صدای «طیبه ثابت» و «سارا دستمالچیان» می‌شنویم.
کد خبر: ۱۱۵۵۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۹

در یک جنگل سرسبز و قشنگ، قاصدک کوچولو و ریزه‌میزه‌ای بود که پستچی اهالی جنگل بود.
در یک جنگل سرسبز و قشنگ، قاصدک کوچولو و ریزه‌میزه‌ای بود که پستچی اهالی جنگل بود.
کد خبر: ۸۰۲۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۵

خوب‌های بد بدهای خوب | نویسنده: سومان چینانی | مترجم: نعیمه حسینی | ناشر: انتشارات پرتقال
خوب‌های بد بدهای خوب | نویسنده: سومان چینانی | مترجم: نعیمه حسینی | ناشر: انتشارات پرتقال
کد خبر: ۸۰۲۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۴

در این پادکست داستان «ماه خانوم و دختر غول دور دورا» اثر «مرجان اسماعیلی» را با صدای «طیبه ثابت» می‌شنویم.
در این پادکست داستان «ماه خانوم و دختر غول دور دورا» اثر «مرجان اسماعیلی» را با صدای «طیبه ثابت» می‌شنویم.
کد خبر: ۱۱۵۵۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۴

سومین جلسه نقد و بررسی مجموعه «بوکتاب» با موضوع بررسی ادبیات فانتزی با محوریت مجموعه «هری پاتر» و با حضور امیر خضرایی‌منش، نویسنده و مترجم، عصر دیروز، ۱۲ مرداد، برگزار شد.
سومین جلسه نقد و بررسی مجموعه «بوکتاب» با موضوع بررسی ادبیات فانتزی با محوریت مجموعه «هری پاتر» و با حضور امیر خضرایی‌منش، نویسنده و مترجم، عصر دیروز، ۱۲ مرداد، برگزار شد.
کد خبر: ۱۲۰۰۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۳

تا محرم چیزی نمانده و ما سال‌هاست دهه‌ی اول کنار در ورودی هتلمان، موکب کوچکی برپا می‌کنیم و نذری و خیرات می‌دهیم.
تا محرم چیزی نمانده و ما سال‌هاست دهه‌ی اول کنار در ورودی هتلمان، موکب کوچکی برپا می‌کنیم و نذری و خیرات می‌دهیم.
کد خبر: ۱۱۹۹۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۲

بچه‌ها در دشتی بزرگ در کنار رودخانه‌ی فرات مشغول بازی شدند. کربلا زیبا و پر از هیاهو شد.
بچه‌ها در دشتی بزرگ در کنار رودخانه‌ی فرات مشغول بازی شدند. کربلا زیبا و پر از هیاهو شد.
کد خبر: ۱۱۹۹۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۲

بابا و علی که با جعبه‌های زنجیر رفتند مسجد، من و مامان و زینت و زهراخانم، چهارتایی، مشغول کار شدیم.
بابا و علی که با جعبه‌های زنجیر رفتند مسجد، من و مامان و زینت و زهراخانم، چهارتایی، مشغول کار شدیم.
کد خبر: ۱۱۹۹۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۲

پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->