ویدئو| خادمان امام رضا(ع) میزبان زائران پیاده در تپه سلام تشرف معلولان آسایشگاه فیاض‌بخش به حرم مطهر رضوی (۶ شهریور ۱۴۰۳) سیزدهمین دوره جایزه ادبی «یوسف»، ویژه دفاع‌ مقدس آغاز به کار کرد تمدید مهلت ارسال آثار به جشنواره رسانه‌ای بین‌المللی امام‌رضا (ع) راه‌اندازی موکب‌ دانش‌آموزی مدارس امام‌رضا(ع) در دهه آخر صفر ۱۴۰۳ اعمال و ادعیه دهه آخر صفر چیست؟ آماده‌سازی مواکب جاده‌های منتهی به مشهد برای زائران پیاده امام‌رضا(ع) در دهه پایانی صفر ۱۴۰۳ + ویدئو بیش از ۴۵۰۰ نیروی امدادگر در طرح «هم‌سفران خورشید» آماده خدمت رسانی به زائران امام رضا (ع) ۲۶۴ هزار نفر از خراسان رضوی در پیاده‌روی اربعین شرکت کردند مراسم تشییع و تدفین شهید علی رفیعی در حرم امام‌رضا(ع) برگزار خواهد شد (۶ شهریور ۱۴۰۳) ویدئو| فرماندار مشهد: برای خدمت‌رسانی به بیش از ۱۰ میلیون زائر در دهه آخر صفر آماده‌ایم اولین نمایشگاه تخصصی و تجاری فرش در حرم مطهر رضوی برپا می‌شود حرکت کاروان‌های زائران پیاده به سمت مشهد آغاز شد | ثبت‌نام زائران برای پیاده‌روی دهه پایانی صفر ۱۴۰۳ از ۶۴ شهرستان کشور آماده‌سازی ۳۶۰ ایستگاه صلواتی بین‌راهی در دهه آخر صفر ۱۴۰۳ | ۲۴۰ کاروان زائر پیاده در نوبت ثبت‌نام برای اسکان
سرخط خبرها

من کاتبی بیچاره در روزی مهیب

  • کد خبر: ۲۳۹۴۷۵
  • ۲۷ تير ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۹
من کاتبی بیچاره در روزی مهیب
دوباره عاشورا شد من دارم صبح عاشورا نفس می‌کشم و متاسفانه هنوز زنده ام.

ساعت ۳:۱۰ است، چند دقیقه دیگر اذان صبح عاشورا را می‌گویند، خیس عرقم، وسط سینه زدن یادم افتاده باید بنشینم و بنویسم برای عاشورا، آمده ام توی اتاق چایی هیئت نشسته ام دارم توی گوشی ستون را می‌نویسم، از ساعت ۲ صبح دانیال شروع کرده به عاشورا خواندن، ما حلقه زده ایم و همراه با کائنات داریم التماس می‌کنیم و تمام طول شب عاشورا را بر سینه می‌کوبیم و می‌گوییم، مکن‌ای صبح طلوع. من توی اتاقک دم کرده‌ای هستم که یک گوشه اش سماوری دارد می‌جوشد و یک گوشه اش پارچ‌های استیل پشت عرق کرده ریسه شده اند تا بعد از اذان جگر عزاداران را تازه کند دقیقا همینجای ستونم که

سید حسین اذان می‌گوید صدای اذان موج بر می‌دارد. مکن‌ای صبح طلوع‌ها قطع می‌شود. دست است که بر سر و صورت می‌خورد. ما خیلی التماس کردیم ولی برای هزار و سیصد و هشتاد و چهارمین بار بعد از آن عاشورا دوباره خورشید رفت که طلوع کند، مؤذن‌ها اذان گفتند و روز آغاز شد. باید این ستون را تمام کنم باید بروم وضویم را تجدید کنم، باید دوباره عاشورا را نفس بکشم، از مولکول‌های هوا خون می‌چکد، از زمین خون می‌جوشد، از همان فاصله بین ثانیه‌ها خون قل قل می‌کند، من کاتبی با کلماتی نحیف و لاغر، با انگشت‌هایی پوک و لرزان، با دهانی که طعم فلز می‌دهد و تخم چشم‌هایی که از اشک و صیحه ورم کرده و سرخ و دردناک است، در سپیده دم روز خدا چه غلطی باید بکنم؟

من از هزار و چهارصدسال این طرف تاریخ باید با طبال‌ها و شیپورچی‌ها حرف بزنم بگویم نزنید، ننوازید، نکوبید، بچه‌ها خواب اند، بچه‌ها دم صبح خوابشان سنگین است، تشنگی بی جانشان کرده صبر کنید، امان بدهید خودشان بیدار می‌شوند بعد جنایاتتان را آغاز کنید. دوساعت دیرتر بیچاره مان کنید. 

دوباره عاشورا شد من دارم صبح عاشورا نفس می‌کشم و متاسفانه هنوز زنده ام. تمام شد، هم یادداشتم، هم دهه اول محرم، از امشب پرده‌ای بر دلمان می‌افتد و غم سنگین بعد از آن ذبح عظیم می‌شود مال خود اهل بیت. دیگر تمام شد. گل سرخم تمام شد. نمازتان را بخوانید بنشینیم با هم گریه کنیم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->