سیده نعیمه زینبی | شهرآرانیوز؛ در بیشتر شهرها و کشورهای مسلمان اتفاقات مشترکی در ماه مبارک رمضان رقم میخورد و هر مسلمانی در هر جای جهان که باشد، آن را تکرار میکند؛ اما ناخودآگاه جغرافیا و فرهنگ، اثر خودش را بر مناسک مذهبی میگذارد تا با وجود همه این اشتراکات دینی، در اجرای آن تفاوتهایی وجود داشته باشد. تفاوتهایی که رسوم متنوعی را در شهرهای مختلف میسازد و باعث میشود آب ورنگ سفرههای افطار با یکدیگر متمایز شود.
مشهد با حضور نگینی درخشان در قلب خود توانسته است افرادی مختلف از شهرهای کوچک و بزرگ را به خودش جذب کند و اکنون تلفیقی از قومیت ها، مردم شهرها و کشورهای همسایه زیر سایه امام هشتم (ع) حضور دارند؛ اقوامی که در مسلمانی و مناسک دینی مشترک اند، ولی در آداب ورسوم فرهنگی با یکدیگر تفاوت دارند. بسیاری از این اقوام، این تفاوتها را از شهر خودشان به مشهد آورده اند و با وجود دوری از نقطهای که شکل گرفته است، همچنان آن را اجرا میکنند.
مشهد شهری که هزار لایه فرهنگی در خودش جا داده است، با حضور آذری زبان ها، کرمانج ها، اعراب، تاجرآبادی ها، پاکستانی ها، کرمانیها و افغانستانیها و مردم دیگر شهرها و اقوام ایرانی سفرههای رنگی و متفاوت افطار را در این وقت خاص به خود میبیند که میتواند جذابیتهای گردشگری خاص خودش را داشته باشد. با حضور در شهرک شهیدباهنر، شهرک شهیدبهشتی، گلشهر و دیگر نقاطی که یک قومیت یا یک شهر در آن نقطه متمرکز شده اند، میتوانید با انواع خوراکیها و غذاهای متفاوت آن قوم آشنا شوید و افطاری متفاوتی را تجربه کنید.
اتفاقی که در کمتر شهری از ایران ممکن است به این شکل رقم بخورد. نوشتن از همه آداب ورسومی که یک کشور، یک قوم یا یک شهر دارد، نمیتواند در چند سطر جا بگیرد و آنچه در این گزارش نگاشته میشود، نیم نگاهی به برخی از آداب و رسومی است که در مشهد برگزار میشود.
حسین ایرانمنش پدر و مادری آذری زبان دارد، ولی خودش متولد مشهد است. خانواده او سالها پیش رحل اقامتشان را در این شهر زیارتی افکنده اند. اکنون جوامع مختلف آذری جای خودشان را در میان مناسک مذهبی مشهد باز کرده اند. حضور پررنگ دستجات ترک زبان در ایام عزاداری به خوبی نقش مذهبی آنها را در مشهد معلوم میکند.
ایرانمنش خادم هیئت فاطمیه آذربایجانیهای مقیم مشهد است و باتوجه به آشنایی با فرهنگ دو منطقه، میتواند آداب ورسوم ماه مبارک رمضان آذری زبانها را تشریح کند. اشاره ابتدایی ایرانمنش به اشتراکات فرهنگی و مذهبی است که در همه ایران رواج دارد و سپس درباره رسوم آذریها میگوید: عمده آداب ورسوم ماه مبارک در میان اقوام مختلف همسان و هم شکل است. در میان آذری زبانها مرسوم است که هوای همسایگان را دارند و غذایی را که طبخ میکنند، به در خانه همسایه و دوستان نیز میبرند.
یکی از نقاط تمایز سفرههای افطار میان اقوام مختلف، انواع خوراکیهایی است که در آن قرار میگیرد. او دراین باره توضیح میدهد: آش و نان پنیر سبزی جزو جدایی ناپذیر سفره افطار آذری هاست. زولبیا و بامیه و نان روغنی بسیار مرسوم است.
