پرستاران کوچک پدر آیا قم با پذیرش ۲۵ میلیون زائر، فرصت‌های گردشگری مذهبی را تقویت می‌کند؟ صدور پلاک تاریخی برای خودروهای کلاسیک چه شرایطی دارد؟ تیراندازی در چابهار | چهار نفر مجروح شدند (۲۳ دی ۱۴۰۳) اختلاف افزایش هزینه ها و منابع موجود، باعت تاخیر در پرداخت مطالبات مراکز درمانی شده است روز پدر سبز‌تر می‌شود | اجرای پویش درختکاری به‌نام پدر، در ۳۲ نقطه از خراسان رضوی شبکه فرقه ضاله عرفان حلقه در اردبیل متلاشی شد (۲۳ دی ۱۴۰۳) احتساب نمرات مردودی دانشجویان در معدل لغو شد معجزه تشویق ممنوعیت آموزش زبان انگلیسی در کودکستان‌ها تصمیم‌گیری وزارت آموزش و پرورش برای برگزاری کلاس‌های جبرانی دانش‌آموزان حواستان به بیماری‌های شایع آنفلوانزا و کرونا باشد | ویروس‌کشی با خودمراقبتی کاهش موارد ابتلا به تب دنگی در چابهار (۲۳ دی ۱۴۰۳) علائم بزرگ‌شدن غده پروستات چیست؟ پیش‌فروش بلیت قطارهای مسافربری بهمن‌ماه ۱۴۰۳ در مشهد چه‌زمانی آغاز می‌شود؟ خفت‌گیری زن جوان به‌خاطر سرقت طلاهایش، به قیمت جانش تمام شد پرواز‌های اروپایی از ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ از سر گرفته می‌شود توافقات ایران و عراق برای تشدید مبارزه با مواد مخدر وزیر آموزش و پرورش خطاب به مدیران و معاونان: با دانش‌آموزان برخورد‌های ناهنجار نداشته باشید متن و پیام تبریک روز پدر و روز مرد ۱۴۰۳ + کلیپ و استوری پلمب ۷۹۵ بنگاه املاک در خراسان رضوی طی ۹ماهه اول ۱۴۰۳ کشف و ضبط بیش از ۵۰۰ کیلوگرم موادمخدر در مرز‌های جنوبی کشور آشنایی با محله‌های نزدیک حرم امام‌رضا(ع) + جاذبه‌ها و تاریخچه آن‌ها توقیف خودروی قاچاق ۷ میلیاردی در داورزن خراسان رضوی (۲۳ دی ۱۴۰۳) جمعیت سالمندان تا سال ۱۴۲۱، دوبرابر می‌شود بحران آتش‌سوزی لس‌آنجلس روند تغییر اقلیمی زمین را تقویت کرد رشد ۲درصدی آمار اهدای خون در ۹ماهه اول ۱۴۰۳ نسبت به مدت مشابه سال گذشته آغاز نوبت‌گیری سنجش سلامت دانش‌آموزان کلاس‌اولی انتقاد شهروندان مشهدی از روشنایی بانک‌ها در شب | گلایه از تناقض در صرفه جویی! انجام هر گونه پخت و پز غذا در داخل بوفه مدارس ممنوع است گلایه والدین دانش آموزان ابتدایی محله سیدی مشهد از کیفیت تدریس و ارزشیابی | نگران کیفیت آموزشی
سرخط خبرها

سرنوشت تلخ زن ۱۹ ساله‌ای که شوهر بی‌اخلاقش او را به گرداب تباهی کشاند

  • کد خبر: ۳۱۰۲۱۲
  • ۲۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۸
سرنوشت تلخ زن ۱۹ ساله‌ای که شوهر بی‌اخلاقش او را به گرداب تباهی کشاند
زنی ۱۹ ساله که گرفتار مواد مخدر شده است، داستان زندگی‌اش را بازگو کرد.

به گزارش شهرآرانیوز، هنوز از بازی‌ها و جست و خیز‌های کودکانه لذت می‌بردم که ناگهان در دهمین بهار زندگی‌ام حادثه وحشتناکی رخ داد و پدر و مادرم در یک سانحه رانندگی جان باختند. حالا من دختری بی‌کس و بی‌پناه بودم که راهی منزل عمه‌ام شدم.

