شناسایی ۱۳۰ نفر جهت دریافت نشان مشهد الرضا(ع) منصوریان: فلسلفه نشان مشهد الرضا (ع)، مردمی بودن آن است شهردار مشهد مقدس: نشان مشهدالرضا (ع) در تاریخ به یادگار خواهد ماند تاریخ‌گردی ۹۰ ساله در خیابان دانشگاه مشهد ثبت‌نام بیش از ۲۲۰۰ نفر برای عضویت در شورای اجتماعی محلات مشهد | احتمال تمدید مهلت نام‌نویسی از ماجرای نهر قدیمی منطقه تا مشکل ساخت وساز، در ملاقات مردمی شهردار منطقه  ۷  مشهد دستاورد‌های کلان مدیریت شهری مشهد در حوزه‌های زیرساختی حمل‌ونقل شهری آیین تودیع و معارفه فرماندار مشهد برگزار شد | قدردانی از «داوری»، آرزوی موفقیت برای «حسینی» + فیلم سرویس دهی رایگان متروی مشهد در روز‌های ۹ و ۱۰ دی ماه ۱۴۰۳ اعزام بیش از ۱۰۰ هزار نیروی کارگری به پروژه‌های شخصی، در ایست‌کار‌های مشهد توسعه کرامت‌محور در حوزه عمران و حمل‌ونقل شهر برگزاری دومین دوره مراسم «نشان مشهدالرضا(ع)» در روز ۱۰ دی | مشهد پیشتاز الگوسازی و تکریم نخبگان رویداد نشان مشهدالرضا(ع)، فرصتی برای معرفی ظرفیت‌های علمی مشهد هوای کلانشهر مشهد همچنان آلوده است (۸ دی ۱۴۰۳) پیشکسوتان عرصه‌های مختلف مشهد باید در رویداد نشان مشهد الرضا (ع) تجلیل شوند واقعه ۱۰ دیماه مشهد برای تشکیل حکومت اسلامی اتفاق افتاد مراسم بزرگداشت شهدای دهم دی ماه مشهد برگزار شد + ویدئو روز‌های یادآور حماسه‌های مردم مشهد باید در فضای اجتماعی شهر مورد توجه قرار بگیرد «مردمی بودن» موضوع اصلی نشان مشهدالرضا (ع) است | نسل جوان با خلاء الگو‌ها مواجه است
سرخط خبرها

امپراتوری نیسان‌ها و جعبه‌های چوبی

  • کد خبر: ۱۵۱۷۰۸
  • ۰۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۹
امپراتوری نیسان‌ها و جعبه‌های چوبی
میدان بار نوغان مشهد، بیشتر از آنکه میدان بار نوغان باشد، میدان بار دروِی و رَده بود.

هیچ کس یادش نیست چرا اسم میدان بار ته شهر را گذاشتند «نوغان»؛ جایی که بیشتر از آنکه به نوغان نزدیک باشد، تا می‌توانست از آن دور بود؛ چسبیده به محله‌های پرت افتاده در حاشیه شهر. حالا از «درِوِی» هم فقط نامی مانده که قدیمی‌ها آن را بلدند؛ درست مثل «رَدِّه» و «علی آباد».

میدان بار نوغان، بیشتر از آنکه میدان بار نوغان باشد، میدان بار دروِی و رَده بود. میدانگاه شلوغی که می‌توانست جان بدهد به محله‌هایی که از زور حاشیه نشینی، جانی نداشتند. حالا را نبینید که شهر دامنش را از این ور تا «قرقی» و «قصر» و «فارمد» پهن کرده است؛ تا همین دهه‌های نه چندان دور، این جا، آخرین آبادی آباد شهر بود پیش از رسیدن به حاشیه ها.

چراغی که قرار بود روشن بشود و همراه خودش نوری بتاباند به تاریکی‌های حاشیه نشینی. از آن همه برو بیا، اما فقط شلوغی و سر و صدایش به دروی و رده و علی آباد رسید و ترافیک اعصاب خردکنش...

میدان بار، اما همچنان هست؛ پرهیمنه و شلوغ و شکوهمند. دنیایی متفاوت که قلمرو وسیع بارفروش هاست. امپراتوری حجره‌ها و نیسان‌ها و جعبه‌های چوبی. آدم‌هایی که شب و روز را در فاصله انبار‌های سرد و آتش پیت‌های حلبی می‌گذرانند.

در میدان بار، شب‌ها حسابی کوتاه است. تا آخرین مشتری‌ها که آمده اند ته مانده بار‌ها را نصف قیمت ببرند، میوه هایشان را بار وانت‌ها کنند و میدان بار خلوت بشود و حجره دار‌ها گلویی تازه کنند و شامی بخورند، اولین نیسان‌ها از راه می‌رسند با بار‌های تازه.

تا صبح نشده دوباره هر گوشه میدان بار، کوهی از جعبه‌های چوبی ردیف می‌شود؛ پر شده از میوه‌های فصل و تره باری که انگار کاشت و برداشتشان، هیچ وقت خدا تعطیل نمی‌شود.

سیب‌های سرخ هزارمسجد، سیب زمینی‌های ساوالان، لیمو‌های لایم کوات باغ‌های شمال، پرتقال‌های آبدار جنوب، انار‌های قند بجستان، بادمجان‌های چاق دزفول، کدوتنبل‌های صومعه سرا، موز‌های چابهار، همه ایران، هر صبح جمع می‌شوند اینجا در میدان بار شلوغ نوغان.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->