محدثه شوشتری | شهرآرانیوز؛ بوی بهار با نسیم صبحگاهی از پشت ماسکهای سهلایه هم به مشام میرسد. شاخههای شکوفهزده درختان و عطر غنچههای شکفته بهاری، دلانگیز است و سرخوش، اما به چهره رهگذران که خیره میشوی، انگار ردِ پایی از طراوت و شادابی بهار نیست. رهگذران کوچه و خیابان هرکدام بهدنبال گرفتاریها و مشغلههای روزمره خود هستند؛ کاسبی برای همان درآمد آب باریکهای که از بازار سوتوکور این روزها نصیب زندگیاش میشود، از خانه بیرون زده، کارمندی در راه ادارهاش است، کارگری جویای کار سر گذر و برخی هم دنبال دوا و دکتر که به یک ناخوشی از اعضای خانواده برمیگردد؛ و در اینمیان کم نیستند ناخوشاحوالهایی که کرونا در این روزهای بهاری، خزان را بر چهره زندگـیشان کشیده است.
۴۰۰ روز با کرونا
در مسیر بولوار خیام تا ملک آباد، چشم به رهگذران دوخته ایم که با پای پیاده یا سواره در حال عبور و مرورند. تابلوهای الکترونیکی سر چهارراههای اصلی، یک در میان وضعیت نارنجی مشهد از شرایط کرونا را به رهگذران یادآور میشوند. همان تابلوهایی که تا همین یک هفته پیش، شرایط را به رنگ زرد نشان میدادند. بعید نیست با سفرهای نوروزی و ترددهایی که بی توجه به شرایط کرونا صورت گرفت، تابلوهای شهر را هفته دیگر قرمز ببینیم.
به جز ماسکهای سیاه و سفید و یک در میان ماسکهای رنگی که بر چهره رهگذران میبینیم، شلوغی خیابانها و معابر فرق چندانی با روزهای دور از کرونا ندارد. روزهایی که حالا شمار آن از ۳۶۵ روز یک سال هم گذشته و به چهارصد و چند روز از زمان پیدایش آن در جامعه ما رسیده است. تحمل یک ماه زندگی با شرایط کرونا را هم به چشم نمیدیدیم، اما حالا به بیش از ۴۰۰ روز رسید و دوباره نقطه سرخط...
در روزهای پرطراوت بهاری، تکراریترین روزهای کرونایی بر زندگیها حاکم شده و حتی شرایط در شهر مشهد از روزهایی که در اواسط زمستان به رنگ آبی درآمده بود، بدتر شده است.
بازار آزمایشهای ۳۰۰، ۴۰۰ هزار تومانی
گذر از خیابانهای شهر را از بولوار خیام تا ملک آباد و از ملک آباد تا احمدآباد و نقطه تجمع مراکز درمانی و مطبهای پزشکان ادامه میدهیم. هنوز اول صبح است و ساعت رسمی بازگشایی بانکها نرسیده، اما در آزمایشگاههای خصوصی باز است. به یکی از آزمایشگاههای مجاور بیمارستان قائم (عج) سر میزنیم. سرفه یکی از مراجعه کنندگان سکوت سالن نسبتا بزرگ آزمایشگاه را میشکند. از متصدی پذیرش آزمایشگاه میپرسم: تست پی سی آر کرونا چقدر هزینه دارد؟ بدون اینکه سرش را از سیستم بالا بیاورد، عدد ۳۰۲ هزارتومان را تکرار میکند و منتظر میماند مشخصاتم را بیان کنم.
مراجعه کننده دیگری به فاصله کمتر از یک دقیقه، سؤال من را از پذیرش آزمایشگاه میپرسد. دوباره عدد ۳۰۲ هزار تومان تکرار میشود، بدون هیچ سؤال و جوابی بیشتر. گویا برای متصدی آزمایشگاه بدیهیترین و تکراریترین سؤال است و برای مراجعه کنندگان حساب کتاب دو دو تا چهار تا. برخی مراجعه کنندگان از آزمایش رایگان کرونا در مراکز بیست و دو گانه دانشگاه علوم پزشکی خبر ندارند و برخی دیگر، ترجیح داده اند که به جای رفتن به مراکز شلوغ دولتی، به آزمایشگاه خصوصی مراجعه کنند.
