آیین سنتی «یوم الناصفه» با حضور کودکان عرب‌زبان در حرم امام‌رضا(ع) برگزار شد گردهمایی زائران افغانستانی در ویژه‌برنامه «در امتداد مقاومت» قاریان حرم مطهر رضوی با قرائت قرآن یاد سید مقاومت را گرامی داشتند خورشید را دیدیم، درست وسط رسالت امروز دین‌داری یعنی مواجهه با جبهه باطل بهاری در دل پاییز | مروری بر اعمال و وقایع ماه ربیع الثانی اجازۀ آیت‌الله وحیدخراسانی به استفاده از ثلث سهم امام برای شیعیان لبنان پویش «لبنان تنها نیست» در مشهد مقدس راه‌اندازی شد چشم‌به‌راه ظهور از مسیر شهادت تبلور آیات و آموزه‌های دینی در عملیات وعده صادق ۲ | نصرت خدا، حامی مجاهدان میدان است مراسم یادبود شهید سرافراز سیدحسن نصرالله و همراهانش در مشهدمقدس (۱۲ مهر ۱۴۰۳) نصب کتیبه «نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ» در ایوان طلا حرم مطهر امام رضا (ع) + فیلم مراسم تشییع پیکر شهید مرزبانی در شهرستان درگز برگزار شد (۱۱ مهر ۱۴۰۳) نوبت عاشقی درباره مهندس رضا دیشیدی، باسابقه‌ترین معمار حرم مطهر رضوی مراسم بزرگداشت جوانمرد فاضل شهید «سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد» در مشهد برگزار شد + فیلم اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم | گذری بر تاریخ رواق و گنبد «الله وردی‌خان» حرم امام‌رضا (ع) اسلام، مدافع ۱۰۰ درصد زنان
سرخط خبرها

ثبت آرزوی زیارت زائران پاکستانی

  • کد خبر: ۱۶۸۰۷۲
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۶
ثبت آرزوی زیارت زائران پاکستانی
 دوره‌ای بود که مشهد جشنواره‌های عکاسی بسیار خوب و حرفه‌ای برگزار می‌کرد و من خیلی جدی عزمم را جزم کرده بودم عکسی از من در کتاب جشنواره چاپ شود.

از سال ۱۳۹۰ که رفتم دوره آموزش عکاسی تا امروز سعی کرده ام، اطرافم را با جزئیات بیشتری ببینم. تلاش می‌کنم چشم هایم را به ویزور دوربین عکاسی تبدیل کنم و طوری به اطرافم نگاه کنم که گویی هر لحظه می‌خواهم چیز جدیدی ثبت کنم. در طول این سال‌ها عکس‌هایی که در حرم آقا امام رضا (ع) گرفته ام، برایم خیلی خاطره انگیز و دوست داشتنی بوده اند.

 دوره‌ای بود که مشهد جشنواره‌های عکاسی بسیار خوب و حرفه‌ای برگزار می‌کرد و من خیلی جدی عزمم را جزم کرده بودم عکسی از من در کتاب جشنواره چاپ شود. صبح‌های زود با دوربین  عکاسی ام می‌رفتم کوچه پس کوچه‌های اطراف حرم تا شاید دشتی کنم و عکسی بگیرم که به درد جشنواره بخورد. این پیاده روی‌های عکاسانه را خیلی دوست دارم و راستش را بخواهید دلم لک زده برای آن روزها. اینکه صبح زود از خانه بزنم بیرون و ساعت‌ها اطراف حرم بچرخم تا بتوانم عکسی بگیرم که دوستش دارم.

در یکی از همین روز‌ها وقتی داشتم در کوچه‌های «ته پل محله» می‌چرخیدم، یک کاروان از زائران پاکستانی با یکی از آن اتوبوس‌های رنگارنگشان تازه از راه رسیدند. من یک گوشه ایستادم تا همه پیاده شوند، دیدن آن اتوبوس رنگارنگ و پر رزق و برق و زائران پاکستانی که عجیب امام رضا (ع) را دوست داشتند، من را سرذوق آورده بود. زنان و مردان میان سال پاکستانی یک جوری دنبال حرم می‌گشتند که گویی تشنگانی در جست وجوی آب هستند. دیدن گلدسته‌های حرم و گنبد طلا برایشان شده بود، آرزو.

آن‌ها پیاده راه افتاده بودند به سمت حرم. من هم همراهشان شده بودم. تا اینکه رسیدند ته بازارچه «حاج آقاجان». حالا دیگر حرم را دیده بودند. در بین همه آن‌ها پیرمردی بود که چهره‌ای تکیده داشت و غمی عجیب در چشمانش بود، هنوز هر از گاهی یادش می‌افتم و انگار روبه رویم نشسته است. آن‌ها آرام آرام اشک می‌ریختند و من عکاسی می‌کردم. آن روز گذشت و عکس هایش هنوز در آرشیو مانده و آرزوی عکاسی در صحن و سرای آقا امام رضا (ع) با دوربین همچنان با من است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->