نتفلیکس فیلم هیجان‌انگیز «فرانکنشتاین» را اکران می‌کند طراح لوگوی «۰۰۷» جیمز باند درگذشت رمان «دیوید کاپرفیلد» ترجمه مسعود رجب‌نیا به چاپ سیزدهم رسید آغاز فیلمبرداری فیلم جدید جوئل کوئن در اسکاتلند پخش دوبله فارسی «جاده یخی انتقام» در شبکه نمایش خانگی قاتل «متیو پری» در دادگاه مجرم شناخته شد دوبله فیلم ترسناک «آلوده» برای پخش از تلویزیون مستند «آقای نخست‌وزیر» روی آنتن + زمان پخش وحید تاج و حسام‌الدین سراج در قونیه | حضور گسترده خوانندگان ایرانی در فستیوال بین‌المللی «دولت عشق» در قونیه پژمان بازغی و منوچهر هادی در تیم فوتسال ستارگان هنر ایران + عکس انتشار ۲ آلبوم موسیقی «بانگ عشق» و «کیکاوس» آوازخوانی حسام‌الدین سراج در مراسم تشییع استاد فرشچیان + فیلم فیلم «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» شهرام مکری در جشنواره بوسان بازیگر نقش جایگزین مصطفی زمانی در نسخه آمریکایی سریال «یوسف پیامبر» چه کسی است؟ + عکس و بیوگرافی سعید روستایی از احتمال اکران «برادران لیلا» خبر داد + عکس «پوست شیر» رقیب سریال‌های ترکی در برزیل شد + عکس
سرخط خبرها

تنگ بلور در میدان مین

  • کد خبر: ۳۲۹۴۹۷
  • ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۹
تنگ بلور در میدان مین
دختر داشتن و پدر دختر بودن یک امر غریب و مهیب پدرانه است. یعنی همان‌طور که یک مرد تعریفی از زایمان ندارد، همان مرد وقتی دختر هم نداشته باشد همان‌قدر بی‌تعریف است از پدر بودن.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

دختر داشتن و پدر دختر بودن یک امر غریب و مهیب پدرانه است. یعنی همان‌طور که یک مرد تعریفی از زایمان ندارد، همان مرد وقتی دختر هم نداشته باشد همان‌قدر بی‌تعریف است از پدر بودن. دختر داشتن یک‌حسی دارد که تو توی هر سن‌و‌سالی که دخترت می‌بالد از عمق جانت دلت می‌خواهد و آرزو می‌کنی که تو رو‌خدا بزرگ نشو و توی همین سن‌و‌سال بمان ... از یه جایی به بعد تو سنت بالا می‌رود ولی رشد نداری ولی دختر بزرگ می‌شود و بالیدنش را می‌بینی و یکهو چشم وا می‌کنی می‌بینی یک رعنا سرو رسیده بالغ توی خانه‌ات داری که این‌قدر با‌شکوه است و لطیف و نجیب و عزیز که می‌ترسی ببوسی‌اش، بغلش کنی، موهایش را برس بکشی و کیف کنی. تو در خواب بودنش بیشتر به او زل می‌زنی و بوسه‌ای کوچک گوشه لپش می‌کاری و بعد رو به آسمان می‌کنی و از خدا رستگاری و خوشبختی‌اش را می‌خواهی... من هم پدر یک دخترم و هم پدر یک پسر.

هر دوتاشان را دوست دارم و برایشان جانم در می‌رود ولی دختر انگار آویز الماس توی گردنت است و پسر شمشیر جواهرنشان توی دستت. پسر برای جلال و فریاد است و دختر برای خلوت و زمزمه. همان‌طوری که دختر رشد می‌کند هم‌زمان دغدغه‌هایت را هم رشد می‌دهد، از تب کردنش به وقت واکسنش در سه سالگی ترس می‌افتد به جانت تا اینکه وسط هفده‌سالگی‌اش حس ناکافی بودن، حس یأس و غربت و بی‌کسی در جانش رخنه کند و زبان گفتن هم نداشته باشد و بشود غمباد. 

هر سال حوالی میلاد حضرت معصومه (س) این غم به جانم می‌نشیند که او هم دختر بود، او هم برادری که حکم پدر برایش داشت را نداشت و دلتنگی قلبش را فشرد و آن‌قدر دلتنگ شد که بر یال نسیم راهی خراسان شد به قصد دیدار عزیز دلش و نشد و همین شد که همه انار‌های ساوه در قدمش دلخون شدند و قم پیکر سرد و تب‌دار از عطش شوق برادر را در آغوش گرفت.

حوالی روز دختر غم شیرینی به جانم می‌نشیند، دختر داشتن در این روزگار رد کردن تنگی بلورین است زیر بارانی از گلوله در میدان مینی وحشی و گل‌آلود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->