درگیری‌های شدید در شمال شرق استان حلب سوریه انتصاب اولین فرماندار زن در تاریخ استان کرمان + سوابق نمایش قدرت دفاعی کشور با رزمایش‌های هفته آتی حمایت از غزه در قلب انگلستان (۷ دی ۱۴۰۳) روسیه اعلام کرد: در روز سقوط هواپیمای آذربایجان، هدف حملات پهپادی اوکراین بودیم پزشکیان: از شرایط سخت تامین برق و گاز عبور کردیم| به فکر سال آینده باشیم علت سقوط هواپیمای آذربایجانی مشخص شد جمع‌بندی کمیسیون انرژی مجلس از دلیل قطعی برق پاییز ۱۴۰۳ آیت‌الله علم‌الهدی: اساس فتنه ۸۸ براندازی نظام و انقلاب اسلامی بود | مردم در مقابل فتنه‌های دشمن غافل نباشند عملیات ضدصهیونیستی در تل‌آویو یک کشته برجای گذاشت (۷ دی ۱۴۰۳) موافقت پارلمان کره جنوبی با عزل رئیس جمهور موقت عراقچی وارد چین شد (۷ دی ۱۴۰۳) اوکراین مدعی تلفات سنگین کره شمالی در کورسک شد (۷ دی ۱۴۰۳) رئیس‌جمهور موقت کره جنوبی هم استیضاح می‌شود؟ رژیم صهیونیستی دوباره آتش‌بس لبنان را نقض کرد (۷ دی ۱۴۰۳) عراقچی: بار‌ها به بشار اسد توصیه کردم با ترکیه وارد مذاکره شود حمله موشکی یمن به تل‌آویو فرودگاه بن‌گوریون را به تعطیلی کشاند (۷ دی ۱۴۰۳) درگیری شدید در مناطق علوی‌نشین حمص| «افراد مسلح» با نیروهای تحریر الشام درگیر شدند فرماندار جدید مشهد منصوب شد ویدئو| پزشکیان: اتصال ریلی بجنورد به مشهد مصوب شده است ویدئو| پزشکیان: ۳۵ میلیارد دلار گاز را می‌سوزانیم! پوتین: خواهان پایان جنگ با اوکراین هستیم یاوه گویی تازه وزیر خارجه رژیم صهیونیستی: ایران تهدیدی علیه ما و اوکراین است! پزشکیان ۲۸ دی‌ماه به مسکو سفر می‌کند ایران، عضو ناظر اتحادیه اقتصادی اوراسیا شد ویدئو| حمله جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به خاک یمن ویدئو| وزیر نیرو: قول می‌دهم سال آینده مشکلات برقی را رفع کنیم دادستان مشهد: شکایت‌های مردم از خودروسازان را پیگیری می‌کنیم
سرخط خبرها

با کت و شلوار در جهنم!

  • کد خبر: ۲۱۵۹۹۱
  • ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۳
با کت و شلوار در جهنم!
انتخابات مجلس ما با همه بالاپایین هایش برگزار شد و چند روزی است از تبلیغات آن چنانی کاندیدا‌ها خبری نیست. عوضش هی بنر و پوستر می‌بینیم مبنی بر جشن پیروزی و رأی آوردن نماینده‌ها و تشکر از مردم.

یک بیماری یواشکی دارم این است که دم اتفاقات مهم ملی و مذهبی سرزمینمان می‌نشینم و کانال‌های محلی خبری کشوری را عضو می‌شوم و خبرهایشان را مرور می‌کنم ببینم چه خبر است، شاید یک روستا‌ها و دهستان‌هایی را عضوم که حتی اهالی یا زادگان آن زادبوم هم عضو آن کانال نباشند. یک وقتی از افتتاح یک پل، رنگ شدن یک کلاس یا افتتاح یک خشک شویی در یک گوشه آن قدر خوشحال می‌شوم که از افتتاح یک سد یا یک پالایشگاه این خوشحالی زیر پوستم نمی‌خزد. یکی از این اتفاقات هم انتخابات است که این کانال‌ها و صفحات خبری را وارسی می‌کنم.

انتخابات مجلس ما با همه بالاپایین هایش برگزار شد و چند روزی است از تبلیغات آن چنانی کاندیدا‌ها خبری نیست. عوضش هی بنر و پوستر می‌بینیم مبنی بر جشن پیروزی و رأی آوردن نماینده‌ها و تشکر از مردم. نماینده‌ها احتمالا این روز‌ها دنبال پیداکردن یک خانه در شهر تهران هستند، خانه‌ای احتمالا در شأن! که تا مجلس راهی نباشد و حضرات بتوانند در خدمت رسانی خیلی در ترافیک معطل نشوند.

نماینده‌ها این روز‌ها احتمالا کت و شلوار‌های جدیدشان را می‌روند پرو می‌کنند و به راننده هاشان هم سپرده اند لایه برچسب شیشه دودی خودروشان را چند درصدی بالا ببرند. صاحب این قلم در این روزنامه محترم به قدر وسع قلمش از انتخابات نوشت و از اهمیت و دعوت حضور مردم در این فریضه ملی.

حالا وقت است که به قول اهالی موسیقی پرده بگردانیم و سر قلم بچرخد به سمت اهالی بهارستان. خانم و آقای نماینده، این مردم با همه دست تنگی و کم شدن مساحت سفره هاشان آمدند بذر نام شما را در صندوق‌های پلاستیکی رأی کاشتند و شما از آن صندوق‌ها روییدید و بالا آمدید، مبارکتان باشد بالأخره انتخاب مردم اید و شما را پسند کرده اند.

این ستون را اگر می‌خوانید همین امشب آخر شب وقتی همه خوابیدند وقتی شهر خاموش شد تنها و بی راننده بروید سر مزار شهدا و به آن چشم‌های گرم قاب شده زل بزنید، آن روزی که دشمن بعثی به ما حمله کرد و تمامیت این خاک داشت تهدید می‌شد زن و زندگی و کار و دنیا و لذت هایشان را ول کردند و رفتند که خال به وجود وطن نیفتد و موج رقص پرچم همین نامنظم و زیبا برقرار بماند.

آن روزی که این رعناجوانان رفتند نه از بنیاد شهید خبری بود نه از درصد جانبازی نه از سهمیه کنکور خبری بود نه از سهمیه وارداتی خودرو خارجی. آن‌ها رفتند و کمر پدرهاشان تا شد و جگر مادرهاشان تاول زد. رفتند که این خاک سربلند بماند و ماند و حالا شما می‌دانید و این مملکت.

چند سال پیش یکی از رفقا می‌گفت که یکی از نماینده‌ها که در مجلس قبلی رأی آورده بود، کت و شلوار و عطر و ادکلن زده رفته بود پیش یک صاحب نفسی و پیر راهی، که نصیحتش کند و تأییدش کند و مؤید محفوظ بشنود و بعد از این دیدار عکس و استوری‌ای دشت کند و لایک و کامنت درو کند.‌

می‌گفت رفته بود و پیر آمده بود و آقای نماینده گفته بود رأی آوردم چند کلمه‌ای نصیحتم کنید و پیر دست به ریشش کشیده بود و گفته بود هم به خودت می‌گویم و هم سایر رفقای نماینده ات: سلام برسانید و بگویید جهنم رفتنتان قطعی شد! دست و پا بزنید با خدمت به مردم از جهنم بیایید بیرون...!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->