آمده بود دفتر مشاور، با لباسی سرتاپا تیره و ظاهری غمگین. در حضور روانشناس و در آن اتاق کوچک مشاوره هم باز دلش نمیآمد شکایت کند. بهسختی از خودش میگفت و از روی ماجراها بهسرعت رد میشد. از یک نارضایتی مداوم حرف میزد، اینکه خودش را دوست ندارد، از خودش راضی نیست و میتواند از این بهتر باشد. نسخهای فوری و قطعی میخواست برای بهترشدن خودش. انگار قبلترها قویتر بوده. هم کار میکرده است هم زندگی. همه خانواده اگر مریض میشدند، عروسی و عزا میگرفتند، خرید داشتند و خلاصه هر کاری، سراغ او را میگرفتند، اما این روزها دیگر به اندازه قبل مفید نیست. به همه کارهایش نمیرسد و احساس میکند دیگران از او دلخورند.
مشکل زنان بسیاری این است: فداکار بودن افراطی. با تمام وجود برای دیگران ایثار میکنند، اما وقتی بدانند کاری از آنها ساخته نیست، از خودشان شاکی میشوند. رضایت آنان در رضایت دیگری گره خورده است. زنان زیادی مسئولیتهای فراوانی را به دوش میکشند تا نقطه اتکای اطرافیان باشند. ریشه بروز چنین رفتارهایی آنقدر زیاد است که هرکدام میتواند بهانه یک نوشته باشد، اما خلاصهوار بدانید اگر به چنین طرز تفکری مبتلا هستید، اینها دردهای ذهنی شماست. به خاطر همه دردهای روانی، اول به سراغ ریشه بروید و ریشه چیزی نیست جز کودکی. نحوه تربیت و رشد ما در کودکی و شیوه رفتار والدینمان سرنوشت ما را تعیین میکند. وجود والدینی که در تربیت سختگیر هستند میتواند کودک را کمالگرا بارآورد. چنین کودکی در آینده سعی دارد همیشه بهترین باشد و از عهده هر کاری برآید.
همچنین والدینی که به هر دلیلی از فرزند خود انتظارات زیادی داشتهاند. اغلب گفتگوها در چنین خانوادهایی القاکننده این است که «تا میتوانی تلاش کن دختر یا پسر خوبی باشی.» اصطلاح رایجی در روانشناسی وجود دارد به نام طرحواره و معنای کلی آن این است: تفکر نادرست، عمیق و ناخودآگاه درباره خود یا دیگران که رفتارهای ما را طراحی میکند. طرحوارهها نیز از کودکی شکل میگیرند و قالب رفتارهای ما در بزرگسالی میشوند.
افرادی که دارای طرحواره ایثار هستند یک تجربه ذهنی مهم دارند که از آن بیاطلاعاند. آنها همواره زمانی از سوی دیگران مورد تشویق و تحسین قرار میگرفتند که برای آنها کاری انجام میدادند. آنها در بزرگسالی به افرادی تبدیل میشوند که شیفته فداکاریاند. همچنین داشتن نقش والد برای کودکانی که والدین بیمار داشته یا تکوالد بودهاند، وجود والدین بیتوجه و بسیاری مشکلات رفتاری دیگر آنها باعث این رفتارها میشود. سپس همانی میشود که مادر چند فرزند هستید، نماینده کلاس فرزند خود در مدرسه شدهاید، برای خواهرها و برادرهایتان به جای مادر هستید، در محل کار مسئولیت دیگران را بهآسانی برعهده میگیرید و از این وضعیت بهظاهر رضایت دارید، اما یادتان باشد که چنین تلاش مستمری به شدت فرسودهکننده است. اجازه نمیدهد از لحظات خود لذت ببرید، چون مدام به لذت دیگران فکر میکنید. بیماریهایی جسمی که به خاطر دیگران به آن بیتوجه بودهاید، خستگی مفرط، اضطراب و وسواس میتواند برخی عوارض این زندگی باشد و روزی به سراغتان بیاید.