به گزارش شهرآرانیوز، پیشرفتهای فناوری در دهههای اخیر، به ویژه در زمینه واقعیت مجازی و افزوده، به سرعت دنیای دیجیتال را به فضایی چندبعدی و پیچیده تبدیل کردهاند. یکی از دستاوردهای قابل توجه این دوره، متاورس است که به عنوان یک فضای دیجیتال گسترده شناخته میشود، در آن انسانها میتوانند در قالب آواتارهای دیجیتال خود حضور یافته و به طور همزمان با محیط و دیگر افراد تعامل کنند. این پدیده در حال گسترش است و در بسیاری از عرصههای فرهنگی، اجتماعی، تجاری، و حتی دینی وارد شده است.
کلمه «متاورس» (Metaverse) ترکیب دو واژه Meta و Verse است: Meta از زبان یونانی آمده است و به معنای «فراتر از» یا «بالاتر از» است. در این زمینه Meta به مفهومی اشاره دارد که فراتر از واقعیت فیزیکی یا دنیای واقعی است.
Verse هم از Universe که به معنای «جهان» است، گرفته شده و به معنای «فضا» یا «دنیای» دیجیتال است؛ بنابراین متاورس به معنای «فراتر از جهان» یا «جهانهای دیجیتال» است. این مفهوم به دنیای مجازی گستردهای اشاره دارد که در آن افراد میتوانند با استفاده از تکنولوژیهای دیجیتال مانند واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) در فضاهای مجازی با یکدیگر تعامل کنند، فعالیتهایی انجام دهند و حتی زندگی خود را بهطور مجازی تجربه کنند.
به بیان دیگر، متاورس (Metaverse) یک فضای دیجیتال گسترده و تعاملی است که افراد میتوانند در آن به صورت آنلاین و به شکلی مجازی از طریق آواتارهای دیجیتال خود تعامل داشته باشند. این فضا، به نوعی، ترکیبی از دنیای واقعی و دنیای مجازی است که به کاربران این امکان را میدهد تا در آن به انجام فعالیتهای مختلفی مانند خرید، بازی، تعامل اجتماعی و حتی انجام کارهای حرفهای بپردازند.
حال، پرسش اساسی ما این است: آیا تجربههای دینی در فضای متاورس میتوانند معنادار و قابل قبول باشند یا خیر؟ علاوه بر این، چه چالشهای فلسفی و معرفتشناختی در این تجربیات خواهیم داشت؟
متاورس به طور ویژه با دو ویژگی اصلی «شبیهسازی» و «غوطهوری» شناخته میشود. شبیهسازی به معنای بازسازی دنیای واقعی در محیطهای دیجیتال است، و غوطهوری به عنوان یکی از ویژگیهای اساسی واقعیت مجازی، به انسان این امکان را میدهد که در فضای دیجیتال کاملاً حضور پیدا کند و از دنیای واقعی جدا شود. در این فضا، کاربران میتوانند از طریق آواتارهای دیجیتال خود با محیط و دیگر افراد تعامل کنند.
اما آنچه که متاورس را از سایر فضاهای دیجیتال متمایز میکند، قابلیت تجربه حسی و عاطفی است. این ویژگی موجب میشود که متاورس نه تنها فضای بصری، بلکه فضایی عاطفی نیز باشد که بر ذهن و روح کاربر تأثیر میگذارد. در نتیجه، این محیط میتواند به نوعی مشابه تجربههای دینی در دنیای واقعی باشد که در آن انسانها به دنبال تجربه معنوی و ارتباط با معانی عمیقتر از هستی هستند.
تجربه دینی به طور کلی به معنای ارتباط انسان با خداوند و یافتن معنای هستی است. این تجربهها معمولاً در فضاهای معنوی خاصی مانند مساجد، هیئتها، کلیساها، معابد و مکانهای مذهبی رخ میدهند. در این مکانها انسانها از طریق عبادت، دعا، و تفکر در مورد مسائل دینی به نوعی از ارتباط با بعد روحانی میرسند.
نکته قابل توجه این است که در متاورس امکان تجربه مشابه این فضاهای معنوی وجود دارد. کاربران میتوانند در محیطهای دیجیتال شبیه به معابد، مساجد، هیئتها، یا مکانهای مذهبی حاضر شوند و فعالیتهای معنوی مانند دعا، تأمل یا مطالعات دینی انجام دهند. در حقیقت، متاورس میتواند به عنوان ابزاری برای تقویت ارتباط انسان با معنویت و خداوند عمل کند.
با این حال، این تجربهها به خودی خود به معنای یک تجربه دینی کامل نیستند. برای اینکه تجربه دینی در متاورس به درستی شکل بگیرد باید از جنبههای معنوی و هدفگذاریهای دینی خاص برخوردار باشد. مثلاً فردی که وارد یک فضای دیجیتال برای عبادت میشود، باید نیت و اهداف معنوی خود را همچنان حفظ کرده و از فضاهای دیجیتال برای رسیدن به کمالات روحانی استفاده کند.
