با اینکه ۲۰ سال از مقطع کارشناسی من که دانشجویش بودم، میگذشت، وقتی درخواست کردم مشاور پایان نامه من بشود، با رویی گشاده پذیرفت و انگار هنوز همان دانشجوی ۲۰ سال پیشم و هیچ زمانی بر ما نگذشته است. از میان استادانی که از دوره کارشناسی همچنان مهری به دل داشتم و دلم برایش تنگ میشد و گاهی زنگی به رسم ادب میزدم و یا حضوری میدیدمش، استاد نازنینم دکتر ناصح بود.
به یاد ندارم کسی از استاد نازنینمان اخمی دیده باشد و تشری به یاد داشته باشد. مهربانی در جان او نهفته بود و اخلاق انسانی در تار و پود وجودش تنیده شده بود. استادی باسواد، اما بی ادعا. اگر نکتهای میگفتی که نشنیده بود و نخوانده بود با شوق و ذوق زیاد میگفت: «عجب!» تشکر میکرد که نکته و مطلب جدیدی شنیده است؛ به ویژه اگر درباره فولکلور و فرهنگ عامه بود که یکی از تخصصها و دل بستگیهای این مرد بود.
عاشق فرهنگ عامه زادگاه خود و خراسان جنوبی بود. حکمت فراوان میدید در این آداب و رسوم محلی و مردمی و چقدر زیبا گاهی این فرهنگهای مردمی و سنتی به کارش میآمد در تفسیر و تحلیل اشعار بزرگانی مانند نظامی و سعد سلمان و دیگران. مسعود سعد سلمان را که میخواند، رنج و بدبختی سعد سلمان را حس میکردی و وقتی به سراغ نظامی میرفت، شور و شیدایی عاشقانه را؛ و جالب اینکه به خوبی اسطورهها و استعارات و تعابیر ادبی را با دانستههای دانش فولکلور تطبیق میداد و در هر صورت گریزی به فرهنگ عامه میزد که نشان از شیفتگی ایشان به فرهنگ عامه بود.
استاد نازنین ما آن روز که به خانه اش مهمانم کرد تا درباره پایان نامه ام حرف بزنیم و نظرش را بگوید، چه مهربانانه پذیرایی کرد در منزلی پر از کتاب و گل و نیمه سنتی و نیمه مدرن. فروتنانه نکاتی را گوشزد میکرد و به ویژه در حوزه نگارش و ویراش پایان نامه که در مواردی با هم کنار نمیآمدیم. آن زنده یاد همراه با دکتر یاحقی اثری ارزشمند و کاربردی در حوزه ویرایش و نگارش دارند با نام «راهنمای نگارش و ویرایش» که چندین بار تجدید چاپ شده است و شاید اولین کتاب کاربردی و دم دست ویراستاران باشد. بااین حال، در مواردی از این کتاب اختلاف نظر داشتیم که بدون پافشاری و لجبازی ماجرا را فیصله میداد.
هدیه ایشان در روز دفاع از پایان نامه ام که کتاب نفیس «تنبیه الغافلین» سراج الدین علی خان «آرزو» بود، با توضیحات و حواشیای که بر آن نوشته است، به یادگار خواهد ماند. به ویژه که این کتاب هدیه مصصح پاکستانی آن به خود ایشان بوده است و امضای دکتر سید محمد اکرم برای ایشان و امضای زنده یاد ناصح برای من بر آن زینت یافته است.
استاد نازنین ما بیش از آنکه نمره برایش مهم باشد، دانش دانشجو را رصد میکرد، فهم و سواد و تحلیل، برایش مهمتر از دانستههایی بود که به کار نمره میآمد. آن روزها که دانشکده ادبیات و علوم انسانی در سه راه ادبیات بود، یکی از کلاسهای خاطره انگیز و به یادماندنی برای هر دانشجویی کلاسهای ایشان بود. زنده یاد دکتر ناصح از آن استادانی بود که رفتنش آتش به جان دوستداران و دانشجویانش زد.
یادش گرامی.