در دو روز گذشته ۵۳۰ زائر افغانستانی اربعین از مرز دوغارون به ایران وارد شدند (۱ شهریور ۱۴۰۳) تیم ملی فوتسال افغانستان در مراسمی با حضور خداداد عزیزی برای حضور در جام جهانی بدرقه شد خداداد عزیزی: امیدوارم تیم ملی فوتسال افغانستان بعد از جام جهانی فراموش نشود تاکید وزیر پیشنهادی کشور برساماندهی اتباع و انسداد مرز‌ها + فیلم حرکت اولین کاروان زائران افغانستانی اربعین از کابل + فیلم هَتاک حرّاف گُستاخ | از عبدالحمید خراسانی چه می‌دانیم؟ آمادگی مرز دوغارون برای پذیرای از زائران افغانستانی + فیلم ثبت‌نام ۲۸ هزار مهاجر افغانستانی برای دریافت روادید برای سفر به عراق از کنسرسیوم ریلی افغانستان چه می‌دانیم؟ احمد مدقق: دستاورد‌های زبانی، مهم‌ترین آورده نویسندگان افغانستانی است تحصیل بیش از ۳۲ هزار دانشجوی افغانستانی در دانشگاه‌های ایران فرماندار تایباد: تاکنون از سمت افغانستان ورودی زائر اربعین نداشته‌ایم فرماندار تایباد: ۶ دستگاه خودروی آتش نشانی به گمرک هرات اعزام شد | آتش مهار شده است اینفوگرافی | نگاهی به آخرین وضعیت کشت و قاچاق مواد مخدر در افغانستان سومین سالگرد سقوط کابل | کاخ رؤیا‌هایی که فروریخت نگاه عباس عراقچی به افغانستان و طالبان چگونه است؟ وزارت کار:  اشتغال اتباع خارجی قانونی مانعی ندارد جزئیاتی از طرح اصلاح قانون ورود و اقامت اتباع بیگانه از زبان یک نماینده مجلس تلاش برای حل مشکل زائران افغانستانی اربعین | رئیس ستاد مرکزی اربعین دستور رفع محدودیت سفر تا هجدهم ماهِ صفر را صادر کرد اینفوگرافی | گاه‌شمار سقوط افغانستان
سرخط خبرها

زیر علم‌های شهر، جان‌ها فدای عباس (ع)

  • کد خبر: ۲۳۹۱۶۷
  • ۲۶ تير ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۳
زیر علم‌های شهر، جان‌ها فدای عباس (ع)
شب هفتم محرم طبق رسم مردم افغانستان علم کِشی می‌کردند و توی کوچه از خانه یکی از سادات محل تا مسجد دنبال دسته حرکت می‌کردیم و بعد که دسته عزاداران به مسجد می‌رسید خودم را می‌رساندم طبقه بالای مسجد که بتوانم با دقت بابا را ببینم.

دفترچه کودکی هایم در کوچه پس کوچه‌های بولوار توس ورق خورد. مستأجر بودیم و گاه سالی یک بار جابه جا می‌شدیم. یکی از دلهره‌های بچگی ام دهه محرم بود که از مسجد دور باشیم. چندسال متوالی میلان ششم مطهری خانه گرفتیم و خوشحال بودم که می‌شود سیزده شب اول محرم را پای روضه سیدکربلایی باشیم و بعد هم منتظر بمانیم که سیدعیوض نوحه بخواند، خدا هردویشان را رحمت کند.

 اما اوج ذوق زدگی ام وقتی نمایان می‌شد که شب هفتم محرم طبق رسم مردم افغانستان علم کِشی می‌کردند و توی کوچه از خانه یکی از سادات محل تا مسجد دنبال دسته حرکت می‌کردیم و بعد که دسته عزاداران به مسجد می‌رسید خودم را می‌رساندم طبقه بالای مسجد که بتوانم با دقت بابا را ببینم که با صدای بلند می‌گفت: یاعباس یاعباس و دیگران در جواب می‌گفتند: جانم فدای عباس! از شب هفتم تا شب دهم همین مراسم را دور علم به جا می‌آوردند، روز دهم علم را پایین‌ می‌آوردند و پارچه‌ها و پول‌هایی که از شب هفتم تا شب دهم به علم بسته شده بودند را باز و بین ایتام و مساکین تقسیم می‌کردند.

 کم کم بزرگ شدم و بابا هم از جوانی فاصله گرفت و این کار را به کسی دیگر سپرد و من هم کمتر رفتم به حسینیه فاطمیه و توی مسجد ایرانی‌ها پای منبر حاج آقای میزبان می‌نشستم و دوستان خودم را داشتم و هرروز بی قرار بودیم که شب بشود و برویم مسجد. اینجا دیگر کسی دور علم نمی‌چرخید و آن ذکر‌ها را نمی‌گفت ولی شور و حال خودش را داشت.

بزرگ‌تر که شدم جا‌های مختلفی برای عزاداری ابی عبدا.. رفتم مثلا روز عاشورا وقتی پای پیاده راهی حرم می‌شدیم همین که می‌رسیدیم به میدان شهدا دسته‌های عزاداری مختلف را می‌دیدیم و بین صدای مداحان دنبال صدای سیدعیوض که حالا به رحمت خدا رفته می‌گشتم که بگوید: نیزه شکسته‌ها را بزن کنار زینب!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->