همچنین، نانهای گرد کوچک زنجبیلی و نان روغنیهای مخصوص که طبخ آن بیشتر در تبریز رواج دارد. مهاجران آذری این فرهنگ را از دیار خودشان به مشهد آورده اند. طبق روال، شیربرنج و شله زرد و حلوا کاستر نیز برای افطار تهیه میکنند. کوفته تبریزی و کوکوها را نیز برای وعده افطار گاهی میان سفره میگذارند. بانوان آذری معمولا حلوای زنجبیلی که به آن تره میگوییم نیز میپزند و با آن از روزه داران پذیرایی میکنند.
ایرانمنش به رسم دل نشین دیگری نیز اشاره میکند: میهمانی افطاری در شبهای ابتدایی ماه مبارک رسم دیگری است که میان آذری زبانها رواج دارد. به صورت معمول، همه اقوام روز اول ماه مبارک رمضان منزل یکی از بزرگ ترها جمع میشوند. خانوادههایی که پدربزرگها و مادربزرگ هایشان در قید حیات هستند، اولین روزه را آنجا افطار میکنند. اینها میان همه آذری زبانها از قزوین، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان رواج دارد. حتی آذریهایی که به مشهد یا تهران مهاجرت کرده اند نیز به این رسوم پایبندند.
محمدرضا کمیلی، کارشناس مسائل پاکستان و نگارنده کتاب «حکایتملکخداداد» که اثر برگزیده وزارت خارجه پاکستان نیز شده است، میگوید: بیشتر پاکستانیهای حاضر در مشهد طلاب علوم دینی هستند که در چند نقطه میانی شهر مشهد ساکن اند. او درباره این کشور که جمعیت آن ترکیبی از شیعه و اهل تسنن است، میگوید: انتظار برای ماه مبارک رمضان در پاکستان چیزی شبیه به استقبال از میهمانی عزیز است.
پیش از ماه مبارک رمضان، خرید از بازارها شروع میشود. رؤیت هلال ماه با دقت انجام و پس از استهلال، جشن فرارسیدن ضیافت الهی در سراسر پاکستان شروع میشود. مساجد در این ماه بیشتر فعالیت میکنند و با چراغانی خیابانها و برنامههای دیگر، فضای عمومی جامعه نیز تحت تأثیر میهمانی خدا قرار میگیرد. مردم با اصرار یکدیگر را بر سر سفره دعوت میکنند و مساجد حتما افطاری میدهند.
کمیلی درباره آنچه مردم این همسایه شرقی بر سر سفره افطار فراهم میکنند، توضیح میدهد: پیش از افطار مردم در صفهای طولانی سمبوسه هستند. سمبوسه غذایی است شبیه آنچه مردم ایران دارند، اما خمیرش کمی متفاوت است.
پکورا نیز از خوردنیهایی است که در جنوب کشور وجود دارد و ترکیبی از پیاز، سیب زمینی و سبزیجات معطر است. هوای گرم پاکستان شربتهای مختلف را به سفرههای افطار میکشاند.
شربت انار جایل که گرمای بدن را فرو مینشاند، از انواع نوشیدنیهایی است که حتی به شکل صنعتی هم تولید میشود. نان برشته شده که براتا نامیده میشود و معمولا بر سر سفره صبحانه حاضر است، در سفره افطار هم نقشی پررنگ دارد.
خرما و شیرینی نیز جلوه بخش سفره است. شیرینیای شبیه به زولبیا نیز طرف دار زیادی دارد. البته گاهی غذاهایی که سر سفره افطار میگذارند، باتوجه به منطقه متفاوت است. در شمال پاکستان منطقه بلتستان چای نمکین و نان محلی را برای سحر میل میکنند.
جشنوارهای از لباسهای نو در عید سعید فطر میان مردم برپا و لباسهای سفیدرنگ (کرته) پوشش عمومی مردم میشود. کمیلی دراین باره حرفهایی شنیدنی دارد: بزرگترین عید سالانه مردم پاکستان عید سعید فطر است که به آن عید شیرین یا میتاعید هم میگویند و جشن آن را به نوعی واجب میدانند.
پوشش نو در نماز عید اهمیت زیادی دارد. به همین دلیل، از حدود روز دهم ماه مبارک سفارش لباس زیاد میشود و خیاطها پرکار میشوند. کار به جایی میرسد که نزدیک به عید نمیتوانید لباس سفارش بدهید و خیاطها ۲۴ ساعته مشغول دوخت انواع لباس عید هستند. لباس مردان سفید است و لباسهای خانمها رنگهای متفاوتی دارد. در مناطق شمالی پاکستان این رسم وجود دارد که مردم سعی میکنند پس از نماز عید فطر در زمانهای خیلی کوتاه به همه اقوام و دوستانشان سر بزنند.
