پیکر چهار تن از شهدای حمله رژیم صهیونیستی به خاک ایران پیدا شد حکایت ما مدینه نرفته‌ها بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار زائر به مشهد مشرف شدند ۱۱۴ میلیون پرس غذا توسط موکب‌های ایرانی در اربعین ۱۴۰۴ توزیع شد قرارگاه ملی مسجد در سطح کشور تشکیل شد سیره پیامبر (ص)؛ الگوی ارتباط مؤثر اندوه حسین (ع) متصل به اندوه رضا (ع) است محمد (ص)؛ پیامبری که درد‌ها را با توحید درمان کرد مراسم جاماندگان اربعین ۱۴۰۴ در سراسر کشور برگزار شد مدارس زیادی در سطح خراسان رضوی فاقد نمازخانه مناسب هستند روایتی از سوگواری متفاوت مشهدی‌ها در محرم و صفر امسال و پس از جنگ تحمیلی ۱۲‎‌روزه سفر کاروانی به عتبات دوباره آغاز شد چه افرادی بدون فیش می‌توانند به حج بروند؟ ۲۰۰ هزار عمره‌گزار ایرانی تا سال ۱۴۰۵ به عربستان مشرف می‌شوند ۳ ویژه برنامه در پنج شب پایانی ماه صفر در حرم مطهر رضوی برگزار می‌شود یک کاسه نبات زعفرانی به یاد «شهید مصطفی چمران» هم‌زمان با سالروز پایان یافتن محاصره پاوه | نور خورشید پس از گرگ‌ومیش پاوه عوامل هلاکت مردم در گفتار اخلاقی امام حسن مجتبی (ع) مظلومیت و غربت امام حسن (ع) در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین فرحزاد | جلوه کرامت در نهایت غربت درخواست اختصاص اعتبار ویژه از وزیر کشور برای ستاد خدمات زائر در دهه پایانی صفر
سرخط خبرها

جای خالی بعضی‌ها

  • کد خبر: ۳۲۱۸۶۹
  • ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۰
جای خالی بعضی‌ها
به کودکی متوقف شده آن بچه‌ها فکر می‌کنم، به پیتزا‌ها و کروسان‌های نخورده‌شان، به تام و جری‌ها و باب اسفنجی‌های ندیده‌شان، به پارک‌های نرفته و تاب‌های نخورده‌شان ... به اینکه سفاکان و اهریمنان کودک‌کش نه دین دارند نه وطن نه انسانیت.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

مصطفی یک چای ریخته، قرمه‌سبزی حضرتی را گذاشته توی مایکروفر داغ شود سحری بخورم. پنجاه دقیقه به شروع برنامه «به وقت سحر» است، صدای نقاره‌خانه می‌آید، سید یوسف طلبه‌است. بچه مشهد است، تدارکات برنامه است، با خنده می‌گوید مِدِنِن هَمی نقاره‌ها چی مِگَن؟ «می‌گوییم نه مگه قراره چیزی بگن؟»

روی ریتم نقاره‌چی‌ها به لهجه مشهدی ریتمیک می‌گوید: «وَخِزِن سحره وَخِزِن سحره» می‌خندیم. گلوله نمک است این بشر. توی کانال رفقای رسانه‌ای چند ویدئو ارسال می‌شود. ویدئوی اول ویدئوی دوم، از حجم وقاحت و ترسناک بودن حس خفگی دارم. نیرو‌های حاکم بر سوریه قتل عام‌هایی کرده‌اند مهیب و ترسناک. تعداد شهدا سه‌رقمی است. 

یک‌کودک فلج روی صندلی چرخ‌دار تیرباران شده. چند کودک دیگر زبانم لال ذبح ... جوی خون در روستا‌ها راه افتاده از اتاق می‌زنم بیرون، می‌آیم روی ایوان نیم‌طبقه هوای آزاد بخزانم توی ریه‌هایم. گنبد روبه‌رویم است، نقاره‌چی‌ها آخر اجرایشان است، مردم توی صحن آزادی محو اجرایشان هستند، یک دخترک تربچه، مو‌ها را خرگوشی بسته، یک پستانک صورتی بین لب‌هایش از این کفش‌های به قول ما بمی‌ها فیق‌فیقو (سوت‌سوتکی) پاکرده صحن را گذاشته روی سرش. 

قدم‌های نامنظمی دارد و سوت‌ها را منظم نمی‌شنوی. هنوز کامم ترش از تماشای ویدئوهاست، هنوز تلخم از آن همه خون. به روح حاج قاسم و ابومهدی مهندس و همه شیربچه‌های فاطمیون و زینبیون و حشد فاتحه نثار می‌کنم و از امام رضاجان عزیز می‌خواهم که غرق در نعمات کریمانه کنندشان که اگر نبودند و اگر آن کار کارستان را نکرده بودند هیچ بعید نبود در کوچه‌های کرمانشاه و زاهدان و همدان و سنندج هم زبانم لال و گوش شیطان کر از این صحنه‌ها ببینیم. 

به کودکی متوقف شده آن بچه‌ها فکر می‌کنم، به پیتزا‌ها و کروسان‌های نخورده‌شان، به تام و جری‌ها و باب اسفنجی‌های ندیده‌شان، به پارک‌های نرفته و تاب‌های نخورده‌شان ... به اینکه سفاکان و اهریمنان کودک‌کش نه دین دارند نه وطن نه انسانیت، آنها حیات چرکشان معطوف به خون کردن است و برایشان تجربه نشده که این خون‌ها غیورند. جوشان‌اند و خانمان برانداز ...

برنامه شروع می‌شود، در هر بخشش یاد بچه‌هایم، بعد از اذان نماز می‌خوانم و به گنبد همانجا توی تراس از صمیم قلبم برنامه امشبم را به روح بلند این کودکان مظلوم تقدیم می‌کنم و از امام رضا (ع) می‌خواهم به حق خون حلقوم جدش فرج نواده‌اش را برساند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->