نشست ادبی «کلمات ملکوت» در مشهد برگزار شد بخش عمده‌ای از شعر فارسی، شعر آیینی است برفی که بر رکوع نشست بنده خدا، عیسی مسیح (ع) | مروری بر روایات به جامانده از امام رضا (ع) پیرامون پیامبری که مبشر بود پیکر کارمند شهید سفارت ایران در سوریه، پنجشنبه در مشهد تشییع می‌شود سومین اجتماع بزرگ دختران سلیمانی در مشهد برگزار خواهد شد برگزاری جشن تکلیف دانش‌آموزان مشهدی در حرم مطهر امام‌رضا(ع) + فیلم (۴ دی ۱۴۰۳) برگزاری مراسم وداع با پیکر کارمند شهید سفارت ایران در سوریه، در حرم امام‌رضا(ع) لزوم تعامل و همگرایی دستگاه‌های اجرایی ستاد خدمات سفر خراسان رضوی برای خدمات‌رسانی شایسته به زائران رضوی و مسافران نوروزی رابطه تعقل با سخن گفتن امروز را غنیمت بدان! | درباره جایگاه و اهمیت بهره‌مندی از نعمت عمر در کلام اهل‌بیت (ع) وقتی شیطان با «واجب» ما را از عمل به «اوجب» بازمی‌دارد! ۸ زندانی جرائم غیرعمد به همت خادمان بارگاه منور رضوی آزاد شدند تولیت آستان قدس رضوی: روحیه مقاومت در برابر مستکبران هیچ‌گاه از بین نخواهد رفت گلی که گونه‌اش از ارغوان لطیف‌تر است مادران همیشه منتظر جامعه، آماده فعالیت بیشتر
سرخط خبرها

قهرمانانِ خاکی‌پوش و غریب!

  • کد خبر: ۲۹۰۶۰۵
  • ۰۴ مهر ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۹
قهرمانانِ خاکی‌پوش و غریب!
احساس می‌کنم نام ارتش و شهدای ارتش در غربتی عجیب محاصره شده است. انگار دوربین و قلم و کلمه و. نمی‌تواند این حصر را بشکند تا جامعه با مردانی آشنا شود که به واقع "ابرمرد" بودند.

خوشحال می‌شوم هر جا نام و تصویری از شهید می‌بینم. جان تازه می‌گیرم وقتی در مراسم و محافل سخن به نام و یاد شهدا می‌رسد. برای منِ بسیجیِ زمان جنگ، هر چه هم نام شهید فراوان بر زبان و قلم آید باز، چون حدیثی نامکرر و تازه است.

به نام محمود کاوه انرژی می‌گیرم. با چراغچی به آرامش می‌رسم. به یاد برونسی، اخلاص برایم معنایی تازه می‌یابد. ساجدی یادش هم مثل معلم سازندگی می‌شود برایم. به هزار تکرار هم که باشد باز از شهیدان آزادی و خادم الشریعه و شریفی و ابراهیمی و بابانظر، احساس تازگی می‌گیرم.

به همین خاطر کسانی هم که از شهدا نام می‌برند و از عظمت سپاه و بسیج و جهاد می‌گویند هم برایم احترامی ویژه می‌یابند اما.. این، اما را با هزار درد و اندوه می‌گویم؛ اما احساس می‌کنم نام ارتش و شهدای ارتش در غربتی عجیب محاصره شده است. انگار دوربین و قلم و کلمه و. نمی‌تواند این حصر را بشکند تا جامعه با مردانی آشنا شود که به واقع "ابرمرد" بودند و در برابر ارتش مستظهر به پشتوانه دو "ابرقدرت" چنان ایستادند که مردی به جوانمردی معنا یافت.

برای من قابل فهم نیست که چرا در این دیار نام و نشانی که باید از "سروان محمدعلی صفا" به چشم نمی‌خورد. او کسی است که رکورد شکار تانک را شکست تا جایی که صدام، خرمشهر را گورستان تانک‌ها نامید. چرا آن گونه که باید تیمسار سرلشکر فلاحی را برای نسل امروز تدریس و تبیین نمی‌کنیم؟ همو که در عملیات شناسایی برای آزادسازی سوسنگرد در ازدحام گلوله‌های توپ و خمپاری، قامت کشیده می‌رفت.

او در همین ماجرا به کسانی که گفتند تیمسار خم شو، نهیب زد که اینجا کشور من است. من خم نمی‌شوم. آن که باید خم شود دشمنی است که پا به این خاک گذاشته است. این را می‌خواست به همه رزمندگان درس دهد که نباید سر خم کرد. باید کار را چنان سامان داد که دشمن نتواند سر بلند کند. چرا حماسه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی، به قلم و تصویر نمی‌آید؟ چرا چندان که باید ارکان هنر به میدان نمی‌آید و نمی‌گوید که نیروی دریایی ما نیروی دریایی متجاوز عراق را در ۶۷ روز تمام کرده است چنان که هنوز هم از آن اثری نیست.

چرا حماسه خلعتبری و بابایی و زندی و اسکندری و. بیان نمی‌شود که آسمان را میدان در هم شکستن دشمن کردند؟ باور کنید اگر هر کدام از این "ابرمرد"‌ها را دیگران داشتند از آنان الگویی می‌ساختند که چشم جهان را پر کند. ما، اما بر این ظرفیت‌های ممتاز چشم می‌بندیم. این هم من بسیجی زمان جنگ را مثل بسیاری از مردم عصبانی می‌کند. ما با این غفلت، آتش در خرمن داشته‌های خود می‌زنیم..

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->