روز عید در همه خانهها سفره پهن میکنند و در آن شیرینی جات و فرنی و زرده (نوعی شیرینی) میگذارند. عموم مردم پاکستان این آداب را دارند و آن را با خودشان به شهر امام رضا (ع) هم میآورند. این کارشناس مسائل پاکستان دراین باره میگوید: در مشهد دعوت بر سر سفره وجود دارد و جمعیت پاکستانیها که معمولا طلاب علوم دینی هستند، سعی میکنند یکدیگر را دعوت کنند و غذاهای محلی را بر سر این سفرهها بگذارند.
همچنین، سمبوسه، پکورا، بریانی، قرمه پاکستانی و دیگر غذاهای پاکستانی بر سر سفره شان است. آنها همچنین اهتمام زیادی به شرکت در نماز عید فطر دارند. رسم پوشیدن لباس نو نیز وجود دارد، ولی آن طور که در پاکستان شوروشوق پوشیدن لباس نو وجود دارد، در اینجا نیست.
حسینیه کرمانیها از قدیمیترین حسینیههای مشهد است و بسیاری از کرمانیهایی را که در این شهر ساکن اند، دور هم جمع میکند. ترتیل خوانی و افطاردادن از کارهای مرسوم در این حسینیه است. قارونی مسئول روابط عمومی حسینیه کرمانی هاست که میتواند درباره آداب ورسوم مردم این کهن شهر در ماه مبارک رمضان صحبت کند.
مراسم کلیدزنی، ا... رمضانی، حلقه حاجت، پیراهن مراد و کیسه مراد در ماه رمضان در کرمان سابقهای دیرینه دارد که البته دو مراسم نخست همچنان در این شهر اجرا میشوند. قارونی به رسم قدیمی ا... رمضان اشاره میکند؛ رسمی که در خراسان نیز رواج داشته است: در ا... رمضانی بچههای یک محله دور هم جمع میشوند و شعری زیبا با لهجه کرمانی میخوانند و در خانهها را میزنند و از مردم طلب چیزی میکنند. درنهایت اموالی را که جمع کرده اند، به مستمندان میدهند.
بانوان محله نیز رسم کلیدزنی را انجام میدهند. در کلیدزنی فرد اجرا کننده باید نیت کند که پول یا غذایی را که جمع میکند، در راه نیتی خیر استفاده کند تا حاجتش را بگیرد. او صورتش را میپوشاند و یک سینی یا کمو همراه آینه و نبات به دست میگیرد و درِ خانه همسایه یا هم محلهای هایش را میزند. وقتی در باز میشود، صاحب خانه با گفتن جملههای «چراغ بیاور» یا «قند و شیرینی بیاور» نشان میدهد که میخواهد کمک کند یا روی فرد آب بریزد.
هردو این مراسم در شب انجام میشود. قارونی به یکی دیگر از رسوم کرمانیها به نام کیسه مراد اشاره میکند و آن را توضیح میدهد: کرمانیها و بیشتر خانمها در روز ۲۷رمضان بین نماز ظهر و عصر، کیسهای از پارچه سفید تهیه میکنند و داخل آن پول میگذارند و سر آن را میدوزند و برای برکت روزی و پولشان، آن را داخل خانه نگهداری میکنند.
در همین روز اگر دختری قرار است پارچهای برای خیاطی آماده کند، آن را در مسجد برش میزند و مرسوم است هفت خانم که نامشان فاطمه باشد، باید این چادر را برای آن دختر کوک بزنند تا بختش گشوده شود.
رسم چهل ممبرون از دیگر رسمهای قدیم این شهر است که به نیت گرفتن حاجت اجرا میشده است. سکوهایی که در منازل قدیم برای استراحت عابران خسته و درراه مانده ساخته میشد، از اسباب گرفتن حاجت مردم بوده است.
قارونی میگوید: در خانههای قدیمی شهر مکانهایی برای استراحت عابران خسته از راه تعبیه شده بود. در کرمان مرسوم بوده که در ماه مبارک رمضان جلو چهل خانهای که ممبر یا سکو داشته است، شمع میافروختند تا حاجت بگیرند.