در مراجعه به دیگر آزمایشگاه خصوصی در مرکز شهر مشهد نیز مراجعانی از همین دست میبینیم؛ یا آگاهانه و با انتخاب خود هزینه آزمایش بخش خصوصی را پذیرفته اند یا از مراکز شانزده ساعته دانشگاه علوم پزشکی و بحث رایگان آزمایش کرونا بی خبرند. البته بماند که در این آزمایشگاه که حوالی بزرگترین بیمارستان دولتی مشهد، یعنی بیمارستان امام رضا (ع) واقع است، هزینه آزمایشگاه را متصدی پذیرش ۴۰۰ هزار تومان اعلام میکند و اینکه دفترچه بیمه هم نقشی در کاهش این هزینه ندارد و درواقع آزاد حساب میشود. در پاسخ به سؤال من که چرا آزمایش کرونا در این آزمایشگاه گرانتر از دیگر آزمایشگاههای خصوصی است، پاسخ میدهد، علاوه بر نمونه برداری از حلق و بینی، آزمایش خون هم میگیریم.
حین مراجعه ما برای پرس و جو از شرایط این روزهای کرونا، مادری دو کودک هشت و دوازده ساله خود را برای دادن تست کرونا به این آزمایشگاه آورده است. چهره کودکان، پریشان از شنیدن آزمایش کروناست. متصدی آزمایشگاه میگوید: از کودکان اینجا نمونه نمیگیریم، چون آزمایش کرونای ما همراه با آزمایش خون است و نیازمند پرستار ویژهای است که روش خون گیری از کودکان را بداند. یا بروید آزمایشگاه مخصوص کودکان یا دیگر آزمایشگاههایی که از کودکان نیز آزمایش خون و نمونه آزمایشگاهی میگیرند.
ازسرگیری زندگی عادی و کمین کرونا
بیرون از آزمایشگاه انگار خبری از کرونا نیست. ازسرگیری زندگی اقتصادی و اجتماعی مردم را، میتوان در کوچه و بازار دید. راسته بازار جنت از بیمارستان امام رضا (ع) فاصلهای ندارد. سری به بازار که میزنیم، انگار اینجا زندگی عادی در جریان است، حتی در همان بازار سوت و کور بعد از عید. خریدهای نوروزی تمام شده است و مغازه داران حداقل تا اردیبهشت خلوتترین روزهای سال را باید به انتظار بنشینند. درباره وضعیت این روزهای کرونا در مشهد و رفت و آمد مردم به بازار با یکی از مغازه داران صحبت میکنیم. میگوید: مردم اگر پول داشته باشند، به کرونا و غیر کرونا کاری ندارند. خرج میکنند. مشکل پول است، نه شرایط قرمز و نارنجی و زرد و آبی کرونا!
فروشنده دیگری که خودش هم چند ماه پیش مبتلا به کرونا شده بود، میگوید: تا زمانی که افراد خودشان کرونا نگیرند، یا یکی از اعضای نزدیک خانواده شان مبتلا نشود، کرونا را جدی نمیگیرند. من خودم اصلا فکر نمیکردم کرونا بگیرم.
در بازار، مردم در حال رفت و آمدند و زندگی عادی را از سر گرفته اند، هر چند کرونا در کمین است و این را وقتی فقط پنج دقیقه از راسته بازار جنت تا بیمارستان امام رضا (ع) فاصله میگیریم، میتوان با چشم و گوش و تمام وجود حس کرد.
چهرههای نگران پشت نردههای بیمارستان
پشت در بیمارستان بزرگ شهر جمعیت به اندازه بیش از ۴۰، ۵۰ نفر ایستاده است. یکی بیمار کرونایی دارد، دیگری بیمار اورژانسی یا بیمارانی که از شهرستان در این بیمارستان بستری اند. نگهبان بیمارستان هیچ مراجعه کنندهای را به داخل راه نمیدهد. فقط عدهای را که نگران حال بیمار بستری شده خود هستند، راهنمایی میکند که از طریق تماس تلفن با بخش بستری، حال بیمار کرونایی شان را جویا شوند. به عدهای دیگر مدام هشدار میدهد که مقابل بیمارستان نایستند، چون فایدهای برای بیمارشان ندارد.
دختر جوانی که مادرش بر اثر کرونا در بیمارستان امام رضا (ع) بستری است، هراسان و نگران بر نردههای بیمارستان تکیه داده است. با سؤال ما چشم هایش خیس اشک میشود و درد دلهایی که ظاهرا هیچ گوش شنوایی برای آن پیدا نکرده است. میگوید مادرش ۵۰ سال دارد و از پا افتاده نیست، اما کرونا او را نزدیک به یک ماه است که در بستر بیماری انداخته و وضعیتش در بیمارستان هنوز رو به بهبودی نیست.
نگران است که مثل خیلی از مراجعه کنندگانی که هر روز جلو بیمارستان امام رضا (ع) دیده است، ناگهان خبر رفتن مادرش را میگوید: اگر میخواهید کسی کرونا را باور کند و رعایت کند، بگویید فقط یک بار تا پشت در بیمارستان امام رضا (ع) بیاید و حال ما همراهان بیمار را ببیند. انگار در هیچ جای شهر کرونا نیست و مردم فقط با یک ماسک به زندگی عادی خود میرسند، اما وقتی به دام کرونا بیفتی، تازه آغاز جهنمی است که یک ماه آن به اندازه یک عمر، نگرانی آدم را پیر میکند. تا وقتی عزیزی از خانواده ات روی تخت بیمارستان نیفتد، نمیتوانی زور کرونا را قبول کنی.
