مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ در نوشتارهای پیشین، با هم تاریخ تعدادی از روستاها و مزارع قدیمی شمال مشهد را که امروز به بخشی از این کلانشهر تبدیل شدهاند و تنها یاد و نامی از آنها باقی مانده است، مرور کردیم. شناخت تاریخ این بخش از مشهد، میتواند نقش مهمی در بازشناسی هویت شهری داشته باشد و این هویت، در شکل دادن به شخصیت اجتماعی ساکنان این مناطق، تأثیرگذار است.
در این قسمت، قصد داریم درباره «خیرآباد» با شما صحبت کنیم؛ مزرعهای قدیمی که امروز نامش را بهطور خاص به فضای شهری میان خیابانهای رسالت ۱۸ و ۲۰، جایی در شمال مشهد و نزدیک به «فاطمیه»، اطلاق میکنند؛ البته این نام، درحالحاضر نام رسمی محله نیست و این مردم هستند که با استفاده از نام خیرآباد، این اسم قدیمی را حفظ کردهاند.
جستوجو درباره پیشینه خیرآباد، کار سادهای نیست. چنانکه در ادامه خواهید دید، اسناد قابل مطالعهای درباره گذشته آن وجود دارد، اما بهدلیل وجود ابهام در تطبیق نام بهکاررفته در این اسناد با منطقهای که به آن اشاره کردیم، باید در پذیرش آنچه با مطالعه اسناد بهدست میآید، احتیاط کرد.
از نظر جغرافیایی، خیرآباد در شمالشرقی مزرعه «باقرآباد» یا «بُقرآباد» قرار گرفته است که اگر یادتان باشد، در یکی از قسمتهای این سلسلهنوشتارها، مفصل درباره تاریخ و پیشینه آن صحبت کردیم. همسایههای دیگر خیرآباد هم برای خوانندگان این صفحه ناشناخته نیستند؛ در شمالغربی مزرعه «شُقا»، در جنوبشرقی مزرعه «دنگان» و در شمال، مزرعه «صحرایی» و بخشهایی از مزرعه قدیمی و بسیار مشهور «محرابخان».
باتوجهبه آنچه درباره موقعیت جغرافیایی خیرآباد گفتیم، به نظر میرسد نباید درمورد مکانیابی آن دچار تردید باشیم، اما متأسفانه چنین نیست! واقعیت آن است که ما نمیدانیم خیرآباد دقیقا در کدام قسمت شمال مشهد قرار گرفته بود. مهدی سیدی، مشهدپژوه نامآشنا، در کتاب «جغرافیای تاریخی شهر مشهد» معتقد است محله خیرآباد کنونی، دقیقا در محل مزرعه قدیمی خیرآباد قرار ندارد. او باور دارد در مکان کنونی خیرآباد، مزرعهای به نام «اسپریزی» یا «اسفریزی» قرار داشته است که نام آن در اسناد قدیمی مانند «وقفنامه محرابخان» و «طومار عضدالملک» دیده میشود و درمیان مردم منطقه، به نام «سیبیسی» یا «سِویسی» مشهور بوده است.
این دیدگاه هرچند تأملبرانگیز است، اسباب اقناع پژوهشگران را فراهم نمیکند. در سندهای مربوطبه حدود مزرعه محرابخان که امروز در مرکز اسناد آستانقدسرضوی نگهداری میشود، مزرعه «اسپریزی» جایی در مرز غربی مزرعه محرابخان قرار داشته است، اما دلیلی نداریم که خیرآباد امروزی روی این مزرعه قرار گرفته باشد. از سوی دیگر، نشانههایی در دست داریم که به ما اطلاعاتی از دو محدوده و منطقه با نام خیرآباد در شمال مشهد میدهد.
در وقفنامه مرحوم «محمود بیگا» یا «محمود بیکا» که در سال ۱۱۲۰ قمری (۱۰۸۷ خورشیدی) و اواخر دوره صفویه تنظیم شده است، پنج دانگ از مزرعه «خیرآباد محرابخانی» معروف به «محمودآباد»، همراه با زمین و قناتهایی در دیگر نقاط این منطقه، وقف نایبالزیاره واقف و خرج ایتام و پختن حلیم در ماه مبارک رمضان و توزیع آن بین فقرا شده است. حال سؤال این است که آیا مزرعه «خیرآباد محرابخانی»، همین مزرعه خیرآبادی است که دربارهاش صحبت میکنیم؟ از سوی دیگر، در برخی اسناد سخن از «مزرعه خیرآباد از بلوک تبادکان» به میان آمده است که درباره انتساب آن به مزرعه خیرآباد مورد بحث هم تردید داریم.
متأسفانه از مزرعه خیرآباد در «کتابچه میانولایت» و «کتابچه تبادکان» (مجموعهای که در دوره ناصرالدینشاه تنظیم شده و در آن نام و مشخصات مزارع و آبادیهای اطراف مشهد و دیگر نقاط خراسان ثبت شده است. این مجموعه در قالب کتاب «جغرافیا و نفوس خراسان در دوره ناصری» به همت رضا نقدی منتشر شده است) سخنی به میان نیامده است تا بتوانیم در این زمینه راحتتر اظهارنظر کنیم، با این حال ازآنجاکه موقعیت جغرافیایی بلوک تبادکان و مزرعه محرابخان تقریبا انطباقیافتنی با یکدیگر است، میتوان چنین فرض کرد که هر دو مزرعه خیرآبادِ نامبردهشده در اسناد، درواقع به یک مکان اشاره میکند و البته، اینکه بخشی از این مزرعه به نام «محمودآباد» شهرت داشته است، دور از انتظار نیست و میشود آن را پذیرفت؛ به همین دلیل، باید مکانی را که امروز با نام خیرآباد میشناسیم، با کمی اغماض درمورد موقعیت دقیق جغرافیاییاش، همان مزرعه خیرآباد ثبتشده در اسناد بدانیم که امروز تنها نامی از آن باقی است.
