احساس سوختن به تماشا نمی‌شود مستند فریم‌های فلسطینی روی آنتن شبکه یک + زمان پخش دکترای افتخاری برای اولگا توکارچوک، نویسنده برنده نوبل هنر انقلاب، به مسائل ناب انسانی می‌پردازد لزوم حفظ هویت محتوایی هنر انقلابی هنر انقلاب زبان گویای جامعه کاپیتان تیم ملی فوتسال مهمان «۱۰۰۱» می‌شود + زمان پخش احیای سینما به سمت درست تاریخ پرندگان خشمگین ۳ در راه سینما هنر انقلابی مطالبه گر و امید آفرین | گفت وگو با هنرمندان مشهدی به بهانه سالروز شهادت سید مرتضی آوینی و روز هنر انقلاب اسلامی رضایت ادبی و چند پاراگراف درباره‌ سبک نویسندگی همینگوی سیاست در خدمت فرهنگ | در عرضه و معرفی هنر انقلاب اسلامی، به چه راه‌هایی می‌شود رفت؟ انیمیشن‌های «گل‌های کاغذی» و «فصل پریدن» در جشنواره سینمای حقیقی مسکو «نگاهی نو» به هنر نوجوانان در نگارخانه فردوسی مشهد حضور سعید پورصمیمی در فیلم «سوگ» عباس رافعی سریال جدید مهران مدیری در راه تلویزیون فراخوان همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران منتشر شد
سرخط خبرها

آن چنان که «او» بود

  • کد خبر: ۵۴۵۵۴
  • ۱۳ دی ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۰
آن چنان که «او» بود
سید عبدالجواد موسوی - روزنامه‌نگار
«حرمت امامزاده با متولی آن است» اگر یک‌جا مصداق داشته باشد همین‌جاست. در همه‌جای جهان و همه‌جای تاریخ، مردم با مصادیق است که به مفاهیم ایمان می‌آورند. چقدر در تاریخ خوانده‌ایم که فلان کافر به قصد تعدی و تعرض نزد بزرگی رفت و با دشنام و تندی سخن آغاز کرد، اما در پایان، وقتی خلق خوش و روی باز آن بزرگ را دید، نادم و پشیمان شد و به آیین او درآمد؟ اگر قرار بود آن بزرگ به جای نمایش اخلاق حسنه تنها به بیان اعتقادات و بنیان‌های فکری خود اکتفا کند، آیا می‌توانست تحولی در منکران به وجود آورد؟
 
پاسخ روشن است. درباره قاسم سلیمانی هم تکلیف روشن است. تا آنجا که مربوط به شخص او بود، همه‌چیز درست است و بی‌نقص. نه دست در جیب مردم کرد، نه از اعتقادات کسی سوءاستفاده کرد، نه روبه‌روی سلیقه‌های عامه مردم سنگر گرفت، نه به چهره‌های ملی و مذهبی توهین کرد، نه خلاف آنچه می‌گفت عمل کرد و نه اهل ریا و دروغ بود. ساده بود و صمیمی. آن‌گونه زندگی کرد که بدان معتقد بود و آن‌گونه مرد که سزاوارش بود. مردم هم به همان اندازه صدق و صفایش او را احترام کردند و حرمت نهادند، اما بعد از این، دیگر به عهده متولیان امامزاده‌ای به نام شهید سردار قاسم سلیمانی است.
 
اگر به اسم قاسم سلیمانی دوقطبی کاذبی به نام سازش‌کار و انقلابی راه بیندازیم و هرآن‌که، چون ما نمی‌اندیشد به تیغ تهمت و تکفیر از پا دربیاوریم، اگر مجسمه‌های زشت و بدقواره در میادین شهر نصب کنیم و از این راه جیب عده‌ای بی‌هنر را پر کنیم، اگر به اسم آن شهید ساده‌زیست ردیف بودجه‌های آن‌چنانی تدارک ببینیم و حتی حاضر نشویم بابت چنین خبط و خطایی از مردم عذرخواهی کنیم، اگر در فلان مسئله سیاسی خون آن شهید را وسط بکشیم و خلاف سلوک آن بزرگوار از نام شهید و جانباز استفاده ابزاری کنیم، معلوم است که متولیان خوبی برای آن شهید نبوده و باز هم فقط به فکر پیش‌برد اهداف و اغراض جناحی و شخصی بوده‌ایم. آن بزرگوار با خدا معامله کرده بود و هیچ‌گاه منت آن معامله را بر سر مردم نگذاشت.
 
از منظر او بدحجاب و باحجاب و اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، همه، فرزندان این آب‌وخاک بودند. اگرچه معتقدیم شهدا زنده‌اند و خود بهترین حافظ نام و آبروی خویش، هنر ما در تخریب چهره‌های ملی و مذهبی را هم نباید دست‌کم گرفت. ما استعداد بی‌همانندی در ضایع کردن سرمایه‌های هنگفت خود داریم، استعدادی که می‌تواند یک‌شبه دوست همدل و غم‌خوار را به دشمن بدل کند و از یک دشمن کاغذی و پوشالی، قهرمانی شکست‌ناپذیر بسازد. پس از این، هرچه بر سر قاسم سلیمانی بیاید مقصر اول و آخرش ماییم. پس اگر خردک شرری به نام و یاد او معتقدیم، چنان کنیم که او کرد و دست کم او را چنان نشان دهیم که او بود، نه چنان‌که نفس ما می‌خواهد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->