موج امید و ناامیدی از واکسیناسیون
درمیان همین جمعیتی که در حال رفت و آمد هستند، برخی از واکسیناسیون به عنوان چاره کار صحبت میکنند و عدهای هم از شنیدن اسم واکسن هراس میگیرند. مرد جوانی میگوید: واکسنهای چینی را آوردند در همین نوروز به برخی گروهها در مشهد تزریق کردند. او اعلام میکند که حاضر به تزریق واکسن چینی نیست.
خانمی دیگر حرفهای این مرد را با گفتن اینکه «حالا بگذارید واکسن به مردم عادی برسد، بعد شما بگویید چینی است و نمیزنید.»، تکمیل میکند. این شهروند مشهدی که برادرش کارمند یکی از ادارات مشهد است و اکنون بستری در بیمارستان، میگوید: اگر واکسن زودتر به گروههای پر خطر و کارمندان و کارگران میرسید، شاید الان برادر من روی تخت بیمارستان نبود. حالا میگویند واکسیناسیون را شروع کرده اند، اما با این سرعت واکسیناسیون تا پنج سال دیگر هم همه مردم واکسینه نمیشوند.
هزینه داروهای مورد استفاده برای کرونا
هر چند هیچ داروی قطعی برای درمان کرونا وجود ندارد و واکسیناسیون هم هنوز بین مردم آغاز نشده، خرید بیش از ۱۰ قلم دارو از جمله داروهای مکمل و ضدویروس برای درمان بیماران کرونایی در شرایط کنونی، تنها راهکار نجات بیماران است. برخی از این داروها به سختی پیدا میشوند و برخی هم هزینه بسیار دارند.
در داروخانه مجاور بیمارستان امام رضا (ع)، خانمی چند قلم دارو برای بیمار کرونایی اش گرفته است. از او درباره نوع دارو و هزینه هایش میپرسم. میگوید: همسرم دو هفته است در قرنطینه خانگی است. بیش از ۵ میلیون تومان پول دارو داده ایم. درباره نوع داروها هم میگوید: بیشتر داروها تقویت کننده سیستم ایمنی بدن و ضدویروسی هستند که پزشک تجویز کرده است.
از متصدی داروخانه کنار بیمارستان امام رضا (ع) درباره کمبود برخی اقلام دارویی مورد استفاده برای درمان کرونا جویا میشوم. میگوید: به صورت مقطعی برخی داروها کمیاب میشوند. البته نه فقط داروهای مورداستفاده برای کرونا که دیگر داروهایی بیماران خاص و حتی برخی اقلام دارویی ساده هم ممکن است گاهی کمیاب و حتی نایاب شوند.
مدرسهها باز هستند اما...
در راه برگشت از گزارش میدانی درباره وضعیت کرونا در شهر، باز بودن درِ چندین مدرسه نگاهمان را جلب میکند. به یکی از مدارس که اتفاقا دبستان است، وارد میشویم. معاون و مدیر مدرسه همه حاضر هستند. چرایی باز بودن مدرسه را از یکی از معاونها جویا میشوم. میگوید: درست است که مدارس مشهد را در شرایط نارنجی کرونا تعطیل اعلام کرده اند، اما ما برای برخی امور اداری مدارس به صورت نوبتی بین معاونان و مدیران هر روز در مدرسه حاضر میشویم. به طور نمونه مجلات رشد را هنوز خیلی از خانوادهها دریافت نکرده اند و هر روز که به ما مراجعه کنند، به آنها تحویل میدهیم.
فرضیات عمومی کرونا از افسانه تا واقعیت
اما در پایان و در صحبتهایی که با مردم داشتیم، نکته دیگری نیز همچنان درباره ویروس کرونا پر رنگ بود؛ همچنان فرضیات عمومی درباره ویروس کرونا از افسانه تا واقعیت بین مردم وجود دارد. شایعات هنوز هم بین مردم داغ است و روشهای عجیب و غریبی برای درمان و پیشگیری به یکدیگر توصیه میکنند. در عین حال آنچه باید مهم باشد، رعایت اصول بهداشتی کرونا برای زدن ماسک و فاصله فیزیکی است که در خیلی از معابر، اماکن، واحدهای صنفی و ... رعایت نمیشود. در شرایط نارنجی شهرمان، رعایت توصیههای بهداشتی کمترین کاری است که میتوانیم برای کمک به سلامتی و جان یکدیگر بکنیم؛ پس همین را دریغ نکنیم.