قدیمیترین سندی که در آن به نام مزرعه خیرآباد اشاره شده است، مربوطبه سال ۱۰۲۲ قمری (۹۹۲ خورشیدی) و عهد شاهعباس یکم صفوی است؛ سندی که همزمان با آرامش ایجادشده در مشهد و خیز عمرانی در آن، پس از بیرون راندن ازبکان در سال ۱۰۱۰ قمری تنظیم شد.
براساس مندرجات این سند که با شماره ۴۵۰۱۴ در مرکز اسناد آستانقدسرضوی نگهداری میشود، قسمتی از مزرعه خیرآباد مشهد که وقف آستانقدسرضوی بوده است، در جمادیالثانی ۱۰۲۲ قمری (مرداد ۹۹۲ خورشیدی) به کشاورزان شاغل در این مزرعه، به مقاطعه و اجاره داده شده است. طبق مندرجات سند یادشده، حدود ۴۱۰ سال پیش در مزرعه خیرآباد، انگور، گندم، جو و کتان کشت میشد. وجود محصول انگور، خبر از وجود تاکستان و باغهای میوه در این مزرعه و اطراف آن میدهد.
ردونشان این باغها تا دوره معاصر و دستکم تا چهار دهه قبل در این منطقه وجود داشت. نگارنده به خاطر دارد که در منطقه خیرآباد، در دهه ۱۳۶۰، هنوز درختان بسیار قدیمی و باغهای مصفا، البته بهصورت محدود، بهچشم میآمد و فضای مناسبی برای تفرج مردم و بازی بچهها دراختیار آنها قرار میداد. این باغها با بقایای باغات شقا و باقرآباد که شهرت بیشتری از فضای مشجر خیرآباد داشتند، پیوند میخورد و محیطی پیوسته را تشکیل میداد.
سند دیگری که به نام خیرآباد در آن اشاره شده است، وقفنامه میرزامحسن رضوی -تنظیمشده در سال ۱۰۵۵ قمری (۱۰۲۴ خورشیدی) - است که اطلاعات چندانی درباره وضعیت مزرعه در آن دوران به دست نمیدهد؛ درست مانند وقفنامه محمود بیکا -تنظیمشده در سال ۱۱۲۰ قمری (۱۰۸۷ خورشیدی) - که با وجود اهمیت موضوع مدنظر واقف، اطلاعاتی درباره وضعیت مزرعه خیرآباد -در آن دوره- دراختیار ما نمیگذارد.
در عصر قاجار، مزرعه خیرآباد یکی از مراکز مهم کشت خربزه در اطراف مشهد بود؛ محصولی که طبق سند ۲۰۵۲۳۲ (موجود در مرکز اسناد آستانقدسرضوی) بهصورت عمده در آن کشت میشد. در متن سند از نوع کشت مزرعه با نام «فالیز» (پالیز، خربزه) یاد شده است. میدانیم که در این دوره، هفده نوع خربزه در مشهد و اطراف آن کشت میشده که تفصیل آن در «گزارش مکتب شاپور» آمده است، اما اینکه چه نوع خربزهای در خیرآباد کشت میشد، طبعا بر ما معلوم نیست.
در سال ۱۳۳۰ قمری (۱۲۹۰ خورشیدی)، مقارن با ایام به توپ بستن حرم رضوی توسط روسها، مزرعه خیرآباد بهصورت اجاره دراختیار «آقامیرزا اَعدلالتولیه» قرار داشت (سند شماره ۴۱۶۹۱ از مجموعه اسناد آستانقدسرضوی). وی نام کاملش میرزاقاسمبنمیرزابابا و «معاون کارخانه خادمی» (آشپزخانه خدام) در حرم رضوی بود. اعدلالتولیه در مزرعه خیرآباد اقدام به کشت گندم و جو میکرد.
اینکه او تا چه زمانی مستأجر مزرعه مذکور بوده است، فعلا بر ما معلوم نیست، اما میدانیم که در دهه ۱۳۰۰ خورشیدی، اعدلالتولیه، دیگر مستأجر مزرعه خیرآباد نبود و بهجای وی «امجدالتولیه» این سمت را برعهده داشت (سند شماره ۶۶۲۰۷ از مجموعه اسناد آستانقدسرضوی).
امجدالتولیه علاوهبر دراختیار داشتن مزرعه خیرآباد، مزارع دیگری مانند «موسیآباد» را نیز در بلوک تبادکان اجاره کرده بود، اما ظاهرا از عهده پرداخت اجارهبها برنمیآمد. در سال ۱۳۰۸ خورشیدی، رئیس دارالانشاء آستانقدسرضوی در نامهای بلندبالا به محمدولی اسدی، نایبالتولیه وقت آستانقدس، موضوع تعلل امجدالتولیه در پرداخت اجارهبها را شرح داد و خواستار «فسخ اجاره املاک مشارالیه و واگذاری آن به اشخاص دیگر» شد.
درباره فرجام این نامه، اطلاعات بیشتری دراختیار نداریم. مزرعه خیرآباد، مانند دیگر مزارع اطراف مزرعه بزرگ محرابخان، بهتدریج و از اوایل دهه ۱۳۵۰ خورشیدی، مسکونی و به قسمتی از فضای شهر مشهد تبدیل شد، بهطوریکه کمتر نشانی از زمینهای زراعی آن باقی ماند و همانطور که گفتیم، تنها تعدادی از فضاهای مشجر آن تا چند دهه قبل دوام آورد.