ترککننده امربهمعروف و نهیازمنکر چه وضعی دارد؟ پاسخ این پرسش در قرآن و حدیث آمده است. آثار و پیامدهای ترک امربهمعروف و نهیازمنکر فراوان است. از امامسجاد (ع) فرزند امامحسین (ع) که برای امربهمعروف و نهیازمنکر به شهادت رسیدند، احادیث زیادی درباره امربهمعروف و نهیازمنکر وجود دارد.
در یک حدیث، امام علیبنالحسین (علیهماالسلام) در تبیین وضعیت کسی که امربهمعروف و نهیازمنکر را ترک کند، فرمودهاند: «التارک للامر بالمعروف و النهی عن المنکر کنابذ کتاب ا... وراء ظهره الا ان یتقی تقاه، قلت: و ما یتقی تقاه؟ قال: یخاف جباراً عنیداً ان یفرط علیه أو أن یطغی؛ ترککننده امربهمعروف و نهیازمنکر همچون فردی است که کتاب خدا را پشتسر انداخته است، مگر آنکه بخواهد بهسبب دفع خطری که متوجه اوست، تقیه کند. گفتم: تقیه چیست؟ امام فرمود: از ستمگر و زورگوی لجوجی بترسد که به او ظلم کند یا طغیان و سرکشی کند» (کشفالغمه فی معرفهالأئمه علیهمالسلام، ج ۲، ص ۱۰۳).
بیشک امربهمعروف و نهیازمنکر تکلیف دینی و وظیفه شرعی عمومی است و ترک آن هم از گناهان بهشمار میآید. امربهمعروف و نهیازمنکر وظیفه قرآنی است و به حکم قرآن بر همه مسلمانان واجب است؛ زیرا قرآن کتاب امربهمعروف و نهیازمنکر است. واژگان چهارگانه «امر» و «نهی» و «معروف» و «منکر» با هم در هشت آیه قرآن آمده است. در سوره آلعمران، آیات ۱۰۴، ۱۱۰، ۱۱۴؛ سوره توبه، آیات ۷۱ و ۱۱۲؛ سوره اعراف، آیه ۱۵۷ و سوره حج، آیه ۴۱ و همچنین سوره لقمان آیه ۱۷ اهمیت امربهمعروف و نهیازمنکر آموزش داده شده است.
ترککننده امربهمعروف و نهیازمنکر به قرآن بیاعتنایی کرده است؛ چون یک وظیفه بزرگ قرآنی را کنار نهاده و به آن پشت کرده است. امربهمعروف و نهیازمنکر سه مرحله دارد: قلبی، زبانی و عملی. تارک امربهمعروف و نهیازمنکر کسی است که هرسه مرحله را ترک کند. امامسجاد (ع) در این گفتار برای روشن ساختن وضعیت تارک امربهمعروف و نهیازمنکر، جمله «کنابذ ا... وراء ظهره» را بهکار بردهاند. نابذ از مصدر نبذ با فتحه نون و سکون باء و بهمعنای دور انداختن از روی بیاعتنایی و پرتاب کردن است.
آدمی که امربهمعروف و نهیازمنکر را رها میکند، گویا کتاب خدا قرآن کریم را به پشتسر پرتاب کرده است. ترک کردن امربهمعروف و نهیازمنکر آنقدر خطرناک است که حکم دور انداختن قرآن و پرت کردن آن به پشتسر را دارد. آن که امربهمعروف و نهیازمنکر نمیکند و میگوید بهمن چه، شانه از بار مسئولیت الهی قرآنی خالی کرده است. جامعهای که در آن امربهمعروف و نهیازمنکر جریان ندارد، جامعه قرآنی نیست؛ جامعه پشتکننده به قرآن و آیات وحی است.
در قانون اساسی جمهوریاسلامی ایران با استناد به قرآن در اصل هشتم چنین آمده است: در جمهوریاسلامی ایران دعوت به خیر، امربهمعروف و نهیازمنکر، وظیفهای است همگانی و متقابل برعهده مردم نسبتبه یکدیگر، دولت نسبتبه مردم و مردم نسبتبه دولت، شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین میکند. «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ» (سوره توبه، آیه ۷۱).
نشانه یک جامعه زنده قرآنی، وجود تعهد اجتماعی و احساس مسئولیت در تکتک افراد است. همه مسلمانان و پیروان قرآن باید اهل امربهمعروف و نهیازمنکر باشند و دربرابر خوب و بد صالحان و فاجران، بیتعهد و بیتفاوت نباشند. فراخوان قرآنی در امربهمعروف و نهیازمنکر باید محل توجه مردم قرار گیرد و دغدغه همیشگی مردان و زنان مسلمان باشد.
اگر افراد جامعه امربهمعروف و نهیازمنکر را ترک کنند، حکم کتاب خدا، قرآن را زیر پا گذاشتهاند و درپی آن، مفاسد اجتماعی و گناهان رواج مییابد و آثار شوم آن دامنگیر همه میشود و آتش فساد، خشک وتر را باهم میسوزاند. امامسجاد (ع) در این گفتار خویش یکی از شرایط وجوب امربهمعروف و نهیازمنکر را نیز بیان کردهاند. امربهمعروف و نهیازمنکر با چهار شرط «علم و آگاهی» و «احتمال اثر» و «اصرار و تکرار گناهکار» و «نداشتن خطر بزرگ» بر هر انسانی واجب میشود.
یک شرط وجوب امربهمعروف و نهیازمنکر، نداشتن خطر و مفسده و ضرر برای امرکننده به معروف و نهیکننده از منکر است. در جایی که انسان با جبار عنید و ستمگر و زورگویی لجباز مواجه است که برای رهایی از ظلم و طغیان او باید تقیه کند، امربهمعروف و نهیازمنکر واجب نیست. آمر به معروف و ناهی از منکر عامل به کتابا... است و تارک آن نابذ کتابا.... امامسجاد (ع) با این گفتار خویش، جامعه اسلامی را به امربهمعروف و نهیازمنکر دعوت کردهاند.