اطعام زائران بر سفره پربرکت سلطان خراسان | روایت ۳۱ سال خدمت یک خانواده مشهدی به امام هشتم (ع) + فیلم ضیافت اخلاص در میدان توحید| روایت شهرآرانیوز از اطعام ۷۰ هزار نفر در موکب بزرگ جوادالائمه (ع) مشهد حرم امام رضا (ع) میزبان زائران شیعه میانمار در روز‌های پایانی ماه صفر ورود بیش از ۳۰۰ هزار زائر پیاده امام‌ رضا (ع) به مشهد مقدس سوگواره «غریب قریب» و «به جای مادر» ویژه بانوان در حرم مطهر رضوی برگزار می‌شود مدیرعامل مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی: هنر زبان ما برای رساندن مفاهیم رضوی به مخاطب است خدمت شیرین زائران کوچک امام مهربانی‌ها در «شربتخانه امام جواد(ع)» شهادت امام رضا(ع) در مشهد هیئت کجا بریم؟ مبارزه با انحراف، چکیده سیره سیاسی امام مجتبی (ع) محل های اسکان رایگان زائران در مشهد برای روزهای پایانی صفر و شهادت امام رضا (ع) جزئیات مراسم شام غریبان شهادت امام رضا (ع) مراسم خطبه‌خوانی شب شهادت امام رضا (ع) در حرم مطهر رضوی برگزار می‌شود بزرگداشت حماسه‌ای به قدمت ۱۲۰۰ سال | عزاداری تاریخی زنان نوغان در روز شهادت امام رضا (ع) برگزار می‌شود مشهد، قلب ایران و ستون خیمه این سرزمین آغاز پویش ملی «قدم قدم تا بهشت» برای قرآن‌آموزان سراسر کشور «در سوگ اسوه حسنه»؛ اجتماع بزرگ قرآنی شب رحلت پیامبر اعظم (ص) در حرم مطهر رضوی تشرف زائران مالزیایی به بارگاه منور رضوی مراسم چهارپایه‌خوانی سالروز رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) در حرم رضوی برگزار می‌شود سردار یوسفعلی­‌زاده: جوانان خراسانی، طلایه‌داران انتقال ارزش‌های جاودان انقلاب به نسل چهارم هستند  خادمان نوجوان و جوان پای کار زائران دهه آخر صفر
سرخط خبرها

امام پابرهنه‌ها

  • کد خبر: ۳۳۶۴۰۸
  • ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۶
امام پابرهنه‌ها
آدم موقع غرق شدن به هرچه امید دارد، دست دراز می‌کند. دست دراز کردم و آخرین لنگر را گرفتم؛ ضریح را.

گم شدم؛ توی شلوغی بی‌رحم آن سالگرد مثل یک ماهی توی دریای جمعیت گم شدم و جمعیت داشت مثل رودخانه‌ای که دهانش کف کرده باشد، این‌طرف و آن‌طرف می‌رفت و مرا با خودش می‌برد.

سیل جمعیت که آرام شد، تازه فرصت کردم گریه کنم. برای منِ هفت‌ساله این‌همه صورت غریبه، خیلی ترسناک بود؛ مثل دریایی بود که قایقی را به‌سختی تکان می‌دهد. هیچ دریایی چوب خشک را غرق نمی‌کند، اما طوری درهم می‌شکندش که دیگر قایق نیست، تخته‌پاره است. انگار قیامت شده و همه‌چیز به شکل اول خود برمی‌گردد.

پشت‌سرم، اما ضریح بود؛ یک ضریح آلومینیومی چرک‌مرده که هیچ ظرافتی نداشت و شبکه‌های چهارگوشی بدون طرح آن را تشکیل می‌دادند. همین تصویر بی‌روح تنها صورتی بود که می‌شناختم.

آدم موقع غرق شدن به هرچه امید دارد، دست دراز می‌کند. دست دراز کردم و آخرین لنگر را گرفتم؛ ضریح را.

پدرم در آن شلوغی مرا پیدا کرد، توی بغل تنها کسی که می‌شناختم؛ همان آشنایی که پیدا کرده بودم. از آن روز دیگر امام‌خمینی برایم آدم دیگری شده بود.

پیش از آن امام خمینی برای من نقاشی سیاه‌وسفید مداد خورده‌ای بود که توی قاب نازک چوبی و ارزان‌قیمتی سال‌ها گوشه خانه پدربزرگ زندگی می‌کرد، با آرم و نوشته‌ای که به عمواحمد مربوط می‌شد و هدیه‌ای بود از طرف سپاه اصفهان؛ همان عمواحمدی که توی خاک عراق امانت بود؛ همان عمواحمدی که اولین بار توی همان مرقد امام دیدمش.

مصطفی پیش از من عمواحمد را دید. ما توی صحن حرم نشسته بودیم و پدرم رفت که عمواحمد را بیاورد. من پشت به ضریح نشسته بودم و پدرم عمواحمد را از گریه‌های دم ضریح کنده و آورده بود سمت ما که مصطفای رو به ضریح، اول او را دید.

توی حرم امام پابرهنه‌ها، پابرهنه راه می‌رفت و هرچه پدرم اصرار می‌کرد کفش‌های اضافی‌اش را به او بدهد، زیر بار نمی‌رفت. انگار تعمدی برای این پابرهنگی داشت، انگار برای غریبه‌هایی که از عراق رها شده بودند، امام تقدس بیشتری نسبت‌به ما داشت.

امام برای من خیلی چیز‌ها بود؛ جماران بود، دعا‌های توسل و کمیل مسجد محله بود که در ایام بستری شدنش می‌خواندیم، گریه‌های صبح زود مادرم بود در نیمه خرداد، دیوان شعر آدمی بود که از مسجد و از مدرسه بیزار شده، اما امام‌ترین تصویر من از او گلزار شهداست. من امام را نه توی جماران امروز پیدا می‌کنم، نه توی مرقد مفخر و نه توی کتاب‌ها، امام نوشته روی تمام سنگ‌قبر‌ها در گلزار شهداست.

بچه‌های امام‌خمینی را توی مقبره شهدای گمنام پیدا می‌کنم؛ همان‌هایی که روی سنگشان نوشته شده است: «فرزند روح‌ا...». آنها بهترین آینه‌داران امام هستند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->