عراقچی وارد چین شد (۷ دی ۱۴۰۳) اوکراین مدعی تلفات سنگین کره شمالی در کورسک شد (۷ دی ۱۴۰۳) رئیس‌جمهور موقت کره جنوبی هم استیضاح می‌شود؟ رژیم صهیونیستی دوباره آتش‌بس لبنان را نقض کرد (۷ دی ۱۴۰۳) عراقچی: بار‌ها به بشار اسد توصیه کردم با ترکیه وارد مذاکره شود حمله موشکی یمن به تل‌آویو فرودگاه بن‌گوریون را به تعطیلی کشاند (۷ دی ۱۴۰۳) درگیری شدید در مناطق علوی‌نشین حمص| «افراد مسلح» با نیروهای تحریر الشام درگیر شدند فرماندار جدید مشهد منصوب شد ویدئو| پزشکیان: اتصال ریلی بجنورد به مشهد مصوب شده است ویدئو| پزشکیان: ۳۵ میلیارد دلار گاز را می‌سوزانیم! پوتین: خواهان پایان جنگ با اوکراین هستیم یاوه گویی تازه وزیر خارجه رژیم صهیونیستی: ایران تهدیدی علیه ما و اوکراین است! پزشکیان ۲۸ دی‌ماه به مسکو سفر می‌کند ایران، عضو ناظر اتحادیه اقتصادی اوراسیا شد ویدئو| حمله جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به خاک یمن ویدئو| وزیر نیرو: قول می‌دهم سال آینده مشکلات برقی را رفع کنیم دادستان مشهد: شکایت‌های مردم از خودروسازان را پیگیری می‌کنیم منابع آذربایجانی: شلیک موشک روسی باعث سقوط هواپیما در قزاقستان بوده است! پزشکیان: برای بهترین شدن باید دست به دست هم بدهیم بازدید معاون قوه قضائیه از کارخانه ایران خودرو خراسان (۶ دی ۱۴۰۳) پزشکیان، علی اف را به تهران دعوت کرد معاون قوه قضائیه: اجازه نمی‌دهیم واحد‌های تولیدی دچار وقفه یا تعطیلی شوند + فیلم اسلام‌آباد: در همکاری با ایران علیه تروریسم، تعهد داریم یکی از مرتبطین اطلاعاتی کشورهای همسایه در اردبیل دستگیر شد دبیری: اختیارات استانداری‌ها و شوراهای اسلامی سراسر کشور افزایش خواهد یافت مسکو: آماده رایزنی با دولت جدید آمریکا هستیم اسکان یکی از مراکز نگهداری کودکان بی‌سرپرست بجنورد با دستور رئیس‌جمهور تأمین شد پزشکیان: دشمن دلش نمی‌خواهد مملکت ما ثبات و آرامش داشته باشد + فیلم
سرخط خبرها

من و بابک و آریو

  • کد خبر: ۲۲۲۴۸۹
  • ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۲
من و بابک و آریو
چند روز است از عملیات وعده صادقمان می‌گذرد و من حس غرور و افتخار می‌کنم. سپاه و ارتش برادرند و قطعا این افتخار حال امرای ارتش را هم خوش کرده است.

من سرباز ارتش بودم، نیروی دریایی اش، خیلی دیر خدمت رفتم، هی لفتش دادم که دری به تخته بخورد که یا معاف شوم یا بخرم که نه دری بود و نه تخته‌ای فلذا در حالی که دخترم سه سالش بود عازم خدمت شدم. دروغ چرا روز‌های سخت و تلخی بود روز‌هایی پر از محرومیت و محدودیت آن هم فقط به دلیل اهمال کاری و تسویف خودم.

یکی از چیز‌هایی که شارژم می‌کرد و وسط سختی‌ها و بی خوابی‌ها و فشار‌های مهم جسمی و روحی تسکینم می‌داد این عبارت دو کلمه‌ای بود، ارتش ایران. این نام آن قدر شعف به جانم می‌ریخت آن قدر کیفورم می‌کرد که همه آن سختی‌ها را می‌شست و می‌برد. صبح‌ها وقتی مراسم صبحگاه را برگزار می‌کردیم، پرچم آرام آرام با نوازش نسیم بالا می‌رفت و ما خبردار و شق و رق دست چسبیده بیخ گوش سرود ملی را می‌خواندیم و بی پلک زدن چشم می‌دوختیم به اوج گرفتنش لذتش با کمتر لذتی در زندگی ام قابل توصیف است. 

شب‌ها در اوج خستگی و کوفتگی و درست چند پلک قبل از بی هوش شدن زل می‌زدم به کفی تخت بالایی که سقف تخت من بود و همان طور که یادگاری‌های دوره قبلی‌ها را نگاه می‌کردم به این فکر می‌کردم من هم سربازی از ارتش ایرانم. به این فکر می‌کردم که روز قیامت رعناجوانی گرده دریده و دست و پا قطع دست بر شانه ام می‌گذارد و می‌گوید چطوری سرباز و من می‌پرسم شما و او می‌گوید، مثلا من آریو ام یا بابکم یا سیامکم یا شهرام.

سربازی از ارتش ایران در جنگ چالدران یا جنگ ممسنی یا جنگ با عثمانی و روم و روس و افغان. من سرباز بودم و فدای وطن شدم تو برای ایران چه کردی و من سر پایین خواهم انداخت که هیچ. سرباز بودم و غر زدم و گله کردم و ناراضی بودم. تقویم را ورق می‌زدم برای انتخاب مناسبتی و پدیده‌ای برای نوشتن که دیدم روز ارتش است.

 چند روز است از عملیات وعده صادقمان می‌گذرد و من حس غرور و افتخار می‌کنم. سپاه و ارتش برادرند و قطعا این افتخار حال امرای ارتش را هم خوش کرده است. روز ارتش را به همه سربازها، همه راننده ها، همه امرا و فرماندهان و یگان‌های آشکار و پنهان ارتش تبریک می‌گویم و باافتخار عرض می‌کنم که یازده ماه و بیست و یک روز هم لباس شما بوده ام.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->