یکی از مسائل مهم در ارتباط با متاورس، پرسشهایی است که از نظر فلسفی و معرفتشناختی به وجود میآید. از آنجا که متاورس فضایی کاملاً شبیهسازی شده است، این پرسش مطرح میشود که «آیا میتوان تجربههای دینی را در چنین فضایی واقعی و معتبر دانست؟»
در فلسفه، یکی از مباحث مهم در رابطه با تجربه، «واقعیت» است. برای بسیاری از فلاسفه تجربهای که فرد در آن احساس حضور و فعالیت داشته باشد، واقعی است؛ بنابراین از این منظر، میتوان تجربههایی که در فضای متاورس به وجود میآیند را به عنوان تجربههایی «واقعی» در نظر گرفت. با این حال، همچنان بین این نوع تجربه و تجربههای دینی واقعی تفاوتهای عمدهای وجود دارد.
یکی از این تفاوتها «ماهیت دیجیتال تجربه» است. در متاورس، انسانها به وسیله آواتارها و دادههای دیجیتال وارد فضا میشوند و هیچ ارتباط فیزیکی یا واقعی با محیط خود ندارند. از این رو، برخی ممکن است تجربههای دینی در این فضا را صرفاً به عنوان یک بازسازی مجازی از تجربههای واقعی بنگرند و نه به عنوان یک تجربه دینی واقعی.
مفهوم معرفتشناسی در فلسفه، به مطالعه مبانی و ساختارهای معرفت و شناخت مربوط است. در دنیای متاورس، «اطلاعات و دادهها» به «تجربه» تبدیل میشوند. این تحول از اطلاعات به تجربه، ویژگی خاصی است که متاورس را از سایر فضاهای دیجیتال متمایز میکند. در این فضا، انسانها میتوانند از طریق تعامل با محیط و دیگر افراد، اطلاعات را به صورت حسی و عاطفی تجربه کنند.
این روند، تحولی در فرآیند شناخت انسانها به وجود میآورد که میتواند به تحول در درک و تجربه دینی نیز منجر شود. به عبارت دیگر در متاورس، اطلاعات به طور مستقیم در سطح حس و عاطفه انسانها تأثیر میگذارد و ممکن است باعث تغییر در نحوه درک مفاهیم دینی و معنوی شود. اگرچه این تجربهها از لحاظ دیجیتالی متفاوت از تجربههای دینی واقعی هستند، اما میتوانند به عنوان نوعی تجربه معنوی در نظر گرفته شوند که باید به طور دقیقتری بررسی شوند.
برخی مکاتب مانند ایدئالیسم به ویژه در تفکر فلسفی بارکلی، تأکید دارند که واقعیت از ذهن انسان مشتق میشود. از این رو آنچه که انسان تجربه میکند، در حقیقت بازتابی از تصورات و مفاهیم ذهنی اوست. در این چارچوب، متاورس میتواند به عنوان یک محیط دیجیتال که در آن انسانها مفاهیم ذهنی خود را تجربه میکنند، مشابه با ایدهآلیسم بارکلی در نظر گرفته شود.
همچنین در فلسفه هگل، واقعیتها به طور دائم در حال تحقق هستند و ذهن انسان نقشی اساسی در شکلدهی به آنها دارد. در متاورس، این تحقق از طریق تعاملات دیجیتال و حضور انسانها در فضاهای شبیهسازی شده رخ میدهد، که میتواند به نوعی مشابه تفکرات هگلی باشد. به عبارت دیگر، در متاورس، انسانها در جستجوی تحقق مفاهیم ذهنی و معنوی خود هستند، که مشابه با روند تحقق در فلسفه هگل است.
متاورس به عنوان یک فضای دیجیتال جدید، پتانسیلهای بسیاری برای ایجاد تجربههای دینی و معنوی دارد. این فضا میتواند به عنوان ابزاری برای گسترش تجربههای دینی و معنوی در دنیای دیجیتال مطرح شود. با این حال برای اینکه این تجربهها به طور معنادار و صحیح در نظر گرفته شوند، باید به دقت به اهداف و جهتگیریهای معنوی در این فضا توجه شود.
با توجه به چالشهای فلسفی و معرفتشناختی، همچنان باید در نظر گرفت که تجربههای دینی در متاورس ممکن است با تجربههای دینی حقیقی تفاوتهایی داشته باشند. بنابراین، پژوهشهای بیشتر در این زمینه ضروری است تا بتوان به درستی نقش متاورس در تجربه دینی و معنوی انسانها را درک کرد.
منبع:تسنیم