چای هیئت، بیمه سال است | روایتی از دومین شب ماه محرم در موکب حضرت زهرا (س) مشهد ۱۲ نفر از حجاج ایرانی در عربستان دفن شدند (۱۷ تیر ۱۴۰۳) پیام تبریک تولیت آستان قدس رضوی به مسعود پزشکیان اعمال شب و روز اول محرم ۱۴۰۳ + دعا و نماز اصلا حسین جنس غمش فرق می‌کند دعوت عام بی‌بی دیگر قلیان نکشید عاشورانامه؛ منبر اول؛ محرم ۱۴۴۶ | درس وفای مسلم، باب ورود محرم اعلام برنامه‌های دهه اول محرم در حرم مطهر امام‌رضا(ع) | پذیرایی از ۶ میلیون زائر رضوی + فیلم برگزاری آیین سنتی «صلا» در حرم مطهر رضوی هم‌زمان با نخستین روز از ماه محرم + فیلم روایتی از آیین سنتی «اذن عزا» در حرم مطهر رضوی | این پرچم سیاه عزا آبروی ماست آیین اذن عزای محرم در حرم مطهر رضوی برگزار شد + فیلم (۱۶ تیر ۱۴۰۳) حس خوب زندگی پای مجالس روضه امام حسین (ع) حرم امام‌رضا(ع) سیاه‌پوش عزای امام‌حسین(ع) شد (۱۶ تیر ۱۴۰۳) + تصاویر دوخت ۸ هزار لباس شیرخوارگان حسینی در حرم مطهر امام‌رضا(ع) پیام تسلیت فرمانده سپاه امام رضا (ع) به مناسبت ارتحال پدر شهید مدافع حرم پیکر پدر شهید مدافع حرم مرتضی عطایی در مشهد تشییع شد آیت‌الله علم‌الهدی رأی خود را به صندوق انداخت (۱۵ تیر ۱۴۰۳) | امام‌جمعه مشهد: مشارکت در دور دوم انتخابات، تکمیل برکت مشارکت در دور اول است + فیلم رونمایی از بسته محتوایی شعر ماه محرم ۱۴۰۳ در حرم مطهر رضوی آغاز فرایند اخذ رأی مرحله دوم انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری در حرم امام‌رضا (ع) (۱۵ تیر ۱۴۰۳) + فیلم و تصاویر
سرخط خبرها

نوستالژی‌های پیش از یک زیارت دل چسب

  • کد خبر: ۱۳۶۲۷۵
  • ۰۲ آذر ۱۴۰۱ - ۱۶:۵۵
نوستالژی‌های پیش از یک زیارت دل چسب
مهدی عسکری - روزنامه نگار

بچه که بودم، خانوادگی به زیارت امام رضا(ع) می رفتیم. از هر نظر که فکرش را بکنید، دل چسب بود؛ من، مادر و پدرم همراه با خواهر و برادرانم. آن سال ها در دهه شصت هنوز حرم به این شکل وشمایل گسترش پیدا نکرده بود.

وعده گاه ما هم رواق امام خمینی(ره) بود که آن روزها هنوز صحن امام خمینی(ره) بود. به جز لذت حضوری که در آن سال ها در صحن امام خمینی(ره) داشتم، حاشیه های زیارت هم برایم خیلی دل چسب بود؛ نوارهایی که سرودهای امام رضایی پخش می کرد و فروشندگان دوره گرد آن ها را روی موتورسیکلت می فروختند؛ جعبه ای که باز بود و انواع نوارها به این سبک را داشت و بلندگویی که همیشه روشن بود و معمولا هم یک سرود را پخش می کرد؛ «دوست دارم نگات کنم، تو هم منو نگاه کنی... .»

فروشندگانی که آب میوه را در لیوان های شیشه ای بزرگ می فروختند و پدر تقریبا همیشه همه اعضای خانواده را مهمان می کرد و گاهی هم با سخاوت بیشتر ساندویچ هایی می خرید که آن روزگار با نان های قدیمی پیچیده می شد. همچنین، قدم زدن هایی که از میدان بیت المقدس (فلکه آب) تا حرم و برعکس انجام می شد، آن هم در روزگاری که این همه ساختمان بلند وجود نداشت.

حالا آن قدم زدن ها به نوستالژی بزرگ آن دوران تبدیل شده است. به جز خاطرات دوران کودکی که در کوچه پس کوچه های اطراف حرم گم شدند، حالا حرم بزرگ تر شده و به میدان بیت المقدس نزدیک شده است و از سویی دیگر، ساخت وسازهای فراوان در چهار طرف حرم، دیگر آن حس خاص قدم زدن تا حرم را ایجاد نمی کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->