خلیج فارس، فقط نامی نیست بر یک پهنه آبی. میدانیم و بدانند همه که خلیج فارس صرفا یک اصطلاح جغرافیایی نیست، بلکه بازتابی از هویت تاریخی، فرهنگی و ملی است که ریشه در هزاران سال تمدن ایرانی دارد. جغرافیای هویتی ما را نام و نشان است. شناسنامهای دارد تاریخی. محل صدور و حصولش همین جاست. به دهان این و زبان آن، بسته نیست که اگر چنین بود، نقشهها را سالها پیش، چنان پس و پیش میکردند که چیزی نماند که امروز آمریکاییها بخواهند روی میز قمار با اعراب بگذارند. آنها که فتنه تغییر نام را طرح میکردند خودشان با مرگ از زندگی طرد شدهاند، اما خلیج همچنان فارس مانده است.
همانطور که تاریخ آن را به همین نام پرشکوه میشناسد. اگر اهل فهمِ تاریخ باشند، اگر جغرافیا را از منابع درست و با معلمانی دانا خوانده باشند خواهند فهمید، نام «Persian Gulf» یا خلیج فارس، در منابع معتبر تاریخی، نقشههای جغرافیایی و اسناد بینالمللی قدمتی بیش از ۲ هزار سال دارد. از آثار یونانیان باستان مانند «استرابو» و «بطلمیوس» گرفته تا متون اسلامی و اروپایی قرون وسطی، همگی این آبراه را با نام فارس یا معادل آن یاد کردهاند.
در قرن بیستم نیز سازمان ملل متحد و یونسکو رسما استفاده از نام «Persian Gulf» را تأیید کرده و هرگونه جایگزین جعلی را ناصحیح دانستهاند. البته فهم آنچه صحیح است از ناصحیح را میشود از کسانی انتظار داشت که اهل صحت و سلامتی باشند! سلامتباختگان گرفتار بیماری قومیتی از شصتوچند سال پیش، به جعل نام برای این پهنه پرغرور پرداختند، اما امواج به صدای بلند خود را معرفی کردند، خلیج فارس!
به همین خاطر است که ناوها و کشتیهای بیگانه هم وقتی به این منطقه میرسند باید فارسی سخن بگویند. به زبانی فاخر که قطرات آب دریا هم آن را فهم کنند. آنچه فلان رهبر پرادعای فلان کشور عربی آفریقایی بر زبان راند در دهه۱۹۶۰، یاوهای بود که خودشان هم باور نداشتند و نکردند. به همین خاطر است که پاسپورت مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس هم به «Persian Gulf» متشخص شده است.
حتی میتوان گفت به این نام بلند تبرک یافته است. همان زمان هم کوشش آنها برای دزدی نام و جعل عنوان، با اعتراض مکرر نهادهای علمی و فرهنگی جهان روبهرو شد و عقیم ماند. حالا دوباره زوزههایی بلند میشود که با غرش شیر باید کوتاهشان کرد. برای ما خلیج فارس نهتنها دروازه تجارت و ارتباطات ایران با جهان بلکه بستر شکلگیری شهرهای مهم تاریخی مانند بوشهر، بندرعباس و سیراف است.
آثار تمدنی و باستانشناسی فراوانی در سواحل شمالی این خلیج وجود دارد که پیوند آن با تمدن ایرانی را بهوضوح نشان میدهد. تغییر نام این پهنه آبی، در واقع تلاشی برای حذف حافظه تاریخی ملت ایران است. اگر بگذاریم، ناممان را بدزدند، فردا برای ربودن هویت و تاریخ ما هم دست دراز خواهند کرد، اما ما همانطور که از وجب به وجب خاکمان به جان دفاع کردیم از اعتبار و هیبت نام خلیج فارس هم با همه توان دفاع میکنیم. ایرانی هرجای دنیا هم که باشد باز ایرانی است.
به هر چه باور داشته باشد باز ایرانی است. بر ایران غیرت دارد پس هرکه به نام ایران یا هر قطعه از این زادبوم چپ نگاه کند، انگشت ما را در چشم خود تیر خواهد دید. ما هستیم. همه هستیم و ضروری است رسانهها، دانشگاهها و دستگاه دیپلماسی کشور با استناد به مدارک بینالمللی و بهرهگیری از ظرفیتهای حقوقی و فرهنگی، در برابر این تحریف ایستادگی کنند.