گروه ورزش|شهرآرانیوز، اگر شواهد را مبنا بگذاريم، بعيد است که استقلال بتواند مهدي قايدي و شيخ دياباته را براي فصل بعدي هم حفظ کند و در آن صورت بايد پرسيد خط حملهاي که بخواهد فقط روي کاکل ارسلان مطهري بچرخد، چقدر بخت براي توفيق خواهد داشت، قايدي چنان گران قيمت و پرخواستار است که استقلال ميتواند با فروش وي در پايان ليگ بيستم کاسبي مفصلي کند و با آن بخشي از ديون عظيم خود را بازپرداخت نمايد و دياباته آن قدر با مربيان اخير استقلال اصطحکاک داشته که شايد فرهاد مجيدي اصراري بر حفظ وي نکند.
در آن صورت بار اصلي خط حمله به روي دوش مطهري منتقل خواهد شد و چون وي به تنهايي جوابگو نيست، آبيها بايد براي فصل بعدي دست به خريدهاي تازه بزنند. درست است که استقلال در اين منطقه آرمان رمضاني و سبحان خاقاني را هم دارد اما آنها به تنهايي حلال مشکلات نيستند. يکي از آنها هنوز به سطح و کلاسي نرسيده که بايد در يک مهاجم باشگاه معتبر استقلال جستوجو و يافت کرد و ديگري بهرغم گلزني در مسابقه اخير استقلال با نفت مسجدسليمان هنوز کم تجربه و ناپخته است و بههمين سبب بين حضورهاي قبلي موفق وي و حضور اخيرش مقابل تيم محمود فکري فاصلهاي طولاني افتاده بود. با اين اوصاف است که بايد پذيرفت مجيدي در انتهاي فصل بهخريدهاي تازهاي نياز دارد و اگر در اين زمينه حساس اقدام مؤثر نکند، آبيها در فصل بعد متحمل ضررهاي زيادي خواهند شد.
يک فرض البته نه چندان محتمل اين است که بهدلايل هم رفتن قايدي به يک تيم خارجي (بهاحتمال قوي عربي) منتفي شود و هم دياباته با سازشپذيري بيشتري نسبت به گذشته در استقلال بماند و در آن صورت نياز اين تيم به تحرکات تازه در بازار نقلو انتقالها تا حد زيادي فروکش خواهد کرد و شايد هم فقط يکي از اين دو نفر ماندني شوند اما تحت هر شرايطي احتياج استقلال به حداقل يک مهاجم جديد و اضافي براي فصل طولاني بعدي يک نياز قطعي و بدون ترديد است. هم تعدد بازيهاي استقلال در سه جام حل فصل جديد چنين نيازي را موجب ميشود و هم آسيبپذيري و سه اخطاره شدنهاي گاه و بيگاه مهاجمان کنون استقلال تأکيدي روشن بر اين نياز تلقي ميگردد.
سوابق به ما ميگويند بالا و پايين آمدنهاي مکرر کار قايدي و دياباته در طول فصل نيز عاملي استکه بايد روي آن کار و براي آن چارهجويي کرد. قايدي که کليديترين بازيکن تهاجمي استقلال است. در عين داشتن روزهاي روشني که در آن به تنهايي سرنوشت تيمش را تعيين ميکند، روزهايي را هم دارد که طي آن بدون دليلي مشخص بسيار پايينتر از سطحاش ظاهر ميشود و اميدها را زايل ميکند. اشکال اصلي دياباته مصدوميتها و ناآمادگيهاي جسماين متعدد و البته راه نيامدن او با مربيان تيمش در دفعات متعدد در طول فصل است و اگر پيشتر گفتيم که درصورت ابقاي اين دو در تيم نيز نگاه مجيدي بايد به يک مهاجم قويتازه باشد، هيمن قبيل مسائل است. رفتن هر دوي آنها چنان احتياجي را چند برابر ميکند و در آن صورت نميتوان با مطهري بهرغم تيزهوشي و سرعت عملاش و آرمان رمضاني با وجود برخي گلزنيها حساس اخيرش به جاها و مقاصدي رسيد که استقلال حق خود ميداندو با وجود قايدي بسيار قابل اکتسابتر است تا در صورت نبود وي.
باتوجه به اين که مقرر شده مجيدي صرفنظر از هر نتيجهاي که در جام حذفي ايران و ليگ قهرمانان اسيا کسب ميکند، در استقلال ماندني شود، او بايد از همين حالا به خريدهاي تازهاش در خط حمله فکر کندو در پايان دهه دوم مردادماه که تکليف جام حذفي مشخص شد، ايدههايش را در اين زمينه به اجرا بگذارد و منتظر بازگشايي جام باشگاههاي اسيا در شهريورماه نماند. اگر قايدي و دياباته رفتند، استقلال در سايه نگرش فوق و خريدهاي برخاسته از آن به آن چه که نياز دارد، خواهد رسيد و در مقابل کار انجام شده قرار نخواهد گرفت و اگر هم برخلاف شواهد اخير قايدي و دياباته نرفتند، مجيدي باز با حداقل يک خريد تازه خشاب پر و پيمانتري براي مبارزات فصل بعد خواهد داشت.