رسم ابراهیم خوانی که در عید فطر اجرا میشود و در آن افراد به زیارت اموات میرفتند و بر سر قبور انواع نذورات را پخش میکردند، آخرین رسم کرمانی هاست که او به آن اشاره میکند. قارونی میگوید: بیشتر این آداب ورسوم در زمانهای گذشته در کرمان رواج داشته است و طبق قاعده بیشتر آنها را نمیتوان در مشهد اجرا کرد.
ما اینجا بیشتر به پخش افطاری میان نیازمندان مشغولیم و روزانه بین هزار تا ۳ هزار پرس غذا میان نیازمندان در حاشیه شهر توزیع میکنیم.
گلشهر بزرگترین محله مهاجرنشین مشهد شناخته میشود و میزبان تعداد زیادی از مهاجران افغانستانی است. همین مسئله باعث شده که رسمهای افغانستانی خیلی خوب جای خودشان را در میان مردم این محله باز کنند و همچنان پابرجا بمانند. سیدزهیر مجاهد از مهاجران افغانستانی است که برای ما از آداب رایج ماه مبارک در کشورش میگوید.
او از عید سعید فطر که اهمیت زیادی برایشان دارد، شروع میکند: در افغانستان عید سعید فطر سه روز تعطیل عمومی است؛ عید فطر در کنار عید قربان از اهمیت زیادی برخوردار است. از چند روز مانده به عید فطر، بازارهای کابل و دیگر شهرهای افغانستان رونق زیادی میگیرد و خانوادهها سعی میکنند برای بچه هایشان در این ایام لباس نو تهیه کنند.
مادرها خانه را برای پذیرایی از میهمان آماده میکنند و در روز عید و بعد از خواندن نماز عید سعید فطر کوچک ترها به دیدن بزرگ ترهای خانواده میروند و عید را به آنان تبریک میگویند.
در کابل که من تجربه حضور در ایام عید فطر را در این شهر دارم، در همه سه روز تعطیلی در شهر رفت وآمد و عیددیدنی جریان دارد. از دیگر رسمهای مردم افغانستان در روزهای عید، رفتن به خانه افرادی است که یکی از اعضای خانواده شان را از دست داده اند و به اصطلاح عید اول فرد جان باخته است. آنها با حضور در خانه مرحوم سعی میکنند ضمن همدردی با صاحبان مصیبت به آنها یادآوری کنند که شما در این غم تنها نیستید.
او درباره خوراکیهای مخصوص هم وطنانش نیز میگوید: مردم افغانستان خوراکیهای مخصوصی برای روزهای عید دارند. معمولا مادران در خانه شیرینیها و کلوچههای مخصوص تهیه میکنند و در سفرهای که به همین منظور به مدت سه روز پهن میشود، میگذارند.
این شیرینیها در کنار سیمیان (فراوردهای از آرد نخود)، آجیل، میوه و چای قرار میگیرد. افغانستانیها غذاهای متنوع و خوشمزه زیادی دارند که بعضی از آنها در ماه مبارک رمضان بیشتر طبخ میشود، مثل بولانی، آشک، مَنتو، قابلی، کیچری، انواع مختلف آش و حلوا.
البته شیرینی جزو جدایی ناپذیر سفره افطار است و مادران افغانستانی در کنار غذا معمولا شیرینیهای خانگی تهیه میکنند. مجاهد میگوید: از مهمترین شیرینیهای این روزها بُسراغ نام دارد. بُسراغ از شیرینیهای محلی در افغانستان است که به سادگی تهیه میشود و معمولا مادران خانه در ایام ماه مبارک رمضان و عید فطر این شیرینی را در خانه تهیه میکنند.
مردم افغانستان نیز مانند دیگر کشورها به افطاری دادن اعتقاد زیادی دارند: امکان ندارد شما در کابل در وقت افطار از کنار سفرهای رد شوید و صاحب سفره به شما یک لقمه افطاری ندهد. مردم با اصراری عجیب شما را به سر سفره شان دعوت میکنند و به اینکه روزه داری در سفره آنان افطار کند، اهمیت زیادی میدهند.
او در پایان اضافه میکند: معمولا در شبهای ماه مبارک رمضان در افغانستان خانوادهها دورهم جمع میشوند، پدربزرگ از گذشتهها میگوید و دیگر اعضای خانواده با چای سبز و توت خشک شب را به سحر میرسانند.