اکران آنلاین «مستند قصه‌ها» پرتره‌ای از هوشنگ مرادی کرمانی استوری به مثابه تست بازیگری | درباره بازیگر خردسال نقش سالار معمولی در «پایتخت ۷» دوبلور‌های انیمیشن فوتبالیست‌ها مهمان برنامه ۱۰۰۱ می‌شوند ترخیص علی دهباشی از بیمارستان کمدی «در مدت معلوم ۲» در مسیر تولید انیمیشن ناگفته نماند، در راه فرانسه دلیل توقیف سریال ۸۷ متر، از زبان کیانوش عیاری میزبانی مبلمان شهری از آرایه های خلاقانه هنری | گزارشی از بخش آذین بندی جشنواره هنر‌های شهری نوروز ۱۴۰۴ مشهد آموزش داستان نویسی | تداوم حافظه (بخش پنجم) نقش هایی از «شاهنامه» بر یکی از گران ترین ساعت های جهان وقتی هنوز نامحرمیم مستند شگرد در راه روسیه دیدار رئیس قوه قضائیه با عنایت بخشی، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون + فیلم و تصاویر سریال خوشه‌های خشم ساخته می‌شود صحبت‌های علی عطشانی از همکاری با «وال کیلمر» و اولین تجربه کارگردانی اش در هالیوود انتقاد تند مهران غفوریان به حملات جدید غزه + عکس سازندگان فیلم کیک محبوب من به حبس محکوم شدند ساخت فیلم مرگ سرگردان با کارگردانی مایکل سارنوسکی نخل طلای افتخاری کن برای رابرت دنیرو
سرخط خبرها

حکایت مساوی شدن دیدار سلطنتی در وقت قانونی

  • کد خبر: ۱۴۰۴۹۱
  • ۲۷ آذر ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۲
حکایت مساوی شدن دیدار سلطنتی در وقت قانونی
در روز موعود مهمانان با همراهان و فرزندانشان به کاخ سلطنتی آمدند و در نهایت طی مذاکراتی که تا پاسی از ظهر به طول انجامید بر سر تشکیل دولت بریتانیا به توافق رسیدند.

در اواسط قرن هفدهم، نرسیده به قرن هجدهم، ملکه انگلستان مهمانی باشکوهی ترتیب داد و دوک‌ها و دوشس‌ها و لرد‌ها و لیدی‌ها و کنت‌ها و کنتس‌ها و بارونس‌های مناطق مختلف بریتانیا از جمله ولز و اسکاتلند و آرسنال و لیورپول و منچستریونایتد و ناتینگهام فارست و... را دعوت کرد تا با یکدیگر وفاق و آشتی ملی کنند و امپراتوری بریتانیای کبیر را تشکیل دهند. در روز موعود مهمانان با همراهان و فرزندانشان به کاخ سلطنتی آمدند و در نهایت طی مذاکراتی که تا پاسی از ظهر به طول انجامید بر سر تشکیل دولت بریتانیا به توافق رسیدند.

پس از توافق، میزبانان میهمانان را به باغ سلطنتی بردند تا ضمن خوردن نوشیدنی‌ها و میان وعده‌های سلطنتی، گردش کنند و از مناظر طبیعی لذت ببرند. در این هنگام پسر پادشاه استون ویلا که به نوبه خود پسری شیطون بلا بود دختر پادشاه آرسنال را که به نوبه خود دختری زیبا بود مشاهده کرد و نزدیک وی رفت و گفت:‌ای شاهزاده آرسنال، می‌خواهم اعتراف کنم که زیبایی زایدالوصف شما از ابتدای مهمانی تا همین الان مرا تحت تأثیر قرار داده است، به طوری که احساس می‌کنم شیفته و واله شما شده ام.

دختر پادشاه آرسنال گفت:‌ای شاهزاده استون ویلا، از حسن سلیقه شما ممنونم. اما باید بگویم من خواهری دارم که از من بسیار زیباتر است و شما اگر او را یک نظر ببینید واقعا کف می‌کنید. وی هم اکنون پشت سر شما ایستاده است. پسر پادشاه استون ویلا با خود اندیشید اگر دختر پادشاه آرسنال راست بگوید، نیازی به برگشتن و دید زدن پشت سرم نیست، چون بالأخره معلوم خواهد شد و خواهر به آن گندگی چیزی نیست که بشود او را قایم کرد.

اما اگر دروغ بگوید و من برگردم و به پشت سر خود نگاه کنم، حقیقتا ضایع خواهم شد. پس بدون اینکه نگاه از شاهزاده آرسنال بردارد، با صدای آلن دلون گفت: ممکن است در نظر دیگران خواهر شما از شما زیباتر باشد، اما آنچه مرا تحت تأثیر قرار داده است، زیبایی شماست، نه زیبایی دیگران. دختر پادشاه آرسنال که از پاسخ پسر پادشاه استون ویلا به وجد آمده بود و فکر کرده بود خبری است، گفت: آه که این طور. وی بلافاصله افزود: تصمیم شما ازدواج است یا دوستی اجتماعی یا چی...؟

پسر پادشاه استون ویلا گفت: وای. ما از آن خانواده‌ها نیستیم که در سطح دیپلماتیک روابط خارج از عرف داشته باشیم. دختر پادشاه آرسنال گفت: ازدواج؟ پسر پادشاه استون ویلا گفت:، ولی من زن دارم. دختر پادشاه آرسنال گفت: وا؟ ایکبیری؛ و با کیف خود توی سر شاهزاده استون ویلا کوبید و از وی فاصله گرفت. بدین ترتیب دیدار استون ویلا و آرسنال بدون گل مساوی به پایان رسید و از آنجا که دیدار در مرحله گروهی انجام می‌شد، کار به ضربات پنالتی نکشید.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->