«بایدن» و «ترامپ» دیدار می‌کنند آخرین خبر‌ها از روند انسداد مرزی در سیستان و بلوچستان (۱۹ آبان ۱۴۰۳) عراقچی: ایران دنبال سلاح‌های هسته‌ای نیست جلسه سران قوا به میزبانی پزشکیان برگزار شد (۱۹ آبان ۱۴۰۳) استاندار خراسان رضوی با وزیر آموزش و پرورش دیدار کرد حمله جدید آمریکا و انگلیس به الحدیده یمن (۱۹ آبان ۱۴۰۳) حمله اسرائیل به چادر خبرنگاران فلسطینی در غزه (۱۹ آبان ۱۴۰۳) سخنگوی دولت: گام دوم دولت برای تولید انرژی پاک برداشته شد عراق با استفاده از حریم هوایی این کشور برای اقدام علیه ایران مخالفت کرد تاری از قالی ایرانی پاره نمی‌شود! علت مسمومیت دانشجویان دانشگاه فرهنگیان تهران چه بود؟ عارف: احداث تونل زیردریایی بین ایران و قطر دنبال می‌شود | دیدگاه‌های ایران و قطر بسیار به هم نزدیک است دستور پزشکیان برای رفع سریع موانع پیش‌روی سرمایه‌گذاران در صنعت برق مؤمنی: بوشهر پایتخت انرژی ایران است و محرومیت زیبنده آن نیست سفیر ایران حمله تروریستی در پاکستان را محکوم کرد معاون علمی رئیس‌جمهوری با مخبر دیدار کرد (۱۹ آبان ۱۴۰۳) دیوان محاسبات، گزارش تفریغ بودجه ۱۴۰۲ را در صحن علنی مجلس قرائت خواهد کرد ظریف: آرامش منطقه با آزادی فلسطین و رعایت حقوق مردمان آن به دست می‌آید قالیباف: شهید نصرالله، حزب الله را تبدیل به سازمانی اجتماعی کرد همایش بین‌المللی «مکتب نصرالله» با حضور مقامات داخلی و خارجی در تهران آغاز به کار کرد رد ادعای مداخله ایران برای سوء قصد به جان مقام‌های آمریکایی از سوی وزارت خارجه سخنگوی وزارت خارجه: ادعای نقش ایران در ترور ترامپ، توطئه صهیونیستی است تماس تلفنی ترامپ و محمود عباس | رئیس جمهور آینده آمریکا: جنگ غزه را تمام می‌کنم حضرت زینب (س) با ایثارگری و از خودگذشتگی خود به مقام پرستار اعتبار بخشید رسانه‌های صهیونیستی: نتانیاهو به خاطر درز اطلاعات از دفترش محاکمه می‌شود عراقچی: شارمهد یک آلمانی تروریست است | ایران به روسیه موشک بالستیک نفروخته است سفیر ایران در مسکو: بیایید ایران را به روس زبانان به درستی معرفی کنیم انهدام ۲ تانک مرکاوای ارتش صهیونیستی توسط مقاومت فلسطین (۱۸ آبان ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

روزگار مسعود شروع شد...

  • کد خبر: ۲۴۱۶۷۹
  • ۰۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۶
روزگار مسعود شروع شد...
روایت شهرآرا از مراسم تنفیذ نهمین رئیس جمهور ایران و آنچه در حسینیه امام خمینی (ره) گذشت.

دیروز صبح کاسب‌های صنف لوازم خانگی خیابان جمهوری که کرکره دادند بالا و اسپند دود کردند و الهی به امید تو گفتند، متوجه شدند حال و هوای اطراف خیابان فلسطین جنوبی حال و هوای همیشگی نیست، تعداد ماشین‌های پلیس و آمبولانس‌ها و یگان ویژه خبر از یک رویداد می‌داد و آن مراسم تنفیذ رئیس جمهور پزشکیان بود.

غروب روز شنبه که پیک زنگ خانه را زد و گفت یک پاکت دارید، توی آسانسور با زیر صدای موسیقی متن پیانوی بهار دلکش رسید و دل به جا نباشد به این فکر می‌کردم که حتما دوباره ناشری لطف داشته و تازه‌های نشرش را فرستاده یا یکی از مجلات مشترک شده شماره جدیدش را آورده است. ولی وقتی پایین رسیدم و پاکت را گرفتم و دیدم به مراسم تنفیذ دعوت شده ام لبخند زدم، لبخند زدم و از شما چه پنهان بشکنی هم زدم که‌ای وا... می‌روی می‌بینی می‌نویسی. 

