جنگها هیچ گاه خوشایند نبوده و نیست. چون پیامد جنگ ها، ویرانی و نابودی و کشتار انسانی است و دردی که در دل تاریخ یک کشور و مردمش ریشه میدواند. بااین حال، انسان همواره از جنگ و خون ریزی دست برنداشته است و خوی جنگ طلبانه بعضیها جان و جهان دیگران را نشانه رفته است.
در این میان، گاه ملتهایی ناخواسته گرفتار جنگی میشوند که نتیجه خواستههای غیر انسانی جنگ طلبان است. ویژگی مهم این جنگها این است که غیرت و جوانمردی مردمی که جنگی بر آنها تحمیل شده است، سرمایهای میشود برای نسلهای آینده.
اینان در برابر اقدامات مشابه، مقاومت گذشتگان را سرمشقی میدانند که چراغ راه خواهد بود. جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران، از این نقطههای اوج فراوان دارد که فتح خرمشهر یکی از قلههای آن است. روزی که میتواند سوژه کم نظیری برای سینما و ادبیات داستانی باشد.
حال پرسش بنیادین این است که آیا این رویداد حماسی و ملی توانسته است سرمشقهای خوبی را به تصویر بکشد برای آیندگان. آیا از هنر و ادبیات به قدر کافی برای بازتاب این قله تاریخی بهره برده ایم؟
نگاهی به سینمای دفاع مقدس با موضوع خرمشهر کارنامه کم بنیهای را نشان میدهد که البته آثار ارزشمندی در میان آنها وجود دارد. زنده یاد ملاقلی پور با فیلم سینمایی «به سوی ساحل»، احمدرضا درویش با سه گانه همیشه ماندگار «کیمیا» و «دوئل» و «سرزمین خورشید»، حمید فرخ نژاد با «سفر سرخ»، اثر به یاد ماندنی «روز سوم» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، «کودک و فرشته» از مسعود نقاش زاده، «بیست و سه نفر» از مهدی جعفری، «بزرگمرد کوچک» از صادق دقیقی که نگاهی به تلاش چند نوجوان برای دفاع از شهر خود دارد و سرانجام منیر قیدی که به سراغ قهرمانان زن در روزهای دفاع از خرمشهر میرود و «دسته دختران» را میسازد.
در ادبیات داستانی آثار بیشتری را میبینیم. از معروفترین آنها «آن بیست وسه نفر» از احمد یوسف زاده است که به داستان ۲۳ نوجوانی اشاره دارد که در عملیات آزادسازی خرمشهر اسیر شدند. رمان «نخلهای بی سر» از قاسم علی فراست، رمان «ضیافت به صرف گلوله» از مجید قیصری، رمان «بچههای کارون» از احمد دهقان، رمان «جنگی که بود» از کاوه بهمن، رمان «زنی بر بام» از مریم محمدی، «روزهای خرمشهر» (داستانی برای کودکان) از مرتضی سرهنگی، رمان ـ خاطره «دا»، رمان ـ خاطره «پوتینهای مردم» و رمان ـ خاطره «یکشنبه آخر».
گرچه از آثار نمایشی و صحنهای هم نباید گذشت و جشنوارههایی که زمینه تولید و اجرای آثار فراوانی را فراهم کرد، با این حال، شعر بیش از همه گونههای ادبی و هنری این بار را به دوش کشیده است و تعداد آثار چه به لحاظ تعداد دفترها و مجموعههای شعر و چه در قالب و تعداد اشعار و حتی برگزاری جشنوارههای شعر بر دیگر گونهها میچربد.
در موسیقی هم نباید از اثر ارزشمند مجید انتظامی با عنوان سمفونی «خرمشهر» غافل ماند که در شمار آثار ماندگار این حوزه است و ما چقدر نیازمند چنین آثار فاخر و ماندگار در حوزه دفاع مقدس و به ویژه فتح خرمشهر هستیم؛ آثاری که بتواند ترجمان خوبی از دفاع مقدس برای آیندگان و جهانیان باشد.
مهمتر از همه، خلق یادمانهای هنری از بقایای جنگ و دفاع مقدس، شاید زندهترین و ارزشمندترین اثر هنری باشد که باید به یادگار بماند. در هر منطقه جنگی دست کم حفظ چند اثر شاخص و نماد اصلی، همچون مسجدجامع خرمشهر ضروری بوده و هست.
ای کاش مسجدجامع خرمشهر بازسازی نمیشد تا سندی زنده باشد از روزگار مقاومت و مسجدی دیگر با همان معماری در کنار آن بنا میکردیم. باور کنیم که در کنار آثار ادبی و هنری، بخش زنده تاریخ جنگ همین آثار جامانده در مناطق دفاع مقدس است.