شهردار مشهد: روند عملیات اجرای پروژه دوربرگردان غیرهم‌سطح شرقی حضرت ابوطالب ادامه دارد درباره قدیمی‌ترین کوچه خیابان عبادی مشهد | گذر «حوض لقمان» که بعدها به «کوی سعادت» رسید نایب رئیس کمیسیون عمران، حمل‌ونقل و ترافیک شورای اسلامی شهر مشهد: مدیریت شهری مسئولیت دارد زمینه جمع‌آوری سرمایه خُرد مردم را فراهم کند طی سال ۱۴۰۳ چند نفر در مشهد فوت کردند؟ موحدی: کارگروه‌های مختلف در شورای شهر مشهد جهت حمایت از جبهه مقاومت تشکیل شده است| مساله فلسطین باید بزرگ شود نایب‌رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: امیدوارم همت مجموعه دولت و استان برای قطار سریع السیر مشهد-تهران نتیجه‌بخش باشد سید حسین احمدزاده، سرپرست معاونت مالی و پشتیبانی شهرداری مشهد شد (۲۰ فروردین ۱۴۰۴) آرایشِ نوروزیِ مشهدِ عزیز! باران بهاری در مشهد آلودگی هوا را شست (۲۰ فروردین ۱۴۰۴) هدف گذاری برای تحقق کامل اهداف پروژه‌های عمرانی شهرداری مشهد تا پایان سال ۱۴۰۴ علوی مقدم: سال ۱۴۰۴ نویدبخش نشاط اجتماعی و توسعه ورزش در شهر امام رضا(ع) است تدوین بسته جامع سرمایه‌گذاری در دستور کار شهرداری مشهد قرار گرفت باید اقدامات شهرداری مشهد در زبان و ذهن مردم جاری شود ضمیری: نتیجه اقدامات مدیریت شهری کسب رضایت عمومی در سال ۱۴۰۳ بود شهردار مشهد مقدس: توسعه شهر در گرو تعامل سازنده ایست که در مدیریت شهری شکل گرفته است ناصحی: در سال ۱۴۰۴ شهرداری مشهد مکلف به ارتقای نشاط اجتماعی از طریق رویداد‌های ورزشی است چرا تصویب بزرگ‌ترین قرارداد خرید واگن اهمیت دارد؟ | شتاب مترو مشهد با خرید ۶۰ واگن قطار شهری + فیلم عضو شورای اسلامی شهر مشهد: باید اقتصاد درست باشد تا مردم در بستر آن رشد معنوی و تعالی داشته باشند  اجرای ۵۳ عنوان اصلی فعالیت استقبال از بهار توسط معاونت خدمات شهری مشهد مجموع فروش صنایع‌دستی خراسان رضوی در نوروز ۱۴۰۴ به بیش از ۷۸ میلیارد تومان رسید نایب رئیس شورای اسلامی شهر مشهد مقدس: سال ۱۴۰۴ تلاش‌های مدیریت شهری در دوره ششم به ثمر خواهد نشست
سرخط خبرها

دالان‌دار و پالان دوز

  • کد خبر: ۳۴۷۸۹
  • ۲۸ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۶
دالان‌دار و پالان دوز
محمود ناظران‌پور - تاریخ‌پژوه
خر در قدیم نقشی اساسی در زندگی شهری و روستایی داشت. وسیله اصلی رفت‌و‌آمد و حمل بار، الاغ بود. البته ما در مشهد، از کلمه «الاغ» استفاده نمی‌کردیم و «خر» می‌گفتیم.
آن‌هایی که حیاط‌های بزرگ داشتند، جایی هم برای خرشان داشتند و حتی بعضا خرکچی هم داشتند که مسئول رسیدگی به خر‌ها بود. باقی مردم، خرشان را دم دروازه می‌بستند. جایی بود به اسم «دالان» که الاغ‌ها آنجا نگهداری می‌شدند؛ مسئولش هم شخصی به نام «دالان‌دار» بود. خر‌ها را شب‌ها آنجا می‌بستند و مبلغ مختصری هم به دالان‌دار می‌دادند تا مراقب خر‌ها باشد. هر کسی خری داشت، صبح می‌آمد و خرش را از دالان‌دار می‌گرفت و می‌رفت به کارهایش می‌رسید.