دختر ۱۹ ساله که به سختی سخن می‌گفت با بیان این که مادر بزرگم نیز در خانه سالمندان به سر می‌برد، درباره سرگذشت تلخ خود به کارشناس اجتماعی کلانتری رسالت مشهد گفت: عمه‌ام که از همان دوران نوزادی مرا خیلی دوست داشت، تلاش می‌کرد تا جای خالی مادرم را پر کند، اما چندان موفق نبود.

در همین شرایط تا کلاس سوم راهنمایی درس خواندم، اما دنیای سیاه من از روزی آغاز شد که شوهر عمه‌ام به من نزدیک شد. از ترس زبانم بند آمده بود که دربرابر تهدیدهایش سکوت کردم چرا که مدعی بود اگر به خواسته اش تن ندهم، باید شب‌های سرد زمستان را آواره کوچه و خیابان شوم! او با بی شرمی به من تعرض کرد و من هم فقط آرام اشک ریختم.

 حدود ۸ ماه از این ماجرای تلخ و شیطانی گذشت و من دیگر از بودن در خانه عمه‌ام تنفر داشتم و بیشتر اوقاتم را با دوستانم می‌گذراندم تا این که «سحر»، گوشی تلفن قدیمی اش را به من هدیه داد و من هم سیم کارت ارزان قیمتی را گرفتم و این گونه وارد فضا‌های مجازی شدم. در میان خلأ‌های عاطفی و اخلاقی که روح و روانم را آزار می‌داد با پسری جوان آشنا شدم که مدعی بود عاشقم شده است! من هم که خیلی دوست داشتم از این شرایط زندگی فرار کنم، با او وارد روابط تلفنی شدم و بدین ترتیب ارتباط پنهانی من و «فرداد» با ارسال پیام‌های عاشقانه و تماس‌های تلفنی ادامه یافت.

 دیگر به او وابسته بودم و مدام با گوشی تلفن برایش پیام می‌فرستادم. حدود ۲ ماه بعد از این ماجرا بود که «فرداد» به خواستگاری‌ام آمد و من برای رهایی از جهنمی که در آن زندگی می‌کردم، بلافاصله پاسخ مثبت دادم و پای سفره عقد نشستم، بدون آن که هیچ شناخت قبلی از «فرداد» داشته باشم. یک سال از زندگی مشترک ما می‌گذشت و من گاهی شوهرم را هنگام مصرف مواد مخدر صنعتی یا مشروبات الکلی می‌دیدم ولی او مرا قانع می‌کرد که به صورت تفننی مصرف می‌کند!

در یکی از همین روز‌ها به جشن عروسی یکی از دوستان «فرداد» دعوت شدیم که به صورت مختلط برگزار می‌شد؛ اگرچه من مخالفت کردم ولی با اصرار شوهرم راهی آن مهمانی سیاه شدیم. من تنها کسی بودم که با مانتو و شلوار نشسته بودم و نگاه‌های سرزنش آمیز دیگران را تحمل می‌کردم. «فرداد» هم مدام اشاره می‌کرد که لباس هایم را عوض کنم و با آرایش غلیظ وارد مهمانی شوم، ولی من نپذیرفتم. پایان شب در حالی بساط مشروب خوری و موادکشی برپا شد که همسرم اصرارداشت من هم در کنار او چند «دود» بکشم! من هم که از نگاه‌های تحقیرآمیز خسته شده بودم، تنها به خاطر یک لجبازی کودکانه پای مصرف مواد نشستم و آن قدر کشیدم که راهی بیمارستان شدم؛ ولی متاسفانه بعد از این ماجرا باز هم در دنیای سیاه سقوط کردم و خیلی زود معتاد شدم.

حالا دیگر شوهرم از پس هزینه‌های اعتیاد برنمی آمد، به همین خاطر هم مرا طلاق داد و من دوباره به روز‌های تلخ و وحشتناک خودم بازگشتم با این تفاوت که حالا علاوه بر بی پناهی و بی‎کسی، اعتیاد هم داشتم! و مجبور بودم برای تامین مخارجم در میان زباله‌ها مواد بازیافتی پیدا کنم که مورد ظن پلیس قرارگرفتم و آن‌ها مرا به کلانتری هدایت کردند؛ اما‌ای کاش ...

با نظر کارشناس اجتماعی و دستور سرهنگ مجتبی حسین زاده (رئیس کلانتری رسالت مشهد)، زن۱۹ساله به مرکز ترک اعتیاد معرفی شد تا شاید دنیای سیاه او رنگ زیبایی به خود بگیرد.

منبع: روزنامه خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->