تیم ملی فوتسال افغانستان در مسابقات کشور‌های اسلامی به میزبانی عربستان شرکت می‌کند طالبان شرایط جدید برای دریافت پاسپورت افغانستان را اعلام کرد (یکم شهریور ۱۴۰۴) قیمت امروز پول افغانی (شنبه یکم شهریورماه ۱۴۰۴) آغاز پیاده‌روی ۷۰۰ زائر افغانستانی از تربت‌جام به سمت مشهد پاکستان حضور داعش و «تی‌تی‌پی» در افغانستان را تهدیدی برای اسلام‌آباد خواند پیام تسلیت استاندار خراسان رضوی در پی فوت ۷۵ مهاجر افغانستانی در هرات به مردم افغانستان همدردی وزارت خارجه ایران با مردم افغانستان ششمین نشست سه‌جانبه وزرای خارجه طالبان، پاکستان و چین در کابل برگزار شد مجسمه امیرعلی‌شیر نوایی در مزارشریف تخریب شد وزیر خارجه چین وارد کابل شد شمار تلفات حادثه رانندگی در هرات به ۷۶ نفر رسید (۲۹ مرداد ۱۴۰۴) ۶۰ افغانستانی در یک حادثه رانندگی در هرات جان باختند +فیلم (۲۸ مرداد ۱۴۰۴) حامد کرزی: استقلال واقعی افغانستان با آموزش همگانی برای دختران و پسران ممکن است قیمت امروز پول افغانی (سه‌شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴) پژمان‌فر: بی‌برنامگی برای حضور اتباع خارجی در کشور تهدید است توضیحات سخنگوی وزارت خارجه در رابطه با مشکلات زائران افغانستانی اربعین امسال قیمت امروز پول افغانی (دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴) تلاش طالبان برای مدیریت آب بحران را منطقه‌ای می‌کند عکس‌هایی از بارش شهابی برساوشی قیمت امروز پول افغانی (یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴) هشدار اداره هواشناسی افغانستان درباره احتمال بارش شدید باران در ۱۴ ولایت (۲۶ مردادماه ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

شعری از شاعر افغانستانی برای حاج قاسم سلیمانی

  • کد خبر: ۹۴۲۸۰
  • ۱۱ دی ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۳
شعری از شاعر افغانستانی برای حاج قاسم سلیمانی
یکی از شاعران افغانستانی در ایران در آستانه دومین سالگرد شهادت سردار دل‌ها حاج قاسم سلیمانی، غزلی را در وصف این شهید سروده است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ «حمید تقدیمی» از شاعران جوان مهاجر افغانستانی به‌مناسبت دومین سالگرد شهادت سپهبد قاسم سلیمانی غزلی در وصف این شهید سروده است.

سروده این شاعر افغانستانی در ادامه می‌آید:

حسرتی صبح جمعه آمده است، در دلم آتش تو روشن بود

قلب با این خبر بگو چه کند، قصه‌ی یک انار و سوزن بود

تازه فهمیده‌ام چه نزدیکی، قسمتی از وجود من بودی

بعد از آن انفجار، در خودرو، شعله ور تکه پاره‌ی من بود

تو سلیمان و یا که داوودی.،هر گره وا شده به دستانت

آنچه در دست‌های تو موم است، زیر دندان دشمن آهن بود

رد پاهای شیر می‌گوید، وسعت بیشه تا کجا باشد

چکمه‌های تو امنیت آورد، حد و مرز قلمرو روشن بود

در سحرگاه جمعه می‌پیچد، کربلا عطر آشنای شما

باد سمت حرم به اکلیل، ذره‌های تنت مزین بود

برگه‌های مچاله می‌خواهند، شعله‌ها را یکی یکی بکشند

فکر کردن به مرگ صاعقه هم، اشتباه بزرگ خرمن بود

هشتمین خان قصه نامردی است، تیرها مکر و حیله و نیرنگ

چاه کن باز در ته چاه است، خنده‌ای بر لب تهمتن بود

گر چه نثری به پیش دیوان است، شاعرا، مشق، غرق نقصان است

زیره بردن به سمت کرمان است، چاره‌ی بغض ما نوشتن بود

منبع: فارس

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->