یک‌وقتی هم خر‌هایی از قبرس وارد کردند. اینکه گاهی به کنایه می‌گویند «خر کم است که از قبرس بیاوریم»، ریشه‌اش به همان موقع برمی‌گردد. خر‌های قبرسی، خر‌های درشتی بودند و متمولین، آن‌ها را می‌خریدند و از آن‌ها استفاده می‌کردند. به‌خاطر فراوانی خر، پالان‌دوزی هم شغل رایجی بود. اصلا پالان‌دوزی خودش فرهنگی داشت و یک فعالیت کاملا ماهرانه به حساب می‌آمد.
ما در مشهد، ۲‌نوع پالان داشتیم؛ یکی پالان رسمی و یکی پالان شیرازی. پالان رسمی، پالان معمول برای سوار‌شدن یک نفر بر پشت خر بود؛ اما پالان شیرازی به‌گونه‌ای بود که یکی‌دو نفر دیگر هم می‌توانستند سوار شوند. پالان خر، بی‌شباهت به زین اسب نیست. پالان‌دوز ابتدا پالان‌ها را بر‌طبق الگو‌هایی که داشتند، برش می‌زد و می‌دوخت؛ آن هم با جوالدوز و نخ‌های محکم. پالان را می‌دوخت بعد درون آن را با «پِخَل» پر می‌کرد. پخل، ساقه گندم است. خوشه گندم که درو می‌شود، باز بخشی از ساقه‌اش باقی می‌ماند که همان پخل است. زارعان پس از درو گندم‌ها مقداری از ساقه‌های خشک آن را، بدون خوشه، برای پالان‌دوز‌ها اختصاص می‌دادند که به پخل معروف بود. پالان‌دوزها، اما پخل‌ها را به قیمت ارزان از زارعان می‌خریدند و جایی در حجره‌شان انبار می‌کردند.
پالان‌دوز‌ها میله‌ای دو‌شاخه داشتند و با آن، پخل‌ها را به‌زور و با فشار درون پالان جا می‌دادند و پالان، حجم پیدا می‌کرد. پالان که پر می‌شد، هم درست قالب پشت خر بود و هم قسمت بالایی آن برای نشستن بر پشت خر، اندازه و به‌قاعده بود. مهم بود که پالان‌دوز، طوری پالان را بدوزد که پالان، پشت خر را زخم نکند. پالان‌های نامرغوب که استادکار‌های ناشی دوخته بودند، پشت خر‌ها را زخم می‌کرد. زخم خر هم خیلی دیر خوب می‌شد.
درمان زخم خر، فقط ۲‌دوا داشت؛ یکی «روغن سیاه» که آن را از پشگل گوسفند می‌گرفتند؛ یعنی پشگل را آن‌قدر می‌جوشاندند تا روغن سیاهی از آن به دست می‌آمد؛ و دیگری مگس. مگس، درمان زخم خر بود. مگس زیادی می‌کشتند و آن را روی زخم خر می‌گذاشتند و زخم، بهبود پیدا می‌کرد. مگس آن موقع‌ها زیاد بود؛ هر جا می‌رفتی لشکر مگس‌ها بود که وزوز می‌کرد. همه در‌حال مگس‌پراندن بودند.
حتی ضرب‌المثلی بود که جایی به کار می‌رفت که چیزی برای استفاده وجود نداشت؛ آنجا‌ها می‌گفتند: «مگس برای زخم خر پیدا نمی‌شود».
خرسواری هم خودش مهارتی داشت. پالان خر بر‌عکس زین اسب، رکاب ندارد و پای خر‌سوار، ول است و این در مسافت‌های دراز یا ساعات طولانی، می‌تواند خرسوار را خسته کند. برای همین هم پیرمرد‌ها یا آن‌هایی که قرار بود زیاد سوار خر باشند، خورجینی روی پالان، پهن می‌کردند و پاهایشان را می‌گذاشتند داخل خورجین.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->