خیلی توی انتخاب لباس وسواسی ندارم و در محرم دیگر کلا کمد لباسم را ورق نمی‌زنم، یک پیراهن مشکی ساده یک شلوار رسمی، یکی دو پاف عطر آمواج پرپس و خلاص. فلسطین جنوبی را پایین رفتم و پاسدار‌های بیت چندتایی شناختند و حال و احوال شدیم و بعدش هم طبق وظیفه شان بازرسی شدیم و وارد حسینیه، پذیرایی خیلی ساده بود، دور از جان جمع و اهالی حسینیه و شما مخاطب عزیز این ستون، خیلی ساده‌تر از یک مراسم ختم در یک مسجد معمولی در تهران، پذیرایی کیک یزدی بود با آب میوه پاکتی و آب معدنی. همین. 

مراسم با قرائت قرآن آغاز شد و بعدش آقای وزیر کشور گزارشی داد و از روند انتخابات و از خیلی‌ها تشکر کرد، از رئیسی شهید یاد کرد، از نظامی‌ها و انتظامی‌ها و امنیتی‌های عزیز تشکر کرد و بعد تعداد آرای آقای پزشکیان را خواند و گفت ایشان را مردم برای ریاست جمهوری انتخاب کرده اند، بعدش آقای محمدی گلپایگانی آمد و حکم تنفیذ را قرائت کرد و بعد دکتر مخبر به دست رهبری داد و ایشان هم حکم امضا شده را به رئیس جمهور پزشکیان دادند. بعدش نوبت آقای رئیس جمهور شد، میکروفون جلویش گذاشتند استندی هم برای گذاشتن کاغذ‌های نطقش. 

اوایل از روی کاغذ خواند و با مولانا شروع کرد و یک جایی هم از امام خمینی (ره) یاد کرد، آقا مسعود وسط حرف‌های روی کاغذش یکهو حس کرد خیلی به جانش نمی‌چسبد از رو خواندن و شروع کرد بداهه سخن گفتن، چند عبارت از نهج البلاغه خواند و از مردم حرف زد و انصافا هم دل نشین و ساده صحبت کرد، به رهبری و حضار و مردم قول داد تمام توانش را به کار گیرد تا گره گشایی کند، گفت از قبیله گرایی بیزار است و از فامیل بازی بدش می‌آید. 

رئیس جمهور مسعود گفت خدمتگزار مردم است و برای وفاق ملی آمده است و برای رسیدن به این وفاق دست یاری به سمت مردم و همه آحاد و رهبری هم دراز کرده و پذیرای کمک است. بعدش نوبت حرف‌های رهبری شد. ایشان مثل همیشه آرام، شمرده دسته بندی شده و منظم حرف زدند، از دموکراسی در ایران گفتند و مشروطه.

 

 از تلاشی که شد و خون‌هایی که ریخته شد و قلدربازی‌های رضا میرپنج خرابش کرد و بعدش هم پسرش محمدرضا خراب ترش. در بخش بعدی حرف هایشان از توصیه‌ها گفتند و انصافا هم پیشنهاد‌های اجرایی و عملیاتی خوبی بودند. در آخر هم از غزه حرف زدند و محکوم کردند باند قاتل خون خوار و جنایتکاری به نام اسرائیل را که کسانی را بمباران می‌کند که حتی یک گلوله در عمرشان شلیک نکرده اند. حرف هایشان تمام شد، حسینیه با تکبیر بدرقه کرد پدر ایران را. بعدش بازار مصاحبه‌ها و عکس‌ها و دیده بوسی‌ها داغ شد.

از حسینیه بیرون زدم، از هوا آتش می‌بارید. حس بلالی را داشتم روی یک استانبولی زغال. وارد اولین آب میوه فروشی شدم. یک شربت مخلوط آبلیمو و خاکشیر سفارش دادم، دومی سومی. بعد نشستم همانجا این یادداشت را توی گوشی نوشتم. گوشی ام داغ کرده. این مطلب را ارسال می‌کنم برای روزنامه و می‌گذارمش توی کیفم کنار آب معدنی یخ زده کمی حال بیاید. ما از امروز رئیس جمهور داریم، خوشا ما. خوشا ایران.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->