معرفی و نقد «در باب تسلی خاطر، آرامش در عصر ظلمت» در پردیس کتاب مشهد | رنج و تسلّی امکانی برای رشد انسان است درگذشت علی رشوند، بازیگر و تهیه‌کننده تئاتر + علت برگزیدگان جشنوارۀ فیلم عمار معرفی شدند مروری بر برخی از مستند‌هایی که درباره شهید حاج قاسم سلیمانی ساخته شده‌اند صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۳ روایت کردن، مهم‌ترین کار جهان است رمان «سردار ایرانی» در کتاب‌فروشی‌ها غربت موسیقی مقامی در بی‌مهری‌ها پخش فیلم تلفن زمان برای نابینایان و ناشنوایان + زمان پخش نگاهی به فیلم‌های احتمالی چهل‌وسومین جشنواره فجر در بخش اجتماعی فصل اول برنامه هزار و یک شب، ۱۰۰ قسمت است + زمان پخش درباره مجموعه متغیر منصور اثر یعقوب یادعلی | داستان‌هایی درباره تغییر فیلم توقیف‌شده مسیح پسر مریم، سریال می‌شود بهترین فیلم سال ۲۰۲۴ از نگاه انجمن منتقدین فیلم بریتانیا» (UKFCA) فیلم‌های آخر هفته تلویزیون (۱۳ و ۱۴ دی ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان حمید نعمت‌الله: یک سانس در جشنواره به فیلم قاتل و وحشی بدهید مهران مدیری با «گل یا پوچ» جدید برمی‌گردد آیین افتتاحیه پانزدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار در مشهد برگزار شد+ویدئو پژمان جمشیدی با فیلم سینمایی روز جزیره، در راه فجر چهل و سوم
سرخط خبرها

چراغ آسمون نذر دل تو

  • کد خبر: ۱۲۶۰۱۴
  • ۲۷ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۶:۲۲
چراغ آسمون نذر دل تو
نوید سرادار - فعال فرهنگی

راهی نجف شدم. مسیر البته طولانی‌تر از چیزی بود که گمان می‌کردم. با این حال شب را آنجا ماندم. دنبال حرم می‌گشتم. افتاده بودم به پرس‌وجو. دست آخر پیدا کردم و به وادی‌السلام رسیدم و بعد هم به حرم.

بعدازظهر فردا کاروان را در نجف پیدا کردم. انگار که آدم به یک دوست قدیمی رسیده باشد. تک تکشان را در آغوش می‌گرفتم. هرکدام که مرا می‌دیدند از دور با لبخند می‌آمدند سمتم و در آغوش هم می‌رفتیم.

با برادرانم راهی کربلا می‌شدم و از شوق دل توی دلم نبود. در اتوبوس نجف تا کربلا یکی از برادران اهل سنت با لهجه محلی خراسان زمزمه گرفت:

علی شیر خدا دردُم دوا کن
مناجات مرا پیش خدا کن
چراغ آسمون نذر دل تو
به هرجا عاشق است دردش دوا کن

بنا بود توقف در کربلا آنچنان طولانی نباشد. شب بعد از کلی پیاده روی موکبی را که باید می‌خوابیدیم پیدا کردیم. موکب مربوط به شمالی‌ها بود. همه خادم‌ها با لهجه شمالی حرف می‌زدند و دل آدم را می‌بردند دریا.

صبح با برادرانم راهی دریای کربلا، حرم عباس بن علی (ع) شدیم. اشتیاق برادران اهل سنت در راه حرم این جمله مولوی را بیشتر در ذهنم می‌نشاند که: «اگر محبت ما به اهل بیت بیشتر از شیعیان نباشد کمتر نیست.» اول از حضرت علمدار (ع) کسب اجازه کردیم و بعد از آن در بین الحرمین ذوب شدیم تا به چشمه حسین (ع) رسیدیم و روزی ما هوای بهشت شده بود. هوای حرم اباعبدا... (ع). بعد از ظهر راهی مرز و ایران می‌شدیم.

موقع بازگشت از حرم باز سؤال مأمور مرز در خروجی عراق آمد در ذهنم:
«کجا میری؟» «زیارت.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->