در هر شهر و دیاری، روستاهایی هستند که نامشان به نظر بی معنا یا عجیب غریب مینماید و چه فراوان داستانها که سر هم شده تا مثلا بتواند برای نام روستایی، معنایی یا فلسفهای بتراشد. در این میان، اما این نکته مهم، از نظرها دور مانده که شاید این نام، یک فسیل واژه باشد؛ کالبدی از واژهای باستانی که مرده است؛ چنانکه واژه «آباد» که به عنوان پسوند ساخت نام روستا، به کار گرفته میشود، خودش یکی از همین فسیل واژه هاست؛ آباد، بازمانده «آپات» باستانی است که به معنای حفظ و حراست دائمی به کار میرفته است.
پسوندهایی از این دست در نام روستاها، فراوان وجود دارد که بررسی آنها حتما میتواند ما را به نکاتی در پیشینه واژهها راهنمایی کند یا حتی به واژههایی برساند که حالا دیگر تداول ندارند. در کار این بررسی، شباهت نامها میتواند یک سرنخ باشد.
مثلا میدانید که شکل تاریخیتر طرقبه، «طُرقَبَذ» یا «طُرقَبَد» بوده که در تداول عامه به «طُرقبه» تبدیل شده است؛ مشابه همین اتفاق برای نام «اَخلَمد» هم رخ داده است. «اخلمد» هم در گویش خود اخلمدیها «اَخلمِه» خوانده میشود؛ پس این ساخت مشابه میتواند ما را به اینجا برساند که احتمالا، پسوند «اَد» در طرقبد و اخلمد از یک جنس است.
ماجرا وقتی جالب میشود که میبینیم همین پسوند در نام چندین روستای دیگر هم وجود دارد که از قضا، ساختی مشابه، آنها را هم به هم شبیه کرده است. «اَزغَد» یک روستای تاریخی است در جنوب مشهد با مسجدی تاریخیتر و دری چوبی که قدمتی چند سدهای دارد. ازغد در گویش خود ازغدیها «زِغِی» خوانده میشود. از آن طرف در شمال مشهد در حوالی شهرک رضوی یک روستای تاریخی دیگر وجود دارد به نام «چِلاقَد» که باز در تداول «چِلقِی» خوانده میشود. چلاقد همان روستایی است که یک چهارطاقی (یا آرامگاه) تاریخی هم دارد.
«پارمد» یا «فارمد» هم روستایی تاریخی است و مدفن «ابوعلی فارمدی» عارف قرن پنجم، که در گویش اهالی، «پرمِی» (یا پرمه) خوانده میشود؛ بنابراین از این ساختهای مشابه هم میتوان احتمال داد که پسوند «اَد» در این واژه ها، یکی است و احتمالا از جنس همان پسوند طرقبه و اخلمد است.
حالا اگر وجود این پسوند را بپذیریم، باید دقیق بشویم و ببینیم واژههایی که به کمک این پسوند، نام روستاها را ساخته اند چه معناهایی داشته اند؛ که این مهم البته سخت به دانش واژه شناسی و آگاهی از ریشه واژهها متکی است.
«گوارِشک» و «مارِشک» و «اَوارِشک» هم نام سه روستا در سه جانب شهر مشهد است. گوارشک، روستای پهلوان خیزی است در دشت توس، مارشک آبادی سرسبزی است در دامنه هزارمسجد و اوارشک، روستایی است در مسیر مشهد به نیشابور.
هر سه نام ظاهرا در پسوند «ارشک» مشترک هستند. ماجرا وقتی جالب میشود که توجه کنیم که «ارشک» یا «اشک» نام پادشاهان اشکانی بوده که همین جا در خراسان پا گرفته اند و حکومت کرده اند؛ چنان که میدانیم شهر «عشق آباد» (پایتخت ترکمنستان فعلی) در نزدیکی «مرو» باستانی هم، در واقع «اِشک آپات» بوده و اشاره به حکومت اشکانیان دارد. این «ارشک» در پسوند نام سه روستای اطراف مشهد، نمیتواند بازماندهای از همان «اشک» تاریخی باشد؟