نگاهی به سریال مهیار عیار، ساخته سیدجمال سیدحاتمی | ملودرام تاریخی همچنان مشتری دارد قلب امیرحسین صدیق جراحی شد آموزش داستان نویسی | از سنگ و آب و شیاطین دیگر (بخش اول) اهدای نشان‌های افتخار، باعث تقویت ارزش‌های مثبت در جامعه می‌شود تک‌افتاده‌های سبک هندی | ۲ کتاب تازه از میراث محمد قهرمان انتشار یافت «بُت» و «قاتل و وحشی»، دو فیلم اکران‌نشده حمید نعمت‌الله، در راه فجر چهل‌وسوم کنسرت‌های هفته دوم دی ماه ۱۴۰۳ صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ فیلم سینمایی آقای زالو در راه جشنواره فجر اعلام جرم علیه یک روزنامه و یک فعال فضای مجازی در تهران نمایش فیلم‌های جشنواره «سینما حقیقت» در خراسان رضوی آغاز شد بیش از ۱۰ میلیون ایرانی در پاییز ۱۴۰۳ به سینما رفتند | زودپز همچنان در صدر! رونمایی از نخستین تیزر انیمیشن «ساعت جادویی» + فیلم خیز هنرمندان مشهدی‌ برای ساخت ۶ مجموعه تلویزیونی ۲۹ مجموعه سینمایی، میزبان چهل و سومین جشنواره فیلم فجر داستان‌های کهن را با ابزارهای نو تعریف کنیم کیانوش عیاری و منوچهر محمدی پروانه ساخت گرفتند
سرخط خبرها

درس قهرمانی که بی‌تفنگ می‌جنگید

  • کد خبر: ۱۷۳۵۵
  • ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۳
درس قهرمانی که بی‌تفنگ می‌جنگید
غلامرضا بنی اسدی روزنامه نگار
شهدا عزیزند همه، اما در‌میان صاحب‌دلانِ به‌خدا‌پیوسته و دلدار‌شده هم عزیز‌ترین‌هایی هستند که با سلام و صلوات باید به احترام نامشان برخاست و در تحریر سیره زندگی و سبک جهادشان، قلم را و کلمه را تبرک بخشید. من شهیدان را پرچم همیشه‌در‌اهتزاز عزت و آیات بارز و به‌تجلی‌رسیده خداوند علی اعلا می‌دانم، ولی درمیان شهدا هم باز شکوه فوران‌کرده را در قامت مجاهدانی می‌بینم که بدون سلاح در‌پی صلاح‌اند و نقد جان خویش را در بازار جان پناه‌ساختن برای دیگر رزمندگان، به کف می‌گیرند؛ همان‌هایی که با عنوان افتخار‌آفرین «سنگر‌سازان بی‌سنگر» می‌شناسیمشان. همان‌ها که قبل از آنکه با خاک بخواهند خاکریز بسازند، با جانِ خویش جان‌پناه برپا می‌کنند. اینان خطی از نورند که اگر‌چه آغازش را در دفاع مقدس دیدیم ادامه‌اش را در‌میان مدافعان حرم باید پی گیریم در شکوه شهادت حسین هریری و جواد جهانی و بسیاری دیگر که جان‌فدای زندگی دیگران شدند. باری، جهادگران شهید برای من حرمت مضاعف دارند و در‌میان آنان نیز قهرمان جاودانه نگاه من، شهید «سید‌محمد سید‌زاده» است. اخلاق‌مردی که جوانمردی را زندگی می‌کرد و با خلق خدا فراتر از مدارا، به مروت، رفتار می‌کرد و در‌برابر ناملایمات رفتاری برخی‌ها هم مثل نسیم، ملایم و روح‌بخش بود. رعنا‌جوان انقلابی جهاد که هم نام از رسول‌ا... می‌برد و هم نسب به او می‌رساند، در اخلاق هم فرزند بلافصل مکتب نبوی بود که فلسفه بعثت خویش را اکمال اخلاق می‌دانست. او قبل‌از انقلاب، در شمار بیداریگران جامعه در مبارزه با طاغوت و شکنجه‌دیده‌های ساواک بود و بعد‌از انقلاب از آنانی که سنگر انقلاب شدند تا ما را به روزگاران درس بیاموزند که نباید از انقلاب، سنگر ساخت. او میراثی برایمان به ارمغان گذاشت با منش خود که هرگز بر سفره میراث‌خواری از انقلاب و دفاع مقدس ننشینیم، بلکه در گذر زمان هم با میراث‌داری از فرهنگ شهادت بگوییم و نام خود را در فهرستی بنویسیم که آغازش را شهدا متبرک کردند. سید‌محمد، از خویش برون آمده بود و گام بر سر گردون می‌زد و هر‌جا می‌توانست گرهی باز کند با ابروی گشاده و لب خندان حاضر می‌شد. در آبادانی روستا‌ها می‌کوشید. جاده می‌زد. عمران‌گری داشت و در آخر هم جبهه، او را به خویش خواند تا کتاب مقاومت فرزندان امام‌رضا (ع) فصلی درخشان به نام «سید جبهه‌ها و سنگر‌ها» بیابد که در ۱۹ بهمن، درست یک روز قبل از به دنیا‌آمدن تنها فرزندش، شهادت را معنایی تازه شود. فرزندی که قرار بود اگر پسر باشد «ابوذر» شود و فریادگرِ حق و اگر دختر بود «زیتون» شود و نماد صلح‌خواهی جهادگری که بی‌تفنگ می‌جنگید. باری، شهدا عزیزند، اما آنانی که بی‌تفنگ شهادت را زندگی می‌کنند و به جان، پناه می‌سازند برای دیگران، شکوهی مضاعف دارند و سید‌محمد سید‌زاده از‌جمله درخشان‌ترین ستاره‌هاست در این آسمانِ بلند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->