توضیحات سخنگوی وزارت خارجه در رابطه با مشکلات زائران افغانستانی اربعین امسال قیمت امروز پول افغانی (دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴) تلاش طالبان برای مدیریت آب بحران را منطقه‌ای می‌کند عکس‌هایی از بارش شهابی برساوشی قیمت امروز پول افغانی (یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴) هشدار اداره هواشناسی افغانستان درباره احتمال بارش شدید باران در ۱۴ ولایت (۲۶ مردادماه ۱۴۰۴) خروج ۸۴۴ هزار مهاجر غیرمجاز از مرز دوغارون خراسان رضوی وزیر خارجه طالبان در چهارسالگی بازگشت به قدرت | افغانستان خواستار روابط مثبت با همه کشور‌ها است سازمان ملل: با بازگشت ۱.۷ میلیون مهاجر افغانستانی نیاز به کمک‌ در این کشور افزایش یافته است صعود مشترک کوهنوردان ایرانی و افغانستانی به قله ۲۸۳۶ متری بِزد سد پاشدان هرات افتتاح شد | سدهای مشهد کم‌ آب‌تر می‌شود روزشمار فرمان‌های طالبان در چهارسالگی بازگشت دوباره به قدرت تشدید بحران آب در خراسان رضوی با افتتاح سد پاشدان هرات قیمت امروز پول افغانی (چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۴) دوغارون آماده پذیرایی از زائران افغانستانی اربعین صدور ۲۶ هزار سند خادم در خراسان رضوی برای زائران افغانستانی اربعین فیلم | میزبانی گرم از زائران افغانستانی در خوزستان مرز چذابه قیمت امروز افغانی به دینار عراق (سه‌شنبه، ۲۱ مرداد ۱۴۰۴) قیمت امروز پول افغانی (سه‌شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴) سخنگوی دولت: موضوع مهاجران افغانستانی یک مطالبه ملی و تکلیف قانونی بود
سرخط خبرها

شعری از سیدحکیم بینش، شاعر افغانستانی برای رئیس‌جمهور فقید ایران + فیلم

  • کد خبر: ۲۳۰۱۴۴
  • ۰۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۵
شعری از سیدحکیم بینش، شاعر افغانستانی برای رئیس‌جمهور فقید ایران + فیلم
سیدحکیم بینش، شاعر افغانستانی که امسال در دیدار شاعران با رهبری، شعرش مورد توجه قرار گرفت، حالا شعری تازه برای شهید سیدابراهیم رئیسی سروده است.

به گزارش شهرآرانیوز، شعری از سیدحکیم بینش شاعر مطرح افغانستانی که به رئیس‌جمهور شهید تقدیم شده است:

دنبوره‌ام این بار هم غم می‌نوازد
در دستگاه شور، ماتم می‌نوازد

چون کوهِ مه‌آلوده، آه سرد دارم
ای شعر مانند تو، من هم درد دارم

ای شعر ای آتش‌فشان! خاموش تا چند
دستور ده، فواره‌ها آتش ببارند

در بستر رگ‌های من آتش روان است
فعال شو روشن شود آتش‌فشان است

هر واژه یعنی یک گدازه در دل من
یا انفجار بمب تازه در دل من

اصل خبر را بالگرد آورد آن عصر
هی رفت داغ آورد و درد آورد آن عصر

ای کاش یک‌بار دگر اعجاز می‌گشت
ای کاش ابراهیم از آتش بازمی‌گشت

مردی که هم‌رنگ تمام خاکیان بود
مردی که مانند خمینی مهربان بود

مردی که مانند بهشتی بود مظلوم
مردی که شد هم‌سفره با اقشار محروم

بوی رجایی رفت هرجا پای او رفت
در پویشش آن ویژگی‌ها بود معلوم

با شهری و با روستایی هم‌پیاله
تکیه‌کلامش بود الفاظ جلاله

از جنس مردم بود و با مردم همیشه
از عشق مردم بین مردم گم همیشه

او همنشین با خاکیان منزل‌به‌منزل
می‌شد به‌آسانی گشایی سفرۀ دل

مثل برادر پای حرفت می‌نشست او
از بغض‌هایت بغض‌هایش می‌شکست او

رنگ تمام مهربانی در نگاهش
با آه تو تا آسمان می‌رفت آهش

با دردهای تو صمیمی بود آن مرد
در این سحر مثل نسیمی بود آن مرد

یادش نخواهد رفت یک افغانسِتانی
آن بوسه بر پیشانی و آن مهربانی

آن سفره‌افطاری که مهمانش تو بودی
در عکس معلوم است: جانانش تو بودی

رفتی عیادت حال ما را خوب کردی
این مور را با حشمتت مجذوب کردی

ما نیز چون ابر بهاران گریه کردیم
برشانه‌های کل ایران گریه کردیم

بنویس از دریاچۀ اندوه بنویس
از آن ابر مردِ سلیمان‌کوه بنویس

این داغ بیرون از بیان و شرح و بسط است
صد کهکشان انبوه در انبوه بنویس

این واژه‌ها در وصف او کم وزن هستند
پسوند نامش را تو هم نستوه بنویس

مردی که مانند خمینی زندگی کرد
آری حسینی او حسینی زندگی کرد

من شرح غم را می‌نویسم، باز باران
با ما چرا دارد سرِ ناساز باران

سید حکیم بینش

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->