خرما‌های تریاکی با هشیاری پلیس کرمان به مقصد نرسید جزئیات روند بررسی پرونده سارق ۵۱ میلیون تومانی از بانک سپه مشهد اسامی عطرهای غیرمجاز اعلام شد آیا ۹ تالاب ایران در تابستان جاری خشک شده‌اند؟ ۱۳ هزار معلول در انتظار وصل و واریز مستمری تامین مایحتاج دانش‌آموزان بهزیستی با اجرای پویش‌های «مشق مهربانی» و «همه حاضر» در کشور | اجرای این پویش‌ها در خراسان رضوی چگونه است؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (پنجشنبه، ۲۹ شهریور ۱۴۰۳) | برقراری جوّ پایدار از یکشنبه زائران عمره مفرده ۱۴۰۳ به این توصیه‌های سازمان حج و زیارت توجه کنند جان باختن یک مقنی در کاشمر براثر برق گرفتگی در چاه ۱۵ متری (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) ضرورت اجرای قانون جوانی جمعیت در مشهد شبکه تولید و توزیع لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی در مشهد کشف و منهدم شد مقامات قضائی خراسان رضوی، پیگیر رفع مشکلات تولید آخرین وضعیت داروی هموفیلی در شهرستان‌ها | در شهرستان‌ها داروی هموفیلی نیست نوجوانان طرفدار نوشت‌افزار با تصاویر شخصیت‌های مفاخر شناخته شده و شهدا هستند رفاقت طولانی پرستاران با جانبازان در آسایشگاه توان‌بخشی جانبازان امام خمینی (ره) مشهد | اینجا همه یک خانواده‌ایم اورژانس مشهد به حدود ۱۴۶ هزار نفر امدارسانی کرد وزیر آموزش و پرورش: مدارس سمپاد، استعداد‌های درخشان در میان دانش‌آموزان را کشف کنند تعداد مطب پزشک‌های عمومی در مشهد رو به کاهش است | پزشک عمومی  صرفه اقتصادی ندارد ۲۷۰ زائر ایرانی حج خود را آغاز کردند هلال احمر از انتقال ۹۵ مجروح حادثه تروریستی لبنان به ایران خبرداد + فیلم سومین بیماری شایع دستگاه ادراری، سنگ کلیه است | انواع سنگ کلیه و درمان‌های تغذیه‌ای آن سانحه رانندگی بزرگراه شهید میرزایی مشهد موجب مصدومیت ۲ نفر شد (۲۹ شهریور ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

عجب هوایی! جان می‌دهد برای زندگی

  • کد خبر: ۱۶۸۶۹۷
  • ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۱
عجب هوایی! جان می‌دهد برای زندگی
شبنم کرمی - روزنامه نگار

اواخر بهار و بارش نرم نرمک باران و نفحاتی باقی مانده از اردیبهشتی که هوا، چون بهشت بود. لحظه‌ای ایستادم، صورتم را به سمت آسمان گرفتم و اجازه دادم چند قطره از این باران را لمس کند. نفس عمیقی کشیدم تا ذخیره‌ای از هوای بهشتی را در ریه هایم برای چند ثانیه حفظ کنم و با عجله وارد اداره شدم. هُرم هوای گرم و مانده توی صورتم خورد و حال خوش بهاری را که امسال به دلیل خشک سالی بیش از پیش، به ندرت تجربه اش کرده بودم، دگرگون کرد. خسته و دل مرده پشت سیستم نشستم و روزمرگی ام را شروع کردم.

یک روز دیگر از تقویم رومیزی ام را ورق زدم و با حسرت به قطره‌های باران روی شیشه پنجره نیم نگاهی انداختم و ناخودآگاه دست به گوشی شدم: «عجب هوایی! جان می‌دهد برای قدم زدن زیر باران و بعدش یک لیوان چای آتشی.» بیرون رفتمان باشد برای فردا. کار‌ها همه انجام شدند، اما فردا... خدا رحمت کند مادرجان را، همیشه می‌گفت: «می دانی چرا می‌گویند کار امروز را به فردا وانگذار؟ چون اگر امروز دلت قدم زدن زیر باران می‌خواهد، باید به حرفش گوش کنی و خودت را به باران امروز بسپاری که اگر فردا هم باران ببارد، باران فرداست، نه امروز. درست مثل لحظه لحظه زندگی. پس از زندگی در هر لحظه آن لذت ببر.»

این روز‌ها آن قدر روزمرگی و تکرار در زندگی هامان موج می‌زند که گاهی از درک اینکه امروز روز جدیدی است یا ادامه همان دیروز است، درمانده می‌شویم و ذهنمان معلق می‌ماند. خیلی وقت‌ها بی سلامی از کنار دیگران می‌گذریم، زیرا از بس ماشینی زندگی می‌کنیم، نمی‌توانیم به یاد بیاوریم دیروز بود که در همین مکان و زمان با هم احوالپرسی کردیم یا امروز. پسرم می‌گفت: «دوست دارم زودتر نیم ساعت دیگر شود تا کارتونم را ببینم.»

دخترکم می‌خواست این هفته به آخر برسد تا امتحاناتش تمام شوند. دوستی می‌گفت: «دعا کن این ماه زودتر بگذرد و حقوق‌ها واریز شود» و مدام در انتظار رسیدن پایان ساعت کاری ساعتش را نگاه می‌کرد. خانم همسایه می‌گفت: «به امید خدا محرم و صفر که بگذرد، عروسی دخترم برپا می‌شود.» همکاری می‌گفت: «این ماه که تمام شود، رژیم می‌گیرم.» یکی دیگر می‌گفت: «خدا کند زودتر تابستان تمام شود تا از گرما خلاص شویم.»

آن یکی آرزویش پایان زمستان و سرما و یکی دیگر گذشتن از امسال و رسیدن به نوروز است که شاید سال جدید سال بهتری باشد. این ساعت‌ها و هفته‌ها و ماه‌ها و سال‌ها همان عمر گران بهای ماست؛ همان دقایقی که از لذت هم صحبتی دوستان و نعمت سلامتی غافلیم. وای از آن روزی که هجوم مشکلات ما را به خود آورد و حسرت روز‌های پیشین که بی قدرش می‌کردیم و آرزوی گذرش را داشتیم، به دلمان بماند. در لحظه و حال زندگی کردن هنر بزرگی است که اغلب ما از آن بی بهره ایم. یا در گذشته یا در آینده سیر می‌کنیم و اکنونِ گران بهایی را که نعمت بی مانند خداوند است، به رایگان می‌بازیم تا در فردایی نه چندان دور به حسرتش آه بکشیم و بگوییم یادش به خیر! به خود بیاییم، پیش از آنکه خیلی زود دیر شود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->