تولیت آستان قدس رضوی: دشمن به دنبال چند صدایی است | از تخریب یکدیگر بپرهیزید و اتحاد ملی را حفظ کنید خانواده مشهدی که یک کوچه را خادم الرضا کردند نتایج نهایی بخش پرده‌خوانی رضوی و عاشورایی رویداد بین‌المللی «سیمرغ» اعلام شد امامت ثامن‌الحجج (ع)، بلوغ انسانیت، تکامل هدایت مشهد، میزبان اشک‌های زائران پیاده در شب شهادت امام رضا(ع) + فیلم مراسم خطبه خوانی شهادت امام رضا(ع) در حرم مطهر رضوی + فیلم ارائه ۶۰ هزار خدمت موکب دخترانه نجمه‌خاتون(س) به بانوان زائر در دهه آخر صفر ۱۴۰۴ عزاداری سنتی بختیاری‌ها در حسینیه حرم مطهر رضوی     مشهدی‌ها، نایب‌الزیاره شهدای اقتدار می‌شوند | عضویت ۴۵ هزار نفر در پویش بزرگ «نایب‌الزیاره شهدای اقتدار» برنامه عزاداری شهادت امام‌رضا(ع) ویژه بانوان در حرم مطهر رضوی + جزئیات خدمت‌رسانی موکب امام رضا(ع) به زائران در دهه آخر ماه صفر اجتماع باشکوه عزاداران در ظهر شهادت امام رضا(ع) در حرم مطهر رضوی برگزار می‌شود (۲ شهریور ۱۴۰۴) مراسم چهارپایه‌خوانی شهادت امام‌رضا(ع) در حرم مطهر رضوی برگزار می‌شود (۲ شهریور ۱۴۰۴) مراسم شام غریبان شهادت امام رضا(ع) فردا برگزار می‌شود (۲ شهریور ۱۴۰۴) ورود بزرگترین کاروان زائران پیاده شرق کشور امروز (یکم شهریور ۱۴۰۴) ۳ هزار نوجوان مشهدی داوطلبانه به زائران امام رضا (ع) خدمت‌رسانی می‌کنند + فیلم وزیر علوم: مسجد باید خانه مردم باشد، نه خانه احزاب مراسم استقبال از کاروان پیاده مشهد - کربلا در میدان شهدا برگزار می‌شود زیارت خِرَدزا مدیرکل میراث فرهنگی: پیش بینی می‌کنیم که حضور زائران در دهه پایانی صفر در مشهد ۳۳ و نیم درصد رشد داشته باشد
سرخط خبرها

مطرب مهتاب‌رو

  • کد خبر: ۳۲۱۷۳۰
  • ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۵
مطرب مهتاب‌رو
تقریبا هر روز می‌بینمش و احتمالا فردا پس فردا بروم پیشش و باب رفاقت را بازکنم و یخ گفت‌و‌گو را بشکنم و رفیق بشویم.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

تقریبا هر روز می‌بینمش و احتمالا فردا پس فردا بروم پیشش و باب رفاقت را بازکنم و یخ گفت‌و‌گو را بشکنم و رفیق بشویم، روز اولی ندیدمش، شنیدمش، صدای عربده‌هایش کل صحن را برداشته بود، فکر کردم دعوا شده یا بین خدام و زائر‌ها بحثی پیش آمده، حقیقتا عربده بود، صدا در صحن‌ها و رواق‌ها موج برمی‌داشت پیچاک می‌شد در اسلیمی‌ها و نامفهوم و غیرقابل تشخیص بود. فقط می‌فهمیدی که یک نفر دارد عربده می‌زند، بی‌تفاوت روز اول را گذراندم و طی کردم و رفتم، شد روز دوم، دوباره بعد از اذان صبح و دوباره همان صدا.

این بار هم نامفهوم ولی نزدیک‌تر... از دعوا که گزینه اولم بود فاصله گرفتم و ذهنم گزینه جدیدی مطرح کرد: یک شیرین عقل یا یک بیمار اعصاب‌و‌روان که از صدای نقاره‌ها و شلوغی‌ها عصبی شده و دارد برون‌ریزی روانی می‌کند. ولی کدام سر‌و‌صدا؟ فقط خودش بود، روز سوم دیدمش، نزدیک‌تر بود، عاشقش شدم، جملاتش با آقاجان شروع می‌شود، حرف می‌زند، عین اینکه مثلا امام دارد سوار هواپیما می‌شود و صدای موتور هواپیما نمی‌گذارد این زائر عزیز صدایش برسد. داد می‌زند. 

خیلی شیرین است دعاهایش، خیلی عمیق است. برای مسافرانی که قرار است امروز به مشهد برسند دعا می‌کند، برای مسافرانی که امروز قرار است از مشهد بروند دعا می‌کند، بچه‌ها و پیرمرد‌ها و زن‌ها و سرباز‌ها را دعا می‌کند بعد دست روی سینه‌اش می‌گذارد و مثل رکوع کامل تا می‌شود و دولا و خم سلام می‌دهد و می‌دود می‌رود از حرم بیرون سمت دوچرخه‌اش و خداحافظ تا سحر فردا. 

نسبت مأموم و امام همین است. مثل مردی که اربابش آن طرف رودخانه کدخدا خانه دارد از این طرف به سمتش حرف‌ها را می‌زند درد اهالی را می‌گوید و می‌رود پی رزق و رمه. باید یک روز دوربین را بیاورم، قاب ببندم حرف زدن‌های این درویش عربده‌جوی را ضبط کنم و از او بپرسم: مطرب مهتاب روی دوش چه دیدی بگو.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->