زندگی به همه ما نشان داده است که چه اندازه بالا و پایین دارد. زندگی اتفاقها و حوادث پیشبینینشده بسیاری را پیشروی ما میگذارد، اما در این بین اینکه ما تا چه اندازه مهیای برخورد و روبهرو شدن با حوادث باشیم حائز اهمیت است. حال این حوادث و اتفاقات میتواند شامل حوادث طبیعی و پیشبینی نشده مانند زلزله باشد یا یک حادثه که نتیجه رفتار انسانی مانند آتشسوزی باشد، البته وقتی از حادثه یا اتفاق صحبت میکنیم، بسیاری از اتفاقات همانند تصادف و بعضا حالتهای روحی و روانی را هم شامل میشود.
۱۶ سال پیش در چنین روزی زلزلهای با قدرت بیش از ۶ ریشتر و در زمانی حدود ۱۲ ثانیه شهر بم در استان کرمان را لرزاند و یک فاجعه انسانی رقم خورد و بیش از ۰۰۰/۳۰ انسان در این حادثه طبیعی کشته، مجروح و بیخانمان شدند. عمق فاجعه به حدی بود که اکنون و بعد از ۱۶ سال هنوز هم آثار آن بر در و دیوار این شهر مشهود است، هر چند یادآوری آن اتفاق تلخ ما را متأثر میکند و قلب آدمی را به درد میآورد، اما در اینجا حادثه بم مورد بحث ما نیست، بلکه ذات این اتفاق یعنی چرایی تلفات زیاد و تخریب گسترده حوادثی از این دست مدنظر است.
زلزله و سیل و بحرانهایی از این قبیل هر لحظه در کمین هر شهری است و همانطور که حادثه برای بم، رودبار، سرپل ذهاب و... خبر نکرد، مشخص نیست چه روزی امکان دارد این اتفاق برای کلانشهر مشهد بیفتد، هر چند امیدواریم چنین حوادثی همواره از کشورمان دور باشد، اما آمادگی برای روبهرو شدن با آن همیشه یک امر ضروری و البته عقلانی محسوب میشود.
در این بین دو موضوع باید همزمان پیش رود. یک آموزش فردی شهروندان و دیگری توجه به موضوع ایمنی در ساختوساز که هنگام حادثه این دو مورد است که میتواند در کاهش یا افزایش میزان تلفات تأثیرگذار باشد. به نظر میرسد با نظارت مجموعه مدیریت شهری و سازمان مسکن در چند سال اخیر ساختوسازها با رعایت نکات ایمنی بیشتری انجام میشود، اما لازم است که تمرکز فقط بر ساختوساز نباشد و به اصلاح بافت فرسوده هم توجه شود، چرا که هنگام بروز حادثه بیشترین تلفات در بافتهای فرسوده و قدیمی اتفاق میافتد، البته این به معنای تخریب ساختمانهای اصیل و قدیمی و بنا کردن ساختمانهای شیک و تجملاتی نیست، بلکه صحبت از این است که باید بناهای مذکور را ایمنسازی کرد تا در موقع حادثه از تلفات کاسته شود.
مورد اولی که به آن اشاره شد، ضرورت آموزش فردی شهروندان است که بدانند در زمان روبهرو شدن با حادثه چگونه از سلامت خود و همراهانشان مراقبت کنند و مهمتر اینکه بعد از حادثه چگونه امدادرسانی کنند، فرا گرفتن آموزشهای بحران به تنهایی میتواند بار تلفات را تا حد زیادی کاهش دهد و از طرفی به لحاظ روحی شرایطی را در افراد به وجود آورد که مهیای روبهرو شدن با حوادث باشد.
در مورد دوم به نظر باید مدیریت شهری و البته سازمان مدیریت بحران کشور پیشقدم شوند تا مبادا هنگام حادثه همگان انگشت اتهام را به سوی دیگری بگیرند.
باید اشاره داشته باشم که چه میزان آگاهی و توانمندی ما در برخورد با حوادث بعضا میتواند تعیینکننده حیات خود و اطرافیانمان باشد.