ما زندگی را دوست داریم. در منطق دینی این یک بایستگی است. باید خود را و زندگی را دوست داشته باشیم. در نگاه ما- اما- مرگ نه تنها زندگی را تهدید نمیکند که رفتارها را به سمت مقصد متعالی راه مینماید. دریافت ما از عاشورا چنین است؛ زندگی بخشی مدام در صراط مستقیم حقیقت.
چنین است که روز میلاد جوان اول کربلا را «عید روزِ جوان» نام مینهیم و جوانانمان را به این فرا میخوانیم که خود را به علی اکبر کربلا شبیه کنند. اویی که تاریخ، کلامش را برای ما سرمشق مینویسد در ازدحام روایت ها. او گفت، وقتی برحقیم از مرگ باکی نداریم. این شاه بیت معرفتی «عمارِ صفینِ کربلا»، جناب علی اکبر (ع) است که وقتی حضرت ابا عبدا... (ع) در حالتی خاص، انالله وانا الیه راجعون را زمزمه میکنند، میپرسد از حضرت پدر درباره چرایی استرجاع. ز
مانی هم پاسخ میگیرد که: الان دیدم این کاروان میرود به سمت قتلگاه و مرگ درانتظار ماست، دومین سؤال را مطرح میکند که: پدر جان مگر ما بر حق نیستیم؟ و پاسخ میشنود: آری ما بر حق هستیم. آنگاه علی اکبر (ع) همه باورش را به زبان میآورد؛ پس از مرگ باکی نداریم! حق هم همین است، درس نیز همین. یعنی درسی که از صاحب امروز که روز جوان است باید بگیریم این است که برمدار حق حرکت کنیم و در این مدار آماده همه چیز باشیم. حضرت علی اکبر (ع) دارد با این سخن، به همه نسلها و عصرها میگوید که زندگی باید بستر تجلی حق باشد و اگر راه حق سد شد باید برای گشودن آن تمام قد به میدان آمد و حتی به قیمت شهادتِ خود، آن را به روی خلقِ خدا گشود.
این هم خاص کربلا نیست که کربلا، تقدیر همه زمینها و زمان هاست. نشان راهی است که برای همیشه انسان را به خدا میرساند. او محصول تربیتی امامت بود که در دامان علی (ع)، شجاعت و در کلاس حضرت مجتبی (ع)، صبر و در محضر امام حسین (ع)، ایثار و شهادت آموخته بود. او اگر چه پیامبر (ص) را درک نکرده بود، اما شبیهترین مردمان به حضرت رسول (ص) بود.
چنان که مولا حسین (ع) در روز عاشورا وقتی میخواست او را به میدان بفرستد، فرمود: «یا قوم، هولاءِ قد برز علیهم غلام، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول ا...» تشابهی چنان، نقش عمار را در این معرکه برای تبیین حق ایفا میکرد. شبیه پیامبر (ص) به میدانی آمده بود که پیش رویش بی شمار کوفیان ایستاده بودند با شمشیر آخته و ادعای مسلمانی. صدای حسین (ع) را نمیشنیدند چنان که در صفین صدای علی (ع) را نمیشنیدند، اما حضور «عمار» که مستظهر به کلام نبی (ص) بود در آنها همهمه تردید را بلند کرد. در کربلا هم حضور «اشبه الناس» به رسول ا. (ص)، تبیینگر حق بود. حقیقتی که امروز هم ما را راه مینماید تا علی اکبر وار در کربلاهای مکرر، طرف